یک روز کارمند پستی که به نامه هایی که آدرس نامعلوم دارند رسیدگی می کرد متوجه نامه ای که روی پاکت آن با خطی لرزان نوشته شده بود نامه ای به خدا !با خودش فکر کرد بهتر است نامه را باز کرده و بخواند.در نامه این طور نوشته شده بود :خدای عزیزم بیوه زنی 83 ساله هستم که زندگی ام با حقوق نا چیز باز نشستگی می گذرد.دیروز یک نفر کیف مرا که صد دلار در آن بود دزدید.این تمام پولی بود که تا پایان ماه باید خرج می کردم.یکشنبه هفته دیگر عید است و من دو نفر از دوستانم را برای شام دعوت کرده ام. اما بدون آن پول چیزی نمی توانم بخرم. هیچ کس را هم ندارم تا از او پول قرض بگیرم.تو ای خدای مهربان تنها امید من هستی به من کمک کن...کارمند اداره پست خیلی تحت تاثیر قرار گرفت و نامه را به سایر همکارانش نشان داد.نتیجه این شد که همه آنها جیب خود را جستجو کردند و هر کدام چند دلاری روی میز گذاشتند.در پایان 96 دلار جمع شد و برای پیرزن فرستادند موضوع مطلب : ناتوانی, دعا, نامه, قضاوت عجولانه, محبت, عطوفت, قضاوت, کمک به دیگران, کمک بی منت روزى رسول خدا (صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم) به دخترش فرمود: در روز جمعه ساعتى وجود دارد که هر کس در آن ساعت چیزى را از خداوند بخواهد، عطایش مى نماید. حضرت فاطم? زهرا(سلام الله علیها) از پدرش دربار? این ساعت پرسید و پیامبر(صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم) فرمود: آن هنگامى است که نصف خورشید غروب کرده و نیم? دیگر آن نمایان است. هنگامى که فاطمه(علیها السّلام) این سخن را شنید به یکى از خدمتکاران خود فرمود که به هنگام غروب خورشید در روز جمعه مراقبت نماید، و هر گاه مشاهده کرد که نیمى از خورشید غروب کرده وى را مطّلع نماید، و چون از این موضوع اطّلاع پیدا مىکرد به دعا و راز و نیاز با خداوند مى پرداخت. موضوع مطلب : دعا, اجابت دعا, حضرت فاطمه(س), پیامبر(ص), روز جمعه, غروب روز جمعه آرشیو وبلاگ های پارسی بلاگ منوی اصلی آخرین مطالب |
||||