جمعه 88 بهمن 16 :: 11:32 صبح ::  نویسنده : مطالب وبلاگ های پارسی بلاگ

رویای آمریکایی یا وحشت بیداری

رویای آمریکایی یا وحشت بیداری

این
روزها سیل آواتار دنیا را برده و کشور ما هم از این امواج خروشان در امان
نمانده، از زمان اکران آواتار تا حالا مطبوعات و رسانه های جمعی نشان
دادند که هنوز هم می توانند از یک خبر هنری به اندازه کافی ذوق مرگ
شوند؛ اما هنوز نگاه عمیق و دقیقی به این اثر چشم نواز و دلفریب نشده.
گویا اهالی هنر نمی خواهند تیغ نقد را متوجه این تراژدی پر احساس کنند ...

آواتار
در رده سینمای فانتزی جای می گیرد. اثری که بیننده را به دنیای خیال انگیز
کارگردانش می برد. جیمز کامرون در یکی از مصاحبه هایش می گوید:

رویای
آواتار را از کودکی در ذهن داشتم ... در سال 1994 فیلمنامه آن را نوشتم،
در تمام این مدت مترصد تولید آن بودم اما امکانات فنی  استدیوهای آمریکا
باید به نقطه فعلی می رسید تا رویای کودکیم را محقق کنم. به هر حال جیمز
کامرون به آرزویش رسید و رکورد فروش فیلم قبلیش را شکست تا روزنامه ها
تیتر بزنند:

 آواتار تایتانیک را غرق کرد.

 

تاریخی که با خون نوشته شد

داستان
آواتار درباره یک تفنگدار آمریکایی است به نام "جیک سالی". برادر دو قلوی
جیک به دلیل نامعلومی کشته شده و جیک سالی برای تکمیل ماموریت برادر به یک
پایگاه تحقیقاتی - نظامی واقع در "سیاره پاندورا" اعزام می شود.

جیک
سالی ماموریت دارد در مراوده با بومیان سیاره، آن ها را راضی به ترک
سرزمین آبا و اجدادیشان کند اما در ارتباط با مردم بومی پاندورا و تحت
تاثیر فرهنگ و باورهای این مردم قرار می گیرد و به همراه مردم بومی
پاندورا بر علیه ارتش آمریکا می جنگد...

جیک
سالی ماموریت دارد در مراوده با بومیان سیاره، آن ها را راضی به ترک
سرزمین آبا و اجدادیشان کند اما در ارتباط با مردم بومی پاندورا و تحت
تاثیر فرهنگ و باورهای این مردم قرار می گیرد و به همراه مردم بومی
پاندورا بر علیه ارتش آمریکا می جنگد...

تصور کنید
پایگاه نظامی- تحقیقاتی امریکایی به جای رفتن به سیاره ای دیگر، به جایی
از کره  خاکی خودمان قشون کشی می کرد؛ در این صورت کاراکتر های خیالی فیلم
آواتار به صورت واقعی ترسیم می شدند و تمام وقایع داستان بر اساس منطق
زمینی تعریف می شد؛ در این صورت چیزی که از فیلم آواتار باقی می ماند اثری
بود به نام "رقصنده با گرگ" به کارگردانی کوین کاستنر.

"رقصنده با
گرگ" هم درباره یک سرباز آمریکایی است که به یک منطقه سرخپوست نشین اعزام
شده و در این ماموریت با قبایل سرخپوست آشنا می شود و به یکی از افراد این
قبیله تبدیل می شود و این قبیله را در جنگ بر  علیه دشمنانشان یاری می کند
هر چند این دو فیلم اشتراکات بسیاری دارند اما این مشابهت ها چیزی از ارزش
این اثر کم نمی کند بلکه جیمز کامرون با تعریف دوباره یکی از مقاطع تاریخ
آمریکا ( کشتار سرخپوستان آمریکا و تصرف سرزمین پدریشان) تکرار دوباره این
فجایع را هشدار می دهد.

