سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
شنبه 92 اسفند 3 :: 1:20 صبح ::  نویسنده : مطالب وبلاگ های پارسی بلاگ

خداوند مهربان ، زن را مایه آرامش مرد قرار داده و مودت و رحمت را میان آن دو به دو ودیعت نهاده است اساس زندگى مشترک ، دوستى و محبت است ؛البته دوستى دو جانبه و دو سویه .
پیام آوران آسمانى مظاهر همه خوبیها و صاحبان اخلاق نیکو هستند و دوستى زنان نیز از ویژگیهاى اخلاقى آنان است (5) نشاط و بالندگى زندگى به عشق و دوستى است این که مرد تنها در کانون دلش دوستدار همسرش ‍ باشد ایفاى تمام وظیفه نیستت بلکه باید این دوستى را اظهار کند و به نمایش بگذارد
پیامبر گرامى اسلام صلى الله علیه و آله مى فرماید: این گفتار مرد به همسرش (من دوستت دارم ) هیچ گاه از دل زن خارج نمى شود(6).
ارزش این دوستى آن گاه ظاهر مى شود که بدانیم میان دستیابى به فضیلت ایمان و محبت به زن ، ارتباطى تنگاتنگ برقرار است (7) گویا لازمه ایمان ، این دوستى معنوى معرفى شده است .
زن هم متقابلا باید پاسخگوى این محبت بى دریغ و معنوى مرد باشد و آن را در عمل نشان دهد به راستى تسلیم و محبت و دوستى و تواضع زن در برابر شوهر، چنان ارزشمند و حساس است که رسول خدا صلى الله علیه و آله فرموده است : اگر مى خواستم فرمان سجده (سجده انسان بر انسان ) دهم ، فرمان مى دادم که زن براى همسرش سجده کند(8).
آیا بعد از این محبتها و دوستیهاى دو جانبه جایى براى نفوذ میکروب ناآرامى و اضطراب در محیط سالم زندگى باقى است ؟!




موضوع مطلب :


یسنا: با افزایش به طور متوسط بیش از 200 هزار تومانی حق بیمه شخص ثالث خودرو‌های داخلی، قیمت فروش این خودروها نیز حداقل 200 هزار تومان افزایش خواهد یافت.

از ابتدای سال جاری موضوع افزایش نرخ دیه مطرح بوده و سرانجام نرخ دیه ابلاغ شد.

طبق آنچه که اعلام شده، نرخ دیه کامل از 40 میلیون تومان در ماه‌های عادی به 67 میلیون و 500 هزار تومان و در ماه‌های حرام به 90 میلیون تومان افزایش یافته است.

به این ترتیب افزایش نرخ دیه تاثیر خود را بر رشد قیمت بیمه‌ شخص ثالث خودروها نیز گذاشته و بیمه‌ مرکزی در نامه‌ای به خودروسازان درصد افزایش قیمت بیمه شخص ثالث را اعلام کرده است.

بر این اساس نرخ بیمه‌ شخص ثالث خودروهای داخلی از ابتدای آبان به‌طور میانگین بیش از 200 هزار تومان افزایش خواهد یافت.

ظاهرا خودروسازان نیز افزایش قیمت بیمه شخص ثالث را بر قیمت فروش محصولات خود اعمال خواهند کرد و به این ترتیب انتظار می‌رود از ابتدای آبان قیمت فروش تمام خودروهای داخلی حداقل 200 هزار تومان افزایش یابد.




موضوع مطلب : قیمت خودرو


سلام خدمت دوستان خوبم.امروز می خوام برای آغاز کار این وبلاگ آهنگ جدید و زیبای اگه دنیا دست من بود از کامران و هومن رو واستون برای دانلود بذارم.

دانلود در ادامه مطلب





موضوع مطلب :


یکشنبه 90 مرداد 16 :: 1:50 صبح ::  نویسنده : مطالب وبلاگ های پارسی بلاگ

اگه قرار باشه ظرف 24 ساعت دنیا به پایان برسه

تموم خطوط تلفن،تالارهای گفتگو و ایمیلها اشغال می شه....

