سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
جمعه 88 بهمن 16 :: 12:35 عصر ::  نویسنده : مطالب وبلاگ های پارسی بلاگ

بوسه ی بابا


بابا که داشت میرفت...بغلم کرد...هنوز گرمی بوسه اش ،روی گونه ام را احساس  می کنم...


بابا که برگشت...نگذاشتن ببینمش...صورتم را روی پارچه سفید روی صورتش گذاشتم؛ گفتم :این طرف گونه ام را هم ببوس...


همه گریه میکردند...


کسی ندید بوسه بابا روی گونه ام را...


 پ.ن


1: این کیه ؟؟؟!!! این سوال را یکی از بچه های دانشگاه ازم پرسید وقتی عکس شهید اوینی را توی دفترم دید...من گفتم شهید آوینی ،سید شهیدان اهل قلم...  گفت: شهید آوینی کیه؟؟؟!!!


2:یادمه تو شیرازیک جلسه ای داشتیم با آقای بیژن کیاایشون گفتند: بچه ها هنر را تعریف کنید :من بدون معطلی گفتم : هنر دمیدن روح تعهد در انسانهاست(امام خمینی ره) . آقای کیا این جمله را بزرگ روی تخته نوشت...از آن وقت ،با فکر به این جمله فکر میکنم...


 


 




موضوع مطلب :



آرشیو وبلاگ های پارسی بلاگ
درباره وبلاگ

نویسندگان
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز



فروش بک لینک