رویای آمریکایی یا وحشت بیداری

 جیمز
کامرون در این باره می گوید: " این فیلم نوع برخورد تازه واردها با بومی
ها را مورد توجه قرار می دهد و این در حقیقت راهی است که تمام تاریخ آن را
پیموده است و تک تک برگهای تاریخ آن را تجربه کرده اند. من این رشته را پی
گرفتم و عقب تر و به قرون 16 و 17 رفتم و این موضوع را مورد توجه قرار
دادم که اروپایی ها چگونه آمریکای جنوبی و مرکزی را تصرف و بومی های آنجا
را آواره کردند و آنها را نادیده گرفتند. تاریخ بشری با خون نوشته شده و
قدمت طولانی دارد. ما انسانها ترجیح می دهیم بی آنکه از کسی اجازه بگیریم،
هر چیزی که می خواهیم به دست بیاوریم. "

 

واکنش سوم

گریس
زنی زیست شناس است که ریاست گروه تحقیقاتی پایگاه را بر عهده دارد. او
نویسنده کتاب "گیاه شناسی پاندورا " است و بزرگترین آرزوی شخصی و حرفه ایش
به عنوان یک دانشمند، نمونه گیری از درخت مقدس پاندورا و بررسی بیولوژیک
آن است.

دانشمندان موظفند در طول سه ماه زمان باقیمانده، بومیان
را با استفاده از روش های فرهنگی و مسالمت آمیز، راضی به ترک سیاره سرزمین
آبا اجدادیشان کنند و ماموریت دارند تا با آموختن زبان انگلیسی به بومیان
و تاسیس مدارس و آموزش های جدید، تحولاتی را در فرهنگ بومیان ایجاد کنند

کامرون:
این فیلم نوع برخورد تازه واردها با بومی ها را مورد توجه قرار می دهد و
این در حقیقت راهی است که تمام تاریخ آن را پیموده است و تک تک برگهای
تاریخ آن را تجربه کرده اند. من این رشته را پی گرفتم و عقب تر و به قرون
16 و 17 رفتم و این موضوع را مورد توجه قرار دادم که اروپایی ها چگونه
آمریکای جنوبی و مرکزی را تصرف و بومی های آنجا را آواره کردند و آنها را
نادیده گرفتند

در واقع گروه محققین در فیلم آواتار همان
مسئولیتی را بر عهده دارند که کشیشان و مبلغین مذهبی در زمان
تصرف مستعمرات بر عهده داشتند؛ یعنی انتقال فرهنگ غرب مسیحی به منظور
آماده کردن بستر لازم برای هجوم های بعدی.

گریس و یاران دانشمندش با
شعاری تجربه گرایانه ( علم همان مشاهده است) درباره درخت روحانی ناوی ها
پژوهش می کنند و در مقابل، یک ژنرال آمریکایی قرار دارد که نماد جنگ طلبی
و نظامی گری است، ژنرال آمریکایی با حمله به پاندورا دستور به آتش کشیدن
درخت  مقدس ناوی ها را صادر می کند.

اما در اندیشه آواتاری هر دو
گروه عاقبتی جز شکست و نابودی ندارند. از نگاه این فیلم، نه گفتگوی بدون
شناخت و نه نظامی گری عاقبت خوشی ندارند و جیمز کامرون در مقابل این دو
طیف ( طرفداران گفتگوی تمدن ها و جنگ تمدن ها) ، نظریه سومی را پیشنهاد می
کند:

تولد دوباره با ایمان به فرهنگ مقابل؛ و همین نکته است که
پایان بندی فیلم را تعیین می کند، در انتهای فیلم دیده می شود که جیک بدن
انسانی را ترک می کند و با حلول به جسم آواتاری خودش در پای درخت مقدس
پاندورا دوباره متولد می شود . البته در پایان کلک قدیمی آمریکایی ها
بیننده را غاقلگیر می کند؛ این جیک است که رهبری بومیان را در دست می
گیرد...