همه جا پر میشه از این که:

رنجوندمت،پشیمونم،منو ببخش

تو را عاشقانه می پرستم

مراقب خودت باش.

اما بین این همه پیام یکی تکون دهنده تره:

همیشه عاشقت بودم ولی هیچ وقت بهت نگفتم!

پس عشق و محبت را تقدیم آنکس که دوستش داریم کنیم

شاید که دیگر فردایی نباشد.







موضوع مطلب :


یکشنبه 90 مرداد 16 :: 1:49 صبح ::  نویسنده : مطالب وبلاگ های پارسی بلاگ
قسمت اول

کودکی سخت من

سلام از امروز شروع کردم که داستان زندگی خودم رو براتون بنویسم . من یه کودکی سخت داشتم چون یه پدر خودخواه داشتم ویه مادر بیش از حد صبور که چاره ای جز صبر نداشت .مادرم اهل تهران بود واصالتآ ترک بودن و پدرم هم مازندرانی بود آشنای اونها و ازدواجشون به به خاطر عمه نمک نشناسم بود چون مستجر پدر بزرگ خدا بیامرزم بود خلاصه بعد از همه مخالفت ها  مادرم با پدرم ازدواج میکنه میاد به یکی از روستا های استان مارندران . یه نکتهای رو بگم چون نمگذاشتن مادرم دوران نامزدی با پدرم بیاد مازندران مادرم تا روز عروسی که اولین بار اومد ده بابام و تعجب زده و ناراحت شدبا اینکه اون نیمدونست چه روزگار سختی در پیش هست شاید دلش تو همون جا همون لحظه اول همه چیز رو بهش الهام کرده بود بگذریم خلاصه مادرم امد

من یک مادربزرگ که خدا بیامرزدش که 2سالی میشه از دست دادیمش بداخلاق ونا مهربانی داشتم و 4عمه که یکیشون مجرد بود 5عمو که 3تاشون مجرد بودن و یکی از اونا سال 61به شهادت رسیدن . اگر پدرم 1روز سر کار نمی رفت مادر بزرگم به مادرم ناهار نمی داد . مادر و پدرم خونه مادر بزرگم 50روز زندگی کردن و یه روز اونارو بدونه اطلاعشون از خونه مادر بزرگم بلندشون کردن پدرم که خونه نداشت و همه پولهاشو صرف درست کردن خونه مادرش کرده بود به خاطر میخواست مادرم رو بیاره وعروسی بگیره و انها مجبور شدند برن خونه عموم حالا اونجا هم داستان های داره که شاید در حوصله شما نگنجه چون تا غریبی رو تجربه نکنین نمی دونین آدما تو غربت باهاتون چه می کنن .تا اینکه شدو مادرم همون ماه اول بعدازعروسی باردار شد 000ادامه دارد




موضوع مطلب :


