یکشنبه 90 مرداد 9 :: 8:39 عصر :: نویسنده : نویسنده 1
ناهید نوری به نام خدایی که زن آفرید حکیمانه امثال ِ من آفرید خدایی که اول تو را از لجن و بعداً مرا از لجن آفرید ! برای من انواع گیسو و موی برای تو قدری چمن آفرید ! مرا شکل طاووس کرد و تورا شبیه بز و کرگدن آفرید ! به نام خدایی که اعجاز کرد مرا مثل آهو ختن آفرید تورا روز اول به همراه من رها در بهشت عدن آفرید ولی بعداً آمد و از روی لطف مرا بی کس و بی وطن آفرید خدایی که زیر سبیل شما بلندگو به جای دهن آفرید ! وزیر و وکیل و رئیس ات نمود مرا خانه داری خفن آفرید برای تو یک عالمه کِیْسِ خوب شراره ، پری ، نسترن آفرید برای من اما فقط یک نفر براد پیت من را حَسَنْ آفرید ! برایم لباس عروسی کشید و عمری مرا در کفن آفرید به نام خدایی که سهم تو را مساوی تر از سهم من آفرید و پاسخ دندان شکن نادر جدیدی بهنام خداوند مردآفرین که بر حسن صنعش هزار آفرین خدایی که از گِل مرا خلق کرد چنین عاقل و بالغ و نازنین خدایی که مردی چو من آفرید و شد نام وی احسنالخالقین پس از آفرینش به من هدیه داد مکانی درون بهشت برین خدایی که از بس مرا خوب ساخت ندارم نیازی به لاک، همچنین رژ و ریمل و خط چشم و کرم تو زیباییام را طبیعی ببین دماغ و فک و گونهام کار اوست نه کار پزشک و پروتز، همین ! نداده مرا عشوه و مکر و ناز نداده دم مشک من اشک و فین! مرا ساده و بیریا آفرید جدا از حسادت و بیخشم و کین زنی از همین سادگی سود برد به من گفت از آن سیب قرمز بچین من ساده چیدم از آن تکدرخت و دادم به او سیب چون انگبین چو وارد نبودم به دوز و کلک من افتادم از آسمان بر زمین و البته در این مرا پند بود که ای مرد پاکیزه و مهجبین تو حرف زنان را از آن گوش گیر و بیرون بده حرفشان را از این که زن از همان بدو پیدایشات نشسته مداوم تو را در کمین ! موضوع مطلب : آسمان, آفرید, آهو, احسنالخالقین, اشک و فین, اعجاز, امثال, انگبی آرشیو وبلاگ های پارسی بلاگ منوی اصلی آخرین مطالب آرشیو وبلاگ پیوندها |
||||