در جستجوی بیداری

در کنار اشتراکات مضمونی آواتار با فیلم "رقصنده با گرگ" این دو اثر تفاوت های بنیادی زیادی دارند. رقصنده با گرگ

رویای آمریکایی یا وحشت بیداری

روایتگر از
خود باختگی سرخپوستان در مقابل صنعت و تجدد آمریکایی است. ستوان آمریکایی
کام سرخپوستان را با شکری که همراه خود آورده شیرین می کند و بومیان اموال
شخصی و لباس ستوان آمریکایی را با گردن آویزهای مخصوص و خنزر پنزرهای
خودشان به اصرار! مبادله می کنند و این نشانگر تاثیر پذیرفتن سرخپوستان در
مقابل دستاوردهای صنعتی و علمی غرب است؛ اما در بخشی از آواتار یکی
از کاراکترها می گوید:

ما چی داریم که به مردم این جا بدیم؟ شلوار لی و آبجو ، این ها از این چیزا خوششون نمیاد...

در
واقع جیمز کامرون با این دیالوگ کوناه می فهماند که سبک زندگی آمریکایی
دوران طلایی خودش را پشت سر گذاشته و برای بسیاری از فرهنگ های جاذبه
نداشته و ندارد، از نگاه او نوبتی هم که باشد، نوبت غرب است که به الهامات
اساطیری فرهنگ های کهن گوش کند( به یاد بیاورید صحنه ای را که جیک در کنار
درخت روحانی به صداهای عجیب و غریبی گوش می سپارد) از نگاه کارگردان باید
به دوران اسطوره ای پیش از علم و تجدد بازگشت، این همان نکته ای است که
فیلسوف آلمانی، هایدگر هشدار می دهد.

اما این تازه اول راه است؛ جیک سالی  در ابتدای فیلم با روایت دوم شخص ( خطاب به بیننده) می گوید:

 بالاخره یک روز بیدار می شوید...

 او با
تکرار این جمله در چند فراز فیلم به "رویای آمریکایی" طعنه می زند و آن چه
سیر فیلم را تعیین می کند تلاش جیک برای رسیدن به بیداری است و رها شدن از
آن چه رویای آمریکایی می پندارند.

 

ادامه دارد...




موضوع مطلب :


بسم رب الحسین

برای بررسی کردن پیرامون موضوع رذیلت اخلاقی عیب جویی چند مرحله را طی خواهیم نمود:ا
اول: به تعریف این رذیلت اخلاقی می پردازیم
دوم:ریشه وهدف از عیب جویی را بیان می داریم
سوم:پیامدهای زشت وخطرناک عیب جویی را خواهیم گفت
چهارم:راه درمان این رذیلت رابیان می داریم
و در آخر هم پیرامون این موضوع نتیجه گیری می کنیم
اول: تعریف
عیب جویی آنست که شخص نسبت به عیوب دیگران بسیار حساس شده طوری که از عیوب خود غافل می شود و مدام درصدد اشکال گرفتن وپیداکردن عیوب دردیگران است و این عیوب را به آنان گوشزد می کند
دوم:ریشه و هدف از عیب جویی
ریشه عیب جویی غالبا همان خود برتر بینی است که شخص در جهت اثبات رجحان خود به عیب جویی می پردازددر روایتی از امام صادق علیه السلام داریم که ایشان توصیه حضرت عیسی علیه السلام را به یارانشان این طور بیان می فرمایند که:

