سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
جمعه 88 بهمن 16 :: 12:7 عصر ::  نویسنده : مطالب وبلاگ های پارسی بلاگ

 


با اعلام خبر بیست و سی مبنی بر اینکه دولت با وارد کردن 50 هزار تن برنج از مرزهای شرقی کشور باعث شکسته شدن قیمت برنج شد ، نفس راحتی کشیدم و گفتم : خب ، خدا را شکر . بالاخره دولت به فکر مردمه و نمیذاره اوضاع اینجوری بمونه .


فردا صبح شال و کلاه کردم که راهی بازار بشم و بقدر کفایت برای روزهای باقیمونده ی اردیبهشت که چقدر هم کش اومده و تموم نمیشه برنج بخرم . تاملی کردم و با خودم فکر کردم که چرا با این عجله ! بهتره یکی دو روز دیگه هم صبر کنم تا حسابی قیمت برنج بشکنه . خدا رو چه دیدی ! شاید دوباره برنج کامفیروز رو به قیمت 1800 تومن خریدم !


بهر حال دو سه روزی گذشت و من عزم را جزم خرید کردم . عیالم سفارش کرد ، حالا که قیمتها شکسته یک گونی 20 کیلویی بخر . شاید دوباره قیمتش بالا رفت . من هم به نشانه ی اطاعت دستی بر پیشانی گذاشتم و منزل رو ترک کردم . رفتم و رفتم تا به مغازه علی آقا رسیدم . بعد از سلام و علیکی پرسیدم حضرت آقا ، با واردات برنج ، قیمتها هم توفیری کرده ؟ علی آقا با نیشخندی تمسخر آمیز گفت : بله که توفیر کرده ! تا حالا کیلویی 50 تومن گرون تر شده . قدری برنج کامفیروز را از گونی برداشتم و بوییدم و آنگاه قیمتش را پرسیدم . مغازه دار گفت : هر کیلو 3650 تومن . دونه های برنج همچو مروارید از دستم سرازیر گونی شد و آه از نهادم براومد . خدایا من همین برنج رو در اواخر اسفند 86 هر کیلو 1800 تومن خریدم و حالا با گذشت 2 ماه ، دو برابر شده در حالی که به حقوق من دیناری هم اضافه نشده .


پول تو جیبم رو یه سبک سنگینی کردم و از نگاهم فهمید که قصد خرید ندارم . علی آغا گفت عزیز من ، پنجاه میلیون کیلو برنج مگه خوراک چند روز هفتاد میلیون آدمه ؟ با خودم گفتم راست میگه ها ! اینقدر برنج که نمیتونه نرخ بازار رو بشکنه و بعد به این فکر کردم که آیا واقعا مسئولین وزارت بازرگانی و مجریان خبر بیست و سی ، قد این علی آغای ما هم حالیشون نیست ؟


آروم از در مغازه گذشتم و همینطوری که پیاده روی خیابون رو گز می کردم یادم اومد به حرف مادربزرگم . وقتی بچه بودم می گفت شما تو دوره ی خوبی زندگی می کنید . ما اونوقت ها فقط این شب عید تا اون شب عید پلو می خوردیم ! حالا شما هر روز پلو می خورید . انگار پیش روم وایساده بود . بهش گفتم نگران نباش مادر جان ! اگه اینجوری پیش بره ، ما هم برای نوه هامون همینجوری تعریف می کنیم . چیزی نمونده که ما کارمندا هم قوت غالبمون پلوی شب عید بشه !   




موضوع مطلب :



آرشیو وبلاگ های پارسی بلاگ
درباره وبلاگ

نویسندگان
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز



فروش بک لینک