سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
جمعه 88 بهمن 16 :: 12:7 عصر ::  نویسنده : مطالب وبلاگ های پارسی بلاگ

بسم الله الحکیم


سلام
تا الان به رابطه آتش و آب هیچ فکر کردی
در یه صورت آتش بر آب غلبه میکنه
و در یه صورت آب بر آتش
اگر آتش با آب، تماس مستقیم داشته باشه، توسط آب نابود میشه
اما اگر این تماس غیر مستقیم باشه، مثلاً به واسطه ظرف آبی که روی آتش می‌ذارن
در این صورت نه تنها آتش مغلوب نمیشه بلکه باعث استفاده بهینه هم از آب میشه
مثلاً اینطوری آب جوش میاد و میشه باهاش چای و غذا و غیره درست کرد
غرض اینکه
دخترها مثل آتش هستند و پسرها مثل آب
اگه در تماس مستقیم واقع بشن، معمولاً این کار باعث نابودی دخترها میشه

اما اگه ارتباطشون غیر مستقیم باشه، چه در امر ازدواج و چه در انجام امور اجتماعی و موارد دیگه
زنان و دختران هم هنر خودشونو بهتر آشکار می‏کنن و هم باعث شکوفایی وکارایی بهتر مردان میشن
و این‌گونه از دامن زن، مرد به معراج میره
براستی که هر چیز به‌جای خویش نیکوست.




موضوع مطلب :


جمعه 88 بهمن 16 :: 12:7 عصر ::  نویسنده : مطالب وبلاگ های پارسی بلاگ

چرا میگن طرف مثل بچه خوابش برده در حالیکه بچه ها هر دو ساعت یک بار از خواب بیدار می شن و گریه می کنن؟


چرا وقتی باطری کنترل تلویزیون تموم می شه دکمه های اونو محکمتر فشار میدیم؟


چرا برای انجام مجازات اعدام با تزریق آمپول سمی، از سرنگ استریل استفاده می کنن؟


چرا تارزان ریش و سیبیل نداره؟


آیا میشه زیر آب گریه کرد؟


چطور ممکنه که انسان اول به فضا سفر کرد و بعدا به فکرش رسید که زیر چمدون چرخ بذاره؟


چرا مردم وقتی می خوان بپرسن ساعت چنده به مچ دستشون اشاره می کنن ولی وقتی می خوان بپرسن دستشویی کجاست به پشتشون اشاره نمی کنن؟


چرا گوفی روی دو پا راه میره ولی پلوتو روی چهار دست و پا، مگه هردوشون سگ نیستن؟


اگر روغن ذرت از ذرت تهیه میشه و روغن سبزیجات از سبزیجات، پس روغن بچه از چی تهیه می شه؟


تا حالا توجه کردید که اگر در صورت سگ ها فوت کنید دیوونه می شن ولی اگر با ماشین بیرون برن دوست دارن سرشونو از پنجره بیارن بیرون؟




موضوع مطلب :


جمعه 88 بهمن 16 :: 12:7 عصر ::  نویسنده : مطالب وبلاگ های پارسی بلاگ

بسم الله الحکیم


سلام
خیلی از برادرها و خواهرهای پاک و مومنم که باهام مشاوره داشتن،در عین اینکه عاشق دختر  یا پسری شدند، امادوست دارن که عاقلانه زندگی کنند تا عشق دوران جوانی به دینشون لطمه‌ای نزنه و پیش خدا شرمنده نشن. ولی شکایت همشون اینه که نیروی عشق خیلی زیاده و اگه عاشق باشی،‌عشق میگه: باید دین و عقلتو کنار بذاری تا به معشوقت برسی.



خواهر و برادر مومنم!
گاهی عشق بر ما سواره و گاهی ما بر عشق.
اولی ویران کننده هست و دومی خوشبخت کننده.
درسته که عشق قدرت زیادی داره که با او به هر چیزی میشه رسید اما این در صورتیه که شما اونو مدیریت کنین.


یک بشکه هزارلیتری بنزین قدرت زیادی داره اما بدون مدیریت اون، با اولین جرقه، آتش سوزی بزرگی به بار میاره. ولی اگه همونو با طراحی سیستمی تو ماشین بکار ببریم صدها کیلومتر ما رو به حرکت درمیاره و به مقصد نزدیکتر میکنه.