((لاتنظروا فی عیوب الناس کالارباب و انظروا فی عیوبکم کهیئة العبید))
در اینجا نهی حضرت عیسی علیه السلام را امام صادق علیه السلام تکرار می کنند که مثل اربابان به عیوب دیگران نگاه نکنید چرا که نگاه ارباب و مولا به عبد یک نگاه بالا به پایین است و در نتیجه همان چیزی که می گفتیم اثبات می شود که نگاه عیب جو به عیب دیگران یک نگاه بالا به پایین است با فرض برائت شخص از آن عیب
که البته بازگویی این عیب برای اثبات برتری خود می باشد
سوم:پیامدهای زشت و خطرناک عیب جویی
1.از پیامدهای زشت عیب جو یی نمایان شدن عیوب خود عیب جوست به این اثبات که در حدیثی داریم که امام باقر علیه السلام از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل می کند که فرمود:
یا معشر من اسلم بلسانه و لم یسلم بقلبه لا تتبعوا عثرات المسلمین فانه من یتبع عثرات المسلمین یتبع الله عثراته و من یتبع الله عثراته یفضحه.
ای کسانی که به ظاهر اسلام آورده اید ولی اسلام در قلب شما رسوخ نکرده است!در جستجوی لغزشهای مسلمانان نباشید [تا آنان را رسوا کنید]،زیرا کسی که در مقام پیدا کردن خطاهای مردم باشد خدا عیوب او را آشکار و وی را رسوا خواهد کرد
2.یکی از پیامد های زشت عیب جویی تقویت رفتار متکبرانه عیب جو و تشدید غرور او می باشد چراکه گفته بودیم که از ریشه های عیب جویی غرور است و در اینجا می گوییم که عیب جویی و به دنبال عیوب دیگران بودن،شخص را در این رذیله تقویت خواهد کرد
3.یکی از پیامدهای زشت عیب جویی در جامعه اشاعه فحشاء است چراکه عیب جو،عیب دیگران را به طور علنی اعلام می کند تا برائت خود را به نوعی اعلام کند و این هم ریشه در خودخواهی وحب نفس عیب جوست.
4.یکی از پیامدهای زشت عیب جویی اینست که فضای عیب زدایی که مورد تأکید است به روی خیر خواهان بسته می شود چرا که در فضای شبهه آلود و بی اخلاق جامعه هر نوع اقدام در جهت نقد واصلاح و امر به معروف ونهی از منکر به پای عیب جویی نوشته می شود که این امر برای یک جامعه پویا درست نیست
چهارم: راه درمان این رذیله اخلاقی
شخص عیب جو به محض دیدن عیب دیگران در ابتدا خدا را شکر کند که این عیب در او نیست بعد شخص از خداوند بخواهد که شخص مبتلا را ازاین عیب رهایی بخشد بعد از این مرحله شخص به فکر اصلاح و عیب زدایی یا همان امربه معروف ونهی از منکر بیافتد که باید شخص پیش فرض خیر خواهی برای دیگران را داشته باشد
نتیجه نهایی بحث
این رذیله اخلاقی با ریشه غرور شروع می شود و با هدف اثبات خود برتر بودن ادامه می یابد ومی تواند نتایج منفی را هم در بعد فردی و هم در بعد اجتماعی باقی بگذارد و راه درمان آن اینست که شخص خود را از خودخواهی آزاد کند و به فکر اصلاح
خود و جامعه باشد


خدایا مارا از رذایل اخلاقی آزاد بگردان
والسلام

امضاء: یامهدی
-----------------------------------------
کتبی که از آنان کمک گرفتم : - پندهای امام صادق علیه السلام به ره جویان صادق از حضرت آیت الله مصباح


                                        - اخلاق عملی از حضرت آیت الله مهدوی کنی




موضوع مطلب :


جمعه 88 بهمن 16 :: 11:32 صبح ::  نویسنده : مطالب وبلاگ های پارسی بلاگ

 


 



 




امروز برای اولین بار ، یکی از این نوشته های بحث برانگیز را انتشار می دهم ، نوشته ای که می تواند موافقان و مخالفان را به مرزبندی های احساسی پایان ناپذیری کشاند ، با این حال می خواهم بار دیگر بر این نکته تاکید کنم که انتشار چنین اسنادی که به برنمونی گذشته ی سوال برانگیز فردی که اینک خود را در موضعی متمایز می نمایاند ، پرداخته است ، بیشتر در پی پاسخ به این پرسش است که تغییر احوال و اندیشه ی اصلاح طلبان دینی در گذر تاریخ ، از آگاهی و آزادی اراده ی فردی آنان برمی خیزد ، یا اینکه آگاهی متبلور در اندیشه ی آنان ، همچنان در حصار مصلحت سنجی ها یا باورداشت های ایدئولوژیک باقی می ماند . این پرسش از این جهت اهمیت می یابد که این روزها ، در پس مواضع افرادی چون محمد خاتمی و عطا الله مهاجرانی و احساس ناخوشایندی که از تقسیم بندی خودی و غیر خودی از جانب آنان ، به بسیاری از حامیان و علاقه مندان جنبش سبز در داخل و خارج کشور دست داده است ، ضرورت بازخوانی تاریخی تحول آگاهی ارادی این افراد را یادآوردمیشود .



