یک جنتلمن انگلیسی صبح میره خونه ی دوستش،

بعد از یه ساعت میاد که بره دوستش میگه نهار بمون، نهار میمونه،

بعد نهار میاد بره دوستش میگه: حالا بیا یه دست تخته بزنیم،

بازی تموم میشه میاد بره دوستش

میگه: بدون شام که نمیشه. شام میخوره

میاد بره دوستش میگه دیر وقته! بخواب فردا برو، میخوابه.

صبح میاد بره دوستش میگه: با شیکم خالی؟ بمون بعد صبحونه برو،

یارو میگه: نه دیگه، خانم بچه ها تو ماشین منتظرند




موضوع مطلب : بازی, بخواب, تخته, جنتلمن انگلیسی, شام, صبحونه, طنز, لطیفه, منتظ



آرشیو وبلاگ های پارسی بلاگ
درباره وبلاگ

نویسندگان
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز



فروش بک لینک