آیا به مدیریت عشقتون فکر کردین؟
آیا اراده کردین که اونو تحت کنترل خودتون در بیارین و رامش کنین؟
آیا راهی برای تسلط و بهره صحیح از قدرت فراوان عشق نمودین؟
ممنون میشم که از یافته های خودتون بگین. اگه خدا بخواد من هم در پست بعدی مطالبی می‌نویسم.




موضوع مطلب :


 



 


"همسری شما جوانان عزیز که پیوند دل ها و جسم ها و سر نوشت ها ست . صمیمانه به همه ی شما فرزندان عزیزم تبریک می گویم . توصیه می کنم به همسران خود مهر بورزید . به آنان وفادار باشید و خویشتن را در سرنوشت یکدیگر شریک بدانید .
از گره افتادن در زندگی مشترک بر حذر باشید و گره های کوچک وبی اهمیت را نادیده بگیرید . خداوند به شما خوشبختی وشادابی واعتلاء روحی عطا فرماید و کانون زندگی تان را با فرزندانی تندرست و صالح گرمی و روشنی ببخشد."




موضوع مطلب :


فال سلامت
اگر می‌خواهید از طالع‌تان باخبر شوید، این مطلب را از دست ندهید


«بیا کف دستت را ببینم؛ آها، این خط دیابته. باید مراقب خودت باشی، ممکنه دیابت بگیری.»


«توی فالت یک سکته می‌بینم و 4 تا آرتروز، اوضاعت چندان مناسب نیست اما توی این هفته یک چیزی سرراهت سبز می‌شه که زندگی‌ات رو از این رو به اون‌رو می‌کنه. فکر کنم یک مجله است.»


«متولد چه ماهی هستی؟ فروردین؟ پس کارت زاره. همه‌اش دنبال بهونه‌ای می‌گردی که از زیر بار ورزش شونه خالی کنی، فال این هفته‌ات یک فشارخون داره و چربی بد بالا.» نه، اشتباه نکرده‌اید، اینها بخشی از ستون فال و فالگیری نشریات زرد نیست که به جای صفحات سلامت چاپ شده باشد، گفت‌وگوهای جادوگران و رمال‌های ماقبل تاریخ یا بومیان جزایر هاگوواگو هم نیست؛ اینها نتایج احتمالی مطالعات دانشمندان آبرودار و کاملا اسم و رسم‌دار عصر حاضر است.


یک خبر خوش برای متولدین این فصل داریم؛ فالشان توپ توپ است؛ توی فالشان ورزش می‌بینیم و تحرک و خوشحالی. اما اگر متولد بهار و تابستان هستید، متاسفیم برایتان که توی فالتان چیزهایی می‌بینیم بس خطرناک؛ بهانه آوردن، تنبلی، بی‌حالی و خانه‌نشینی و خوردن تخمه و چیپس جلوی تلویزیون توی اوقات بیکاری. آخرش هم، بله، چاقی است و عوارض آن؛ دیابت، چربی و فشارخون بالا، ساییدگی و آرتروز مفصل زانو و سکته قلبی و مغزی.


تعجب نکنید؛ هنوز آن‌قدر «زردی» در ما رسوخ نکرده که در این صفحات «فال» چاپ کنیم. اینها نتایج مطالعات محققان دانشگاه بریستول انگلستان است که به زبان خودمانی و فال و فالگیری ترجمه‌شان کرده‌ایم. این محققان، بعد از بررسی‌های گسترده‌ای - که خودشان آن را کاملا علمی می‌دانند - به این نتیجه رسیده‌اند که متولدین نیمه دوم سال - یعنی فصل‌های پاییز و زمستان - پرتحرک‌تر از بچه‌های متولد نیمه اول سال هستند.


متولد زمستانی؟ فالت خوب است


این مطالعه را پایگاه اینترنتی گاردین به این ترتیب گزارش کرده که بچه‌های فروردین، اردیبهشت و خرداد از بقیه بچه‌ها تنبل‌ترند. متولدین ماه‌های اول تابستان کمی پرتحرک‌ترند اما بیشترین میزان تحرک و در‌نتیجه کمترین میزان چاقی و اضافه‌وزن در بچه‌هایی است که در نیمه دوم سال به دنیا آمده‌اند؛ البته تفاوت‌ها آنچنان زیاد نبوده که جای نگرانی داشته باشد، متولدین تابستان 5/4درصد بیشتر از متولدین بهار ورزش و فعالیت دارند و نیمه دومی‌ها هم 9درصد بیشتر.