آنچه خواهید خواند ، دو برش از زندگی سیاسی عطا الله مهاجرانی است . دو سند مطبوعاتی که به فاصله ی 19 سال از یکدیگر ایستاده اند ، اما در بازخوردی انتزاعی ، در نمایی نزدیک ، با یکدیگر سخن می گویند . در نمای نخست ، نشریه ی مهجوری را می بینید به نام والفجر ( جنبش آزادیبخش مستضعفین جهان / به مدیریت ابوحنیف ) ، که در شماره ی 29 آن ( دوشنبه 30 فروردین 1361 ) ، مهاجرانی در نوشته ی تندی ، حملات شدیدی را متوجه صادق قطب زاده ، مهندس مهدی بازرگان ، نهضت آزادی و … می سازد . نشریه ای که تیتر اصلی آن چنین است : « مرگ بر بازرگان و قطب زاده » ، و مهاجرانی یادداشت اصلی این نشریه را نوشته است .



و پرده ی دوم : بیست و هفت دی ماه 1380 ، حسینیه ی ارشاد ، سالگرد درگذشت مهدی بازرگان ، و مهاجرانی که در ردیف اول نشسته است ؛ و هنگامی که در پشت تریبون سخنرانی قرار می گیرد ، با ستایش آمیز ترین جملات ، به مهدی بازرگان ادای احترام می کند و او را فراتر از زمانه ی خود می خواند.



دو پرده رو به روی هم ، و هر دو رو به سوی ما ، در اینک که ایستاده ایم . ما و مهاجرانی این روزها مقیم لندن ، که چنان دکتر جکیل و مستر هاید ، گاه شبیه همان برادر عطا الله مقاله ی دهه ی شصت اش می شود ، و گاه دکتر مهاجرانی خوش مشربی که از تساهل و تسامح سخن می گوید . خوب ، کدامیک را باید پذیرفت ؟ در این میان ، سهم اراده ، آگاهی و اندیشه ی فردی چه می شود ؟ آیا در این خصلت دکتر جکیل و مستر هاید گون افرادی چون خاتمی و مهاجرانی ، چیزی واسطه نایستاده است ؟ چیزی نامطمئن ، ناشفاف و متزلزل ؟! در مرز باریک دکتر جکیل بودن و مستر هاید گشتن ، چه چیزی پنهان شده است و چون حلقه ی واسطی ، انتزاع ارادی را به کنش های غیر ارادی مرتبط می سازد ؟! اینجاست که می توان بواسطه ی روایت های تطبیقی از تاریخ ، به تبیین حلقه ی مفقوده ی آگاهی ارادی در اندیشه ی افرادی چون مهاجرانی یا خاتمی پرداخت .
دوست میدارم به همراه خواندن این اسناد تاریخی ، این پرسش ها را نیز ، از ذهن خود دور ندارید ! آیا بازگشت مستر هاید همچنان امکان پذیر است ؟!


 



 




موضوع مطلب :


جمعه 88 بهمن 16 :: 11:32 صبح ::  نویسنده : مطالب وبلاگ های پارسی بلاگ

بسم رب الشهدا و الصدیقین


شهیدان فارغ از درجه و رتبه ، فارغ از مدرک و شغل ، همه یک ویژگی داشتند که همه آن ها از خواص بودند و اهل بصیرت.


در خلوت خود با خدایشان ،به درک عالم هستی و جایگاهی از بینش رسیده بودند که به خوبی می دانستند درکجای این کائنات قرار گرفته اند ؛هدف از آفرینششان چه بوده و وظیفه اش در هر موقعیتی چیست.


آنان به جایگاهی رسیده بودند که می دانستند برای حفظ نظام اسلامی و لبیک به کلام ولی فقیه کجا باید بایستند و کجا باید درد را تحمل کنند و کجا باید سکوت کنند و کجا باید درس را رها کنند.


چه خوب است ما گاهی تامل و تحلیل کنیم که آن ها چگونه به چنین درکی در نهضت خمینی (ره) نسبت به خدای خود رسیدند.


