جمعه 94 اسفند 28 :: 12:0 صبح :: نویسنده : seyed
پسر کوچکی برای مادر بزرگش توضیح می دهد آه چگونه همه چیزها ایراد دارند مدرسه ،خانواده ، دوستان ، و...دراین هنگام مادربزرگ مشغول پختن کیک است ، از پسر کوچولو می پرسد: آیا کیک دوست دارد و پاسخ کوچولو البته مثبت است .روغن چطور ؟نه! و حالا دو تا تخم مرغ ؟نه ! مادربزرگ .آرد چی از آرد خوشت می یاد ؟ از جوش شیرین چطور ؟نه مادر بزرگ ! حالم از آنها به هم می خورد.بله همه این چیزها بد به نظر می رسند . اما وقتی به درستی با هم مخلوط شوند ، یک کیک خوشمزه درست می شود . خداوند هم به همین ترتیب عمل میکند.خیلی از اوقات تعجب می کنیم که چرا خداوند باید بگذارد ما چنین دوران سختی را بگذرانیم . اما او می داند که وقتی همه این سختی ها را به درستی در کنار هم قرار دهد ، نتیجه ، همیشه خوب است ! ما تنها باید به او اعتماد کنیم ،در نهایت همه این پیشامد ها با هم به یک نتیجه فوق العاده می رسند موضوع مطلب : خداوند, حکمت خداوندی, بهشت, جهنم, عجله, حکایت, عبرت آموز پنج شنبه 94 اسفند 20 :: 12:0 صبح :: نویسنده : seyed
یک روز کارمند پستی که به نامه هایی که آدرس نامعلوم دارند رسیدگی می کرد متوجه نامه ای که روی پاکت آن با خطی لرزان نوشته شده بود نامه ای به خدا !با خودش فکر کرد بهتر است نامه را باز کرده و بخواند.در نامه این طور نوشته شده بود :خدای عزیزم بیوه زنی 83 ساله هستم که زندگی ام با حقوق نا چیز باز نشستگی می گذرد.دیروز یک نفر کیف مرا که صد دلار در آن بود دزدید.این تمام پولی بود که تا پایان ماه باید خرج می کردم.یکشنبه هفته دیگر عید است و من دو نفر از دوستانم را برای شام دعوت کرده ام. اما بدون آن پول چیزی نمی توانم بخرم. هیچ کس را هم ندارم تا از او پول قرض بگیرم.تو ای خدای مهربان تنها امید من هستی به من کمک کن...کارمند اداره پست خیلی تحت تاثیر قرار گرفت و نامه را به سایر همکارانش نشان داد.نتیجه این شد که همه آنها جیب خود را جستجو کردند و هر کدام چند دلاری روی میز گذاشتند.در پایان 96 دلار جمع شد و برای پیرزن فرستادند موضوع مطلب : ناتوانی, دعا, نامه, قضاوت عجولانه, محبت, عطوفت, قضاوت, کمک به دیگران, کمک بی منت آرشیو وبلاگ های پارسی بلاگ منوی اصلی آخرین مطالب آرشیو وبلاگ پیوندها |
||||