((اى ابوذر!...
خداوند به سه نفر بر فرشتگانش مباهات مى کند و مى بالد:
اوّل : مردى که در بیان خشک ، به تنهایى اذان و اقامه مى گوید، سپس به نماز مى ایستد. خداوند به فرشتگان مى گوید:
به بنده من بنگرید! نماز مى خواند، در حالى که جز من کسى او را نمى بیند. هفتاد هزار فرشته فرود مى آیند و پشت سر او به نماز ایستاده ، تا فرداى آن روز، برایش استغفار مى کنند.
دوّم : مردى که نیمه شب از خواب برمى خیزد و در تنهایى به نماز مى ایستد و به سجده مى افتد و در حال سجده ، خوابش مى برد. خداوند به فرشتگان مى گوید: به بنده ام بنگرید؛ روحش نزد من است ولى جسدش در حال سجده است .
((سوّم )) : مردى که همراه جمعى مبارز و رزمنده است . در میدان نبرد، همراهانش مى گریزند؛ اما او یک تنه مى ایستد و مى جنگد، تا به شهادت برسد...))
راستى که چنین کسان ، شایسته مباهات خداوندند.
آنان که در میان غافلان ، بیدارند و هشیار!
در میان فراریان گریزان ، مقاومند و نستوه .
آنان که از شوق مناجات و عشق به خدا، شبها از بستر کناره مى گیرند و اهل ذکر و سجودند. رابطه شان باخدا، همیشگى و همه جایى است . در تنهایى و خلوت هم خدا را از یاد نمى برند و با یاد او، ماءنوس و دلخوش و دلگرمند.
موضوع مطلب : فخر
خدا
ذکر
سجود