اولین موضوع که برای این بحث در نظر گرفته ام  درک آن ها نسبت به ایثار است. 


ایثار


ایثار در لغت به معنی از خودگذشتگی و مقدم داشتن دیگران بر خویش می باشد و در اصطلاح عبارت است از بخشش مال به کسی با وجود احتیاج مشخص بخشنده به آن و در امور بالاتر و مهم تر به معنای گذشت از مقام و شخصیت و جان در راه هدف را شامل می شود.


بنیان گذار ایثار، حضرت ابراهیم (ع) بودند که هنگام ذبح اسماعیل امتحان خود را با موفقیت به انجام رساند. در این امر خداوند در ستایش ابراهیم (ع) می فرماید :


سلام بر ابراهیم ، ما نیکوکاران را چنین پاداش می دهیم .او از بندگان مومن ما بود.(صافات،109-111)


اگر بخواهیم نشانه ای کوچک ولی از نظر ارزشی بسیار والا در دوران پیامبر بزرگ اسلام (ص) بیان کنیم ، ماجرای شبی را به یادمان میاید که مولای متقیان حضرت علی (ع) در بستر پیامبر (ص) آرمیدند و خداوند در این باره چنین نازل کرد :


و بعضی از مردم برای به دست آوردن خوشنودی خدا جان خویش را فدا می کنند.(بقره ،207)


-----------------------------------------------


ایثار در سخن بزرگان شیعه هم چون رهبر شیعیان امام علی (ع) چنین بیان شده:


الایثار سجیه الابرار و شیمه الاخیار...ترجمه... ایثار خوی نیکوکاران و شیوه نیکان است.


الایثار احسن الاحسان و اعلی مراتب الایمان...ترجمه... ایثار پسندیده ترین نیکوها و برترین مراتب ایمان است.


پیامبر اکرم (ص) می فرماید :


ما من قطره احب الی الله عزوجل من قطره دم فی سبیل الله...ترجمه... هیچ قطره ای در پیشگاه خداوند محبوب تر از خونی که در راه خدا ریخته می شود نیست.


---------------------------------------------


از کرامات ایثار اگر بخواهم بگویم شاید بشود کتابی 400 صفحه ای نوشت ولی جملاتی کوتاه را انتخاب نموده ام که بیان میکنم.


امام علی ( ع) می فرماید : هنگام ایثار گوهر کریمان آشکار می شود.


داستان زیبایی در تفسیر ابولفتوح رازی در جلد 11 صفحه 103 بیان شده که جا دارد این جا بیان شود:


از حذیفه عدوی نقل است : روز جنگ یرموک با خود آبی برداشتم تا پسرعمویم را که در بیابان تشنه افتاده بود سیراب سازم.هنگامی به او رسیدم که هنوز رمقی در بدن داشت ؛خواستم به او آب دهم که ناله ای از پشت سر شنیدم ؛ پسرعمویم به جای نوشیدن آب با وجود تشنگی شدید اشاره کرد که آب را برای آن مجروح ببرم .


بر بالین او رفتم دیدم که او هشام بن العاصی است؛ خواستم به او آب دهم که ناله ای دیگر بر آمد؛او نیز اشاره کرد که آب را به مجروح سوم برسانم ؛وقتی نزد مجروح سوم رسیدم دیدم که جان داده بود ؛ به سوی هشا برگشته دیدم او نیز پرواز کرده است ،به سوی پسرعمویم بازگشتم دیدم او نیز از دنیا رفته است.


امام علی (ع) در جایی دیگر در مقام ایثار ،آن را برترین عبادات و بزرگترین مایه سروری یاد کرده است


و می فرماید : با ایثار مالک مردم می گردی.


---------------------------------------------ایثار


با این همه تفاسیر شهدای دفاع مقدس ما که دست پرورده امام خمینی (ره) هستند و امام خود مایه ایثار و از خود گذشتگی است و در هر کجا شده از خود ایثار کرده تا به مردم و کشور ضربه ای وارد نشود .( هم چون ماجرای بنی صدر )


حال اگر شهدا با دیدن این اسطوره و الگو راه شهادت و ایثار را پیش رو نمی گرفتند جای تعجب داشت.