اینکه علت اصلی این اختلاف چه می‌تواند باشد، هنوز برای محققان جای سؤال است. بعضی از آنها، به مطالعاتی استناد می‌کنند -که نشان می‌دهد متولدین نیمه دوم سال که با همکلاسی‌های نیمه‌اولی‌شان مدرسه می‌روند- از لحاظ تحصیلی بیشتر مشکل دارند.


آنها می‌گویند این اختلاف در پیشرفت تحصیلی می‌تواند در جثه این بچه‌ها هم وجود داشته باشد. احتمالا رشد این بچه‌ها کمی عقب‌تر از بقیه همکلاسی‌هایشان است و همین باعث می‌شود که آنها برای به‌دست آوردن حق و حقوق خود در مدرسه بیشتر تلاش کنند و فعال‌تر باشند.


آدمی هم که از بچگی اهل ورجه ‌وورجه و جست‌وخیز باشد، عادتش می‌شود که بیشتر به فعالیت‌های پرتحرک‌تر، تفریحات پرجنب‌وجوش‌تر و خلاصه سوزاندن کالری بیشتر بپردازد و نتیجه نهایی‌اش هم می‌شود وزن طبیعی و متعادل! درست عکس این اتفاق، برای نیمه‌اولی‌ها می‌افتد؛‌ یعنی عادت به یک‌جا نشستن و بی‌حرکت بودن، آنها را تنبل بار می‌آورد و ورزش را در زندگی آنها به حاشیه می‌برد.


به گفته این محققان، نتایج مطالعات اینچنینی می‌تواند به مربیان مدارس برای برنامه‌ریزی دقیق‌تر و اختصاصی‌تر برای بچه‌هایی با توان تحصیلی و ورزشی متفاوت یاری کند. جزئیات بیشتر این مطالعه در نشریه «پزشکی بریتانیا» چاپ شده است.


متولد بهاری؟ افسرده نشوی!


اما رابطه بین ماه تولد شما و سلامت و بیماری‌تان، به همین‌جا محدود نمی‌شود. یک مطالعه - که چند ماه پیش نتایج آن منتشر شد‌- نشان می‌دهد احتمال خودکشی در متولدین بهار اندکی بیشتر از سایرین است.


در این مطالعه مفصل - که با همکاری چند مرکز تحقیقاتی در انگلستان، شامل کالج سلطنتی لندن و دانشگاه لیورپول انجام شده بود- سعی شده بود رابطه فراوانی بیماری‌های مختلف روانی و نیز میزان خودکشی را با ماه تولد افراد به‌دست آورند که به نظر می‌رسد این رابطه - البته فعلا در حد یک پیشنهاد - معنی‌دار باشد.


نتایج این مطالعه به این ترتیب بود که میزان اختلالات خلقی مانند افسردگی و افسردگی-شیدایی دوقطبی و نیز اعتیاد به الکل، در متولدین بهار بیشتر است. همچنین خودکشی در بین آنها 17درصد بیشتر از متولدین سایر ماه‌هاست (کارشناسان معتقدند 10درصد تمام خودکشی‌ها، ناشی از اختلالات روانپزشکی قابل‌درمان است).


در حالی که اختلالاتی مانند اسکیزوفرنی، آلزایمر، نارکولپسی (اختلال خواب) و صرع، در متولدین ماه دسامبر (آذرماه) بیشتر است. نتایج این مطالعه در نشریه «روانپزشکی بریتانیا» - شماره ماه مه 2006 - چاپ شده و در آن زمان هم توجه محافل علمی را به خود جلب کرده بود. به گفته محققانی که در مورد این مطالعه اظهارنظر کرده‌اند، علت این تفاوت در میزان شیوع بیماری‌ها احتمالا به تاثیر عوامل بیولوژیک -هم در دوران جنینی و هم در دوران نوزادی و شیرخوارگی- برمی‌گردد که باید تحقیقات بعدی آن را روشن کند.


