دوشنبه 90 مرداد 3 :: 1:38 عصر :: نویسنده : نویسنده 1
شخصیتهایی که تیپ نیستند
مراد (برزو ارجمند) در سریال «نون و ریحون» به خواستگاری هر دختر ی که میرود در حقیقت بخت آن دختر را باز میکند و دست آخر بینصیب میماند، این بار او برای رسیدن به دختر مورد علاقهاش که از دیار آذربایجان است، دوست خود را وادار میکند تا با عزیمت به شهر سرعین این اتفاق مبارک را به کام خود رقم بزند. برزو ارجمند که در آثار طنز و جدی مختلفی حاضر شده این بار نیز شخصیتی نمکین را در نون و ریحون به تصویر میکشد. وی تمایل چندانی ندارد درباره شخصیت مراد توضیح دهد، اما با روی باز پاسخگوی سوالات دیگرمان میشود. در ضمن بازی در پروژه «قهوه تلخ» مهران مدیری را نیز همزمان با این مجموعه در دست دارد که به همین دلیل موهای وسط سرش را تراشیده است و در «نون و ریحون» با یک تکه کلاهگیس گریم متفاوتی پیدا میکند. او در مقابل تعجب ما که تصور کردهایم چهره واقعی برزو ارجمند نیز بدون مو است میخندد و روبه ما میگوید: «واقعا شما تصور میکنید من با این شکل و شمایل در کوچه و خیابان ظاهر میشوم.»
نون و ریحون، چندمین مجموعهای است که در کنار پدرتان به ایفای نقش میپردازید؟ در کنار پدرم بازی در مجموعههای «نردبام آسمان»، «زیر چتر خورشید» و همین کار سومین همکاریمان محسوب میشود. در آثار اینچنینی برزو ارجمند حتی اگر صرفا کاراکتری طنز را نیز بازی نکند و یا در موقعیتهای جدی و خشن ظاهر شود باز هم شیرینی خاصی در نوع بازیاش دیده میشود. این حس آیا به شخصیت درونی شما برمیگردد؟ در حقیقت این نقشها هستند که شیرینی خاصی دارند و من سعی میکنم این شیرین بودن را به موازات دستیابی به ویژگیهای درونی کاراکتر پیدا کنم. ضمن این که این شیرینی در زندگی معمول هر آدمی وجود دارد و من سعی میکنم از آن در جای مخصوص به خود و در آثار مختلف استفاده کنم و البته بودند نقشهایی که کاملا جدی از آب درآمدهاند مثل «زمان شوریدگی» (محمدعلی نجفی در سال 1379) یا «ساعت شنی»! آیا این اولین همکاریتان با فرزاد موتمن است؟ بله. البته پیش از این قرار بود در فیلم سینمایی «هفت پرده» با ایشان همکاری داشته باشم که به دلیل حضور در پروژهای دیگر و گریمم که دارای ریش بود نتوانستم در کنار آقای موتمن حضور یابم. طنز موقعیتی که در این کار وجود دارد تا چه حد در بازی شما مشهود است؟ اصولا اتفاقات موجود در کار باید جدی باشد تا به نظرخند دار برسد، یعنی درست همان چیزی که در زندگی روزمره اتفاق میافتد، به همین دلیل کار ما صرفا کار کمدی یا طنز نیست، بلکه یک مجموعه اجتماعی شیرین است. کاراکترها نیز حتما باید در موقعیتهای جدی قرار بگیرند تا باعث خنده شوند. برای نویسنده نیز ایجاد موقعیتهایی که تا حدودی از طنز معمول سریالی فاصله بگیرد، سختتر از نمادهایی است که برای طنزی با تیپگیریهای فراوان نوشته میشود. آیا ماندگاری تیپهای شخصیتی در کار طنز نسبت به طنز موقعیت بیشتر نیست؟ کارهایی که ماندگار میشوند بیشتر به قصه ربط دارند. من به عنوان یک بازیگر به تنهایی نمیتوانم در ماندگاری یک نقش موثر باشم و این کار به تلاش جمعی بستگی دارد. گاهی در ماندگاری یک اثر، تکیه کلامها نیز موثرند که به طور خاص به شخصیتهای داستان مربوط میشود... این آسانترین کاری است که میتوان در یک اثر طنز انجام داد. این موضوع را در زیر «آسمان شهر» تجربه کردم. اما در مجموعهای مثل «پشت کنکوریها» هیچ کدام از شخصیتها تیپیک نبودند، کار نیز طنز صرف نبود، تکهکلام هم در فیلمنامه وجود نداشت، اما با وجود این به اثری ماندگار تبدیل شد. شما و رضا داوودنژاد از پشت کنکوریها به نون و ریحون آمدهاید. فکر میکنید در پایان این مجموعه بیشتر در کدام اثر ماندگار شوید؟ فیلمبرداری «پشت کنکوریها» قبل از ماه مبارک تمام شد، اما این مجموعه در حالی که به نگارش درمیآید، تصویربرداری هم میشود. پس در قیاس تولیدی نیز با هم فرقهایی دارند. ضمن این که آن مجموعه را با 22 قسمت تولید شده پخش کردیم ولی نون و ریحون در زمان پخش تنها 3 قسمت کامل در دست پخش داشت. با این که مدت زمان کمی در اختیار داریم با زحماتی که آقای موتمن و گروه متحمل میشوند، مطمئن هستم که کار بسیار قابل قبولی شده است. در نون و ریحون چالشی که بین این چند جوان وجود دارد، آیا از ابتدا در متن قصه به همین صورت آمده بود؟ سیناپس کلی کار از ابتدا به همین شکل بود، اما قصهها قسمت به قسمت نوشته میشوند و تقریبا تغییراتی در نگارش اعمال میشود، اما کلیت کار از ابتدا بر همین اصل بوده است. قبل از برداشتها چه توافقی بین بازیگران و کارگردان اتفاق میافتد؟ قبل از هر سکانس با آقای موتمن درخصوص دیالوگها و بداههگوییها صحبت میکنیم، چراکه مقابل دوربین هیچ بداههگویی اتفاق نمیافتد و اگر چنین تغییراتی از سوی بازیگر در اجرای نقش اتفاق نیفتد مثل این است که مخاطب رمانی چاپ شده را میخواند، از طرفی ایده بازیگران برای پردازش نقشها دید وسیعتری را در اختیار نویسندهها قرار میدهد. و مهمترین نکتهای که در پذیرش نقش مراد داشتید؟ قصه، قصه جالب و جذابی بود. شخصیت این 5جوان به طور کلی بانمک بودند و جای کار زیادی برای بازیگران گذاشتند و این در طنز اتفاق مهمی است که به دنبال پردازش شخصیت رئال باشیم نه تیپسازی!
موضوع مطلب : سریال نون و ریحون, برزو ارجمند, سریال, فیلم آرشیو وبلاگ های پارسی بلاگ منوی اصلی آخرین مطالب آرشیو وبلاگ پیوندها |
||||