حال در این موقعیت ، ولی و رهبر ما که در این روزها از جان مایه گذاشته و با کلام گهربار خود مردم را به ایثار و گذشت دعوت می کند و خودشان هم نمونه ای از ایثار هستند ؛


آیا ممکن است با داشتن چنین الگویی ، ایثار را فرانگیریم؟


---------------------------------------------


پ.ن : خدا کند که راه شهدا را درست و با بصیرت ببینیم و با معرفت در راه آن ها قدم برداریم...ان شاالله


 




موضوع مطلب :


                    باور کردنش سخته ولی چینی ها اعلام کردندشصت وپنج با شصت وچهار مساویه


 

                 واقعا ً باور کرد نش سخت است ...                  


موضوع مطلب :




پیتزا با طعم شهدا !!!!!!!!!!!!!!!


با سلام



السلام علیک یا اولیء الله و احبائه

شاید این مطلب رو قبلاً هم دیده باشید، به نظرم جالب اومد:



من پیتزا نمی‌خورم

چون عباس بچه دزفول لنگ وام ازدواجشه

من پیتزا نمی‌خورم

چون حیدر جانباز شیمیایی جلوی بنیاد چادر زده برای اینکه صاحبخونه جوابش کرده و کمیسیون پزشکی مدارکشو ناقص اعلام کرده

من پیتزا نمی‌خورم

چون افغانی‌ها به دخترک معصوم ایرانی تجا .....

من پیتزا نمی‌خورم

چون میثم داره بزرگ می‌شه و نمی‌دونه پدرش کیه؟!

من پیتزا نمی‌خورم

چون در روستای علی‌آباد به جای آب، غصه می‌خورن ...

من پیتزا نمی‌خورم

چون نون سفره ما بوی نفت می‌ده!

من پیتزا نمی‌خورم

چون ریحانه رو به ارباب 60 ساله! دادن

من پیتزا نمی‌خورم

چون حیدر کارگر 45 ساله شرکت .... هنوز از درد کمر می‌ناله. نه از کار زیاد، از ضربه باطوم به خاطر حقوقی که سه ساله نگرفته ...

من پیتزا نمی‌خورم

چون اکبر کارگر ساختمانی برج نیما 2ماهه که خودش و زندگیش فلج شده برای اینکه بیمه نبوده!

من پیتزا نمی‌خورم

چون کبری خانم، مستاجر زیر زمین حسن آقا هر شب اشکنه می‌پزه

من پیتزا نمی‌خورم

چون حاج یونسی رو می‌شناسم که هر شب پیتزا می‌خوره با طعم ...؟ و دیوار
خونه‌ش پر از عکس‌های سواحل آنتالیا. جعبه‌های پیتزاشو هر شب جعفر، سپور
محله می‌بره و صبح‌ها اضافه‌های نون باگت منزلشو، قنبر نمکی 60 ساله!

من پیتزا نمی‌خورم

چون میلاد بچه معلول علی آقا دستش سهواً خورده بود به سمند حاج یونس و فریاد: .... پدر سگ فلج! رو شنیده بودم

من پیتزا نمی‌خورم

چون حاج یونس سه شنبه‌ها مجلس داره با حضور فلان نماینده مجلس ... مدیر کل ... فلان بازاری .... و می‌دونی شام سه شنبه‌هاشون چیه؟



پیتزا با طعم شهدا !!


یا علی





موضوع مطلب :


 



رئیس جمعیت مبارزه با نژادپرستی فرانسه:

تصمیم پاریس در منع استفاده از روبنده، موجب اسلام‌ستیزی است

خبرگزاری فارس: رئیس جمعیت دوستی بین ملت‌ها و مبارزه با نژاد پرستی، تاکید کرد منع استفاده زنان مسلمان از نقاب در فرانسه موجب گسترش اسلام‌ستیزی در این کشور می‌شود.