البته نتایج این تحقیقات به این معنی نیست که کسانی که متولد بهارند، انگیزه لازم برای خودکشی را پیدا کنند و بروند سراغ اقدام به این کار. این تنها می‌تواند یک هشدار باشد چون افسردگی و اختلالات اضطرابی می‌تواند خودش را به شکل علائم جسمی نشان دهد و به این ترتیب هم بیمار و هم پزشک را در تشخیص بیماری اصلی، گمراه کند. شاید این نتایج، بتواند سرنخی به پزشکان بدهد که به تشخیص‌های روانپزشکی بیشتر توجه کرده و درمان بیمار را به این سمت خاص هدایت کنند.


در پیشانی‌ات مریضی می‌بینم


یک مطالعه دیگر نشان داده است بچه‌هایی که نطفه آنها در فصل بهار بسته می‌شود - یعنی آنهایی که در نیمه دوم سال و بیشتر در زمستان به دنیا می‌‌آیند - بیشتر بیمار می‌شوند؛ از سرماخوردگی گرفته تا بیماری‌های مزمن. این افراد بیشتر، زودتر و منظم‌تر باید برای مراقبت‌ها و آزمایش‌ها و چکاپ‌ها به پزشک مراجعه کنند و علائم هشدار را جدی‌تر بگیرند؛ اینکه علت چیست، باز هم نامشخص است.


بعضی از کارشناسان می‌گویند احتمالا گرده‌های گیاهان، سموم دفع آفات نباتی و سایر عوامل محیطی که در بهار بیشتر است، می‌تواند روی مادر باردار و به تبع آن جنینی که در رحم دارد، تاثیر بگذارد و موجب کم شدن دفاع طبیعی بدن کودکی شود که قرار است بعدا به دنیا بیاید.


قبول کردن این نتایج شاید باعث شود که زوج‌های جوان برای بچه‌دار شدن -علاوه بر برنامه‌ریزی‌های کاری خودشان - به ماهی هم که بچه به دنیا می‌آید توجه نشان بدهند چرا که این مطالعات توانسته‌اند رابطه‌ای را - هرچند هنوز اثبات‌نشده - بین ماه تولد بچه و سلامت عمومی او نشان دهند.


معاینه به اضافه کف‌بینی


اگر بتوان به نتایج به دست آمده در این مطالعات اعتماد کرد، شاید بتوان از بروز بسیاری از مشکلات در سلامت جسم و روان آدم‌ها، خیلی راحت پیشگیری کرد؛ آن هم با استفاده از روش آسان و بی‌هزینه‌ای مثل اینکه بپرسیم: «متولد چه ماهی هستی؟». این مطالعات نشان‌دهنده رابطه بین بیماری‌های رفتاری - از خودکشی گرفته تا چاقی و ورزش نکردن - با ماه تولد افراد است. اگر بتوان شواهد بیشتری برای وجود این رابطه فراهم کرد، می‌توان برنامه‌های تشخیصی و نیز پیشگیرانه را خیلی زودتر شروع کرد و شاید بتوان نتایج بهتری نیز از اقدامات درمانی گرفت.


سلامت نیو




موضوع مطلب :



از میان ضرب المثل های ملل مختلف و همین طور سخنان شخصیت های بزرگ جهان پیرامون ازدواج شصت مورد را انتخاب کرده ایم. بسیاری از این حرف ها جنبه شوخی و مزاح دارد اما تعداد دیگری از آنها شاید وصف حال من و شما باشد! همین طور قسمت دیگری از این گفته ها می تواند برای عده ای حکم کلید راهنما را داشته باشد.


1-هنگام ازدواج بیشتر با گوش هایت مشورت کن تا با چشم هایت.( ضرب المثل آلمانی)


2- مردی که به خاطر ” پول ” زن می گیرد، به نوکری می رود. ( ضرب المثل فرانسوی )


3- لیاقت داماد ، به قدرت بازوی اوست . ( ضرب المثل چینی )


4- زنی سعادتمند است که مطیع ” شوهر” باشد. ( ضرب المثل یونانی )


5- زن عاقل با داماد ” بی پول ” خوب می سازد. ( ضرب المثل انگلیسی )


6- زن مطیع فرمانروای قلب شوهر است. ( ضرب المثل انگلیسی )


7- زن و شوهر اگر یکدیگر را بخواهند در کلبه ی خرابه هم زندگی می کنند. ( ضرب المثل آلمانی )