یکشنبه 90 مرداد 16 :: 1:49 صبح ::  نویسنده : مطالب وبلاگ های پارسی بلاگ

سلام ادامه ماجرای ما

به اونجا رسدم که مادر بچه اولش که خواهر بزرگم بود باردار شد ویه بچه بور چشم سبز زیبا به دنیا آورد.تو کرج تو یه بیمارستان خصوصی خرجش هم پدر بزرگم داد . از اونجا که پدر یه کمی که چه عرض کنم تنبل تشریف داشتن و یه کله هم  که بوی قرمه سبزی میداد و حرف هیچکس هم گوش نمی داد و سر کار هم نمی رفت . به هر صورت مادرم از عهده پدر بر نمی امد .من یه دایی دارم که اون زمان برای ایشون کار گرفته بود تو شرکت ایران خودرو ولی پدر از ترس زخم زبونای مادر بزرگم که معروف به ننه جان بود قبول نکرد و نرفت و بدبختی مالی همچنان گریبان گیرشبود و هست چون مغز اقتصادی تعریفی هم نداره.  سال 53 که پدر بزرگ خدا بیامرزم رو که ماشین زد و کشت یه ارث خوب بهش رسید  ولی  می دونین که به باد فنا رفت و ماشااله عمو ها وهمه افراد فامیل از لحاظ مالی عالی هستن وپول از پاروشون بالا میره . از قضا من وخواهرم هم هردو شوهر کردیم ولی وضع مالی همه افراد فامیل خوبه به غیر از پدر شوهرای ما یه ضرب مثل هست که میگه هردرختی که مادر بالا رفت دخترش شاخه به شاخه میره .خلاصه جونم براتون بگه بعد از خواهرم من وبعد از من برادرم به دنیا اومد وهمه ما از سال 60 تا 63  به دنیا امدیم . روزگار برای مادرم آنقدر سخت بود که گفتنی نیست من نمخواهم همش از بدی های پدرم بگم اون یه خوبی های داره ولی روزگار سخت ما همش به خاطر تصمیمات اشتباه اون بود اگر یه کم فکر مکرد اگر کمی مشورت میکرد هیچ وقت ما به اینجا نمی رسیدیم . وقتی حرف میزد یا دعوا میکرد هیچ کسی نباید جیک میزد حتی مادرم چون منجر به یه دعوا و کتک کاری بزرگ می شد هنوز هم که ما همه ازدواج کردیم همین وضع هست . به خاطر همین مطلب مادرم همیشه سکوت میکرد وهمین سکوت همیشگی باعث شد تا وقتی دعوا میشد بهش یه شوک عصبی دست میده نفسش نمیاد وخلاصه یه حالت عجیب با این حال پدرم از حرف خودش پائین نمیاد خدا کنه هیچوقت به روز تون نیاد نمدونید چه حالی مشدیم تا اوضا یکم آروم بشه همه داغون عصبی بودن .  مادرم حتی یه سنگ صبور نداشت چون از خانواده دور بود تلفن هم که نبود خانواده شوهر هم که درست حسابی نبودن ما هم که خیلی بچه بودیم ولی با همون بچگی خرد داغون می شدیم یادم نمیره تا وقتی که بمیرم. هممون تنها بودیم و غریب و بی کس یه وقت پیش خودتون فکر نکنین دارم پیاز داغ زیاد میکنم من اگه به اندازه تمام نوشته های دنیا بنویسم یک لحطه از دردی که میکشیدم رو نمی تونم بگم ...

 داستان زجر ما همچنان ادامه دارد...




موضوع مطلب :


یکشنبه 90 مرداد 16 :: 1:49 صبح ::  نویسنده : مطالب وبلاگ های پارسی بلاگ
سلام من اومدم قسمت سوم زندگی سختمو بنویسم

تا اونجاشد که مادر بچه اولش را به دنیا اورد با بدبختی . زندگی براش کلی داستان غم انگیز داشت کلی سوژه که پدر به خاطرش بهانه بگیره بچه هم یک از بزرگترین اونها بود .انقدر برای چیزهای ریز درشت گیر می داد که مادرم  همیشه ترجیح می داد بیرون باشه تا خونه .خلاصه جونم برات بگه تا اینکه شد پدر به عضویت سپاه درامد رفت کردستان یعنی قبلش من به دنیا امدم هنگام تولد تنها پسر خونه نبود البته فقط سر تولد من بود سر اولین بچه هم نبود . من به دنیا امدم خودش اینجا کلی خواهر و مادر داشت اما  رفت سراغ مادر بزرگم که کرج بود چون کس نبود که مارو نگه داره. هنوز هم می خواد از زحمت های که برامون کشیده بگه میگه من ماشین رو پارک کردم رفتم دنبال مادر بزرگ  یکی نمی پرسه اینهمه مادرو خواهر داشتی کجا بودن ... مرسی که      می خونیش کوتاه مینویسم تاکه حوصله کنی و بخونیش تازه شاید هم کسی نخونه 000

ادامه دارد




موضوع مطلب :


دوشنبه 90 تیر 6 :: 9:39 عصر ::  نویسنده : مطالب وبلاگ های پارسی بلاگ

هواپیما

 




موضوع مطلب :


<   1   2   3   4   5   >>   >   
آرشیو وبلاگ های پارسی بلاگ
درباره وبلاگ

نویسندگان
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز



فروش بک لینک