به گزارش فارس، "مولود عوینیت " در گفت‌وگو با شبکه خبری العالم اعلام کرد: تصویب قانون منع استفاده زنان مسلمان از نقاب و روبنده در امکان عمومی در فرانسه موجب گسترش اسلام‌ستیزی در این کشور می شود، که متاسفانه از مدتی قبل در فرانسه شیوع پیدا کرده است.
وی افزود: با نزدیک شدن موعد انتخابات در فرانسه، مهاجران و به ویژه عرب‌ها و مسلمانان دوباره قربانی رقابت‌ها و کشمکش‌های سیاسی برای کسب آرای راستگرایان افراطی شده‌اند.
از سوی دیگر "محمد موسوی " رئیس شورای اسلامی فرانسه در جمع خبرنگاران گفت: تصویب قانون منع استفاده از نقاب نتایجی معکوس دارد، و معتقدم که باید با این مسئله از راه‌های دیگر تعامل کرد.
مسلمانان فرانسه که شمار آنها بیش از 5 میلیون نفر است و بیشترین جمعیت مسلمانان در مقایسه با دیگر کشورهای اروپایی هستند، تصمیم پارلمان این کشور را برای منع استفاده از نقاب، موجب افزایش محدودیت‌ها و آزادی فردی و دینی می‌دانند.
یک شهروند مسلمان فرانسوی در این خصوص به خبرنگار العالم گفت: در فرانسه ادعا می‌شود که عدالت، آزادی و برادری وجود دارد و این در حالی است که می‌بینیم زنان مسلمان هنگامی که از نقاب استفاده می‌کنند، نمی‌توانند، وارد مراکز خرید و دیگر اماکن عمومی شوند.
یک مسلمان فرانسوی دیگر هم گفت: تصمیم پارلمان فرانسه برای تصویب این قانون کاملا مخالف آزادی است.
پارلمان فرانسه قصد دارد قانونی را برای منع زنان مسلمان از پوشیدن نقاب در اماکن عمومی تصویب کند. کارشناسان و تحلیلگران معتقدند که این قانون در صورت تصویب با مخالفت‌ها و اعتراض‌هایی همراه می‌شود و برخی هم مطرح شدن این مسئله را اقدامی از طرف سارکوزی برای جلب آرای راستگرایان افراطی در انتخابات آینده می‌دانند.




موضوع مطلب :


جوانان و دانشجویان علاقمند به سیاست و اقتصاد به ما بپیوندند.


به گزارش روابط عمومی حزب اسلامی کار اردوی زمستانه جوانان حزب اسلامی کار به منظور درک جمعی در یک حرکت اردویی و گفتگو پیرامون موضوعات مختلف سیاسی روز و تحلیل و نقد و بررسی کارکردهای نهادهای مدنی و سیاسی در ارتفاعات شهر تهران برگزار شد.


در این اردو که تعدادی از جوانان حزب اسلامی کار و خانواده های آنان حضور داشتند موضوعاتی همچون بررسی فضای امید به آینده جوانان ، اهمیت تحصیلات عالیه در جامعه امروزی و آینده مبهم فعالان دانشجویی و سیاسی نیز مورد بحث و گفتگو قرار گرفت.


آقای منشوری رئیس سازمان جوانان در پایان گفت: جوانان و دانشجویان علاقمند به سیاست و اقتصاد به ما پیوسته و برای ساختن فردایی بهتر گرد هم آیند.


1388/11/02




موضوع مطلب :


جمعه 88 بهمن 16 :: 11:30 صبح ::  نویسنده : مطالب وبلاگ های پارسی بلاگ


در حسرت آسمان و بالم می سوخت
با یاد تو بودم و خیالم می سوخت
من خسته میان خاک ها جا ماندم
ای کاش کمی دلت به حالم می سوخت....

شهدا! بخدا گناهکارا هم دل دارن..........




موضوع مطلب :


جمعه 88 بهمن 16 :: 11:30 صبح ::  نویسنده : مطالب وبلاگ های پارسی بلاگ

خدایا از عمر من بکاه و به عمر رهبرم ده....


موضوع مطلب :


<   <<   76   77   78   79   80   >>   >   
آرشیو وبلاگ های پارسی بلاگ
درباره وبلاگ

نویسندگان
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز



فروش بک لینک