8- داماد زشت و با شخصیت به از داماد خوش صورت و بی لیاقت . ( ضرب المثل لهستانی )


9- دختر عاقل ، جوان فقیر را به پیرمرد ثروتمند ترجیح می دهد. ( ضرب المثل ایتالیایی)


10-داماد که نشدی از یک شب شادمانی و عمری بداخلاقی محروم گشته ای .( ضرب المثل فرانسوی )


11- دو نوع زن وجود دارد؛ با یکی ثروتمند می شوی و با دیگری فقیر. ( ضرب المثل ایتالیایی )


12- در موقع خرید پارچه حاشیه آن را خوب نگاه کن و در موقع ازدواج درباره مادر عروس تحقیق کن . ( ضرب المثل آذربایجانی )


13- برا ی یافتن زن می ارزد که یک کفش بیشتر پاره کنی . ( ضرب المثل چینی )


14- تاک را از خاک خوب و دختر را از مادر خوب و اصیل انتخاب کن . ( ضرب المثل چینی )


15- اگر خواستی اختیار شوهرت را در دست بگیری اختیار شکمش را در دست بگیر. ( ضرب المثل اسپانیایی)


16- اگر زنی خواست که تو به خاطر پول همسرش شوی با او ازدواج کن اما پولت را از او دور نگه دار . ( ضرب المثل ترکی )


17- ازدواج مقدس ترین قراردادها محسوب می شود. (ماری آمپر)


 


18- ازدواج مثل یک هندوانه است که گاهی خوب می شود و گاهی هم بسیار بد. ( ضرب المثل اسپانیایی )


19- ازدواج ، زودش اشتباهی بزرگ و دیرش اشتباه بزرگتری است . ( ضرب المثل فرانسوی )


20- ازدواج کردن وازدواج نکردن هر دو موجب پشیمانی است . ( سقراط )


21- ازدواج مثل اجرای یک نقشه جنگی است که اگر در آن فقط یک اشتباه صورت بگیرد جبرانش غیر ممکن خواهد بود. ( بورنز )


22- ازدواجی که به خاطر پول صورت گیرد، برای پول هم از بین می رود. ( رولاند )


23- ازدواج همیشه به عشق پایان داده است . ( ناپلئون )


24- اگر کسی در انتخاب همسرش دقت نکند، دو نفر را بدبخت کرده است . ( محمد حجازی)


25- انتخاب پدر و مادر دست خود انسان نیست ، ولی می توانیم مادر شوهر و مادر زنمان را خودمان انتخاب کنیم . ( خانم پرل باک )


26- با زنی ازدواج کنید که اگر ” مرد ” بود ، بهترین دوست شما می شد . ( بردون)


27- با همسر خود مثل یک کتاب رفتار کنید و فصل های خسته کننده او را اصلاً نخوانید . ( سونی اسمارت)


28- برای یک زندگی سعادتمندانه ، مرد باید ” کر ” باشد و زن ” لال ” . ( سروانتس )


29- ازدواج بیشتر از رفتن به جنگ ” شجاعت ” می خواهد. ( کریستین )


30- تا یک سال بعد از ازدواج ، مرد و زن زشتی های یکدیگر را نمی بینند. ( اسمایلز )


31- پیش از ازدواج چشم هایتان را باز کنید و بعد از ازدواج آنها را روی هم بگذارید. ( فرانکلین )


32- خانه بدون زن ، گورستان است . ( بالزاک )


33- تنها علاج عشق ، ازدواج است . ( آرت بوخوالد)


34- ازدواج پیوندی است که از درختی به درخت دیگر بزنند ، اگر خوب گرفت هر دو ” زنده ” می شوند و اگر ” بد ” شد هر دو می میرند. ( سعید نفیسی )


35- ازدواج عبارتست از سه هفته آشنایی، سه ماه عاشقی ، سه سال جنگ و سی سال تحمل! ( تن )


36- شوهر ” مغز” خانه است و زن ” قلب ” آن . ( سیریوس)


37- عشق ، سپیده دم ازدواج است و ازدواج شامگاه عشق . ( بالزاک )


38- قبل از ازدواج درباره تربیت اطفال شش نظریه داشتم ، اما حالا شش فرزند دارم و دارای هیچ نظریه ای نیستم . ( لرد لوچستر)


39- مردانی که می کوشند زن ها را درک کنند ، فقط موفق می شوند با آنها ازدواج کنند. ( بن بیکر)


40- با ازدواج ، مرد روی گذشته اش خط می کشد و زن روی آینده اش . ( سینکالویس)


41- خوشحالی های واقعی بعد از ازدواج به دست می آید . ( پاستور )


42- ازدواج کنید، به هر وسیله ای که می توانید. زیرا اگر زن خوبی گیرتان آمد بسیار خوشبخت خواهید شد و اگر گرفتار یک همسر بد شوید فیلسوف بزرگی می شوید. ( سقراط)


43- قبل از رفتن به جنگ یکی دو بار و پیش از رفتن به خواستگاری سه بار برای خودت دعا کن . ( یکی از دانشمندان لهستانی )


44- مطیع مرد باشید تا او شما را بپرستد. ( کارول بیکر)


45- من تنها با مردی ازدواج می کنم که عتیقه شناس باشد تا هر چه پیرتر شدم، برای او عزیزتر باشم . ( آگاتا کریستی)


46- هر چه متأهلان بیشتر شوند ، جنایت ها کمتر خواهد شد. ( ولتر)


47- هیچ چیز غرور مرد را به اندازه ی شادی همسرش بالا نمی برد، چون همیشه آن را مربوط به خودش می داند . ( جانسون )


48- زن ترجیح می دهد با مردی ازدواج کند که زندگی خوبی نداشته باشد ، اما نمی تواند مردی را که شنونده خوبی نیست ، تحمل کند. ( کینهابارد)


49- اصل و نسب مرد وقتی مشخص می شود که آنها بر سر مسائل کوچک با هم مشکل پیدا می کنند. ( شاو)


50- وقتی برای عروسی ات خیلی هزینه کنی ، مهمان هایت را یک شب خوشحال می کنی و خودت را عمری ناراحت ! ( روزنامه نگار ایرلندی )


51 – هیچ زنی در راه رضای خدا با مرد ازدواج نمی کند. ( ضرب المثل اسکاتلندی)


52 – با قرض اگر داماد شدی با خنده خداحافظی کن . ( ضرب المثل آلمانی )


53 – تا ازدواج نکرده ای نمی توانی درباره ی آن اظهار نظر کنی . ( شارل بودلر )


54 – دوام ازدواج یک قسمت رویِ محبت است و نُه قسمتش روی گذشت از خطا . ( ضرب المثل اسکاتلندی )


55 – ازدواج پدیده ای است برای تکامل مرد. ( مثل سانسکریت )


56 – زناشویی غصه های خیالی و موهوم را به غصه نقد و موجود تبدیل می کند . (ضرب المثل آلمانی )


57 – ازدواج قرارداد دو نفره ای است که در همه دنیا اعتبار دارد. ( مارک تواین )


58 – ازدواج مجموعه ای ازمزه هاست هم تلخی و شوری دارد. هم تندی و ترشی و شیرینی و بی مزگی . (ولتر )


60 – تا ازدواج نکرده ای نمی توانی درباره آن اظهار نظر کنی. ( شارل بودلر )





موضوع مطلب :


بسم الله الحکیم


سلام


برای نظم بخشیدن به نوشته‏هایم و اختصاص وبی برای خواهرانم این وب از این به بعد با همان نام قبلی صادقانه برای خواهرم برای نوشته‏های مخصوص خواهرانم اختصاص یافته و نوشته‏های شخصیم با نام درد شکفتن به آدرس ذیل انتقال یافته www.mollaie.parsiblog.com




موضوع مطلب :


جمعه 88 بهمن 16 :: 12:7 عصر ::  نویسنده : مطالب وبلاگ های پارسی بلاگ

 


بسم الله الحکیم

وقتی یه آقا پسری عاشق یه دختر خانمی میشه
می تونه بهش ابراز علاقه کنه بدون اینکه غرورش بشکنه
می تونه بره به خواستگاریش بدون اینکه تحقیر بشه
اما امان از وقتی که یه دختر خانم عاشق آقا پسری میشه
که نمی دونه احساس اون پسر نسبت به خودش چیه ؟
اون دختر خانم باید چیکار کنه که نه غرورش بشکنه و نه تحقیر بشه
آیا باید همون راهی رو در پیش بگیره که اون آقا پسر در پیش گرفته ؟
البته در اون صورت باید حقارت و شکستن غرورش رو بپذیره
اگر از اون آقا پسر جواب منفی بشنوه
قطعا دلش بدجور می شکنه و ضربه ی سختی می خوره ...
دوست دارم شما خواهر عاقلم به من بگی چه راهی به نظرت درست میاد ؟
قطعا با توجه به نظرات شما من می تونم جواب قانع کننده تری بهتون بدم
که امیدوارم باز هم بتونم به شما خواهرانم در حفظ غرور و شخصیتتون کمک کنم
البته یه نکته ناگفته نمونه که تواضع بیش از حد آدم رو به خواری و ذلت می کشونه و غرور بیش از حد باعث شکست و پراکنده شدن دوستانمون از اطراف ما میشه .... یادمون باشه که غرور و تواضع باید به یک اندازه در ما باشه




موضوع مطلب :


جمعه 88 بهمن 16 :: 12:7 عصر ::  نویسنده : مطالب وبلاگ های پارسی بلاگ


تصور اینکه در اطراف ما انسان ها چه قدر فضای خالی وجود دارد تصوری شیرین اما کمی غیر قابل باور است . شاید اگر برای فردی عادی راجع به مکان های اشغال نشده ی اطراف خود صحبت کنیم ، فکر کند با دیدی اغراق آمیز نسبت به زمین نگریسته ایم ، اما چنین نیست . اکنون وقت آن رسیده که زندگی را از پشت میکروسکوپ های اتمی بنگریم . روزی را می توان تصور کرد که هر فرد بتواند تمام ابزارهای شخصی خود را در یک ساعت مچی جای دهد . طبق گفته ی ریچارد فایمن برنده جایزه ی نوبل فیزیک در سال 1965 ملقب به پدر نانوتکنولوژی می توان تمام دایرت المعارف بریتانیکا را در نوک یک سوزن جای داد .


تولد در دنیای نانو و سفر به سرزمینی که اشیای آن به اندازه ی ده به توان منفی نه هستند تصوری شیرین است . روزی ما شاهد ورشکستگی تمام کارخانه های امروزی خواهیم بود . دیگر نیازی به داروهای کنونی نداریم . وحشتی از بیماری هایی مانند HIV بشر را تهدید نمی کند . ارتباطی جالب با ویروس ها بر قرار می کنیم و آن ها را آموزش می دهیم ! حال کمی بیشتر با نانو و تکنولوژی آن آشنا شویم :


پیشوند نانو در اصل یک کلمه ی یونانی است و معادل لاتین این کلمه Dwarf به معنای قد کوتاه و کوتاه جلوه دادن است .
نانومتر واحد اندازه گیری است و برابر با یک‌میلیاردم متر یا 9-10 متر است به عبارت دیگر یک نانو چهار برابر قطر یک اتم است. برای درک بیشتر باید گفت ، اگر یک سانتی متر را به ده میلیون قطعه تقسیم کنیم ، یکی از آن ده میلیون قسمت یک نانومتر است .
امروزه اشیائی ساخته شده که یک نانومتر اندازه دارند ولی کارایی بسیار بالایی دارند. به نمونه های شگفت آور زیر دقت کنید :


آیا تا به حال فکر کرده اید یک بیمارکلیوی هنگامی که قرصی را به عنوان دارو مصرف می کند این قرص چه مسیرهایی را باید طی کند تا به کلیه برسد ؟ از حلق ، مری ، معده و . . .  باید بگذرد و صدها آسیب را به این اندام ها برساند تا به کلیه برسد . اما چرا ؟ آیا نباید چاره ای اندیشید ؟ دانشمندان نوعی نانو کپسول ساخته اند که نانو داروی مورد نیاز را در آن می گذارند . کافی است بیمار ، این نانو کپسول را بر روی پوست خود بکشد . کپسول ها از روزنه های پوست که حدود هشتاد برابرآن ها می باشند عبور کرده و هنگامی که به مقصد مورد نظر رسیدند از دارو جدا شده و حداقل ضرر را به بدن وارد کرده اند .


تعدادی دیگر از دانشمندان آمریکایی بر روی پروژه ای کار میکنند که HIV را درمان می کند . به این ترتیب که تعدادی از مواد شیمیایی را (که کاملا محرمانه است) با یکدیگر مخلوط کرده و نانو ترکیبی ساخته اند که بصورت گویچه های بسیار کوچکی وارد بدن فرد بیمار به HIV می شوند . هر کدام از این گویچه ها قابلیت این را دارند که تعداد زیادی ویروس ایدز را به خود بچسبانند . وقتی این گوی های کوچک در نقطه نقطه بدن پراکنده شوند تمامی ویروس های ایدز را به دام انداخته و پس از چند روز از بدن دفع می شوند و دیگر هیچ اثری از HIV در بدن شخص نیست .


با تکنولوژی نانو می توان ساختار برخی از ویروس ها را تغییر داد . نوعی DNA را به ویروس می دهند و کاری می کنند که ساختار ویروس فقط این نوع DNA را بشناسد . سپس این ویروس را درون یک جمعیت میلیونی رها می سازند . DNA یی که ویروس می شناسد فقط مخصوص یک نفر است ، پس این ویروس فقط به بدن همان یک فرد وارد شده و او را بیمار می کند !


نانو هیچ رشته و حرفه ای را به حال خود رها نکرده و در تمام زمینه ها فعالیت دارد . برای مثال اتومبیل هایی ساخته شده اند که دیگر نیازی به برف پاک کن ندارند . نوع خاصی از میکروسکوپ ها وجود دارند که نوک آنها با جسم مورد نظر به اندازه یک اتم فاصله می گیرد و با همین فاصله روی جسم حرکت می کند و برآمدگی ها و فرو رفتگی های جسم را بصورت نقشه ای به کامپیوتر می دهد . همین کار را در مورد شیشه انجام داده اند و پستی ها و بلندی های آن را پر کرده اند . بنابر این هنگام رانندگی اگر باران ببارد یا دانه های ریز گرد و خاک روی شیشه ی اتومبیل بریزد فقط روی شیشه سر می خورد و هر گز به آن نمی چسبد !


ژاپنی ها با استفاده از همین صنعت ساختمانی درحال احداث دارند که احتیاج به هیچ کارگری برای نظافت ندارد ، چون هیچ چیز به دیواره ها و کف ساختمان نمی چسبد و محیط ساختمان همیشه تمیز است . با همین روش مجسمه ای از عیسی مسیح ساخته اند که هیچ نیازی به تمیز کردن ندارد ، حتی اگر میلیون ها سال عمر کند . نوعی پارچه به بازار آمده که اگر جوهر و یا مایعات روی آن بریزد ، در جسم لباس فرو نمی رود و آن را کثیف نمی کند ، بلکه فقط روی آن سر می خورد . فردی را تصور کنید که یک لیوان آب پرتقال را در جیب پیراهن خود ریخته و با نی آن را می نوشد !


این ها همه دستاورد های تکنولوژی نانو است . نانو ، نوعی تکنولوژی است که زندگی کنونیان را زیر و رو کرده و دنیای بسیار زیبایی برای آیندگان پدید آورده است . دنیایی که آسایش در آن بسیار بیشتر از امروز است . اگر چه کشور ما اکنون در ابتدای راه است اما می توان با پیشرفت و پشتکاری همانند پیشرفت های هسته ای ، امیدوار بود که به زودی شاهد برگزاری جشن روز ملی فناوری نانو در کشور عزیزمان باشیم .


ف - ک ـ دانشجوی کارشناسی شیمی کاربردی ـ دانشگاه نی ریز


 




موضوع مطلب :


جمعه 88 بهمن 16 :: 12:7 عصر ::  نویسنده : مطالب وبلاگ های پارسی بلاگ

 


با اعلام خبر بیست و سی مبنی بر اینکه دولت با وارد کردن 50 هزار تن برنج از مرزهای شرقی کشور باعث شکسته شدن قیمت برنج شد ، نفس راحتی کشیدم و گفتم : خب ، خدا را شکر . بالاخره دولت به فکر مردمه و نمیذاره اوضاع اینجوری بمونه .


فردا صبح شال و کلاه کردم که راهی بازار بشم و بقدر کفایت برای روزهای باقیمونده ی اردیبهشت که چقدر هم کش اومده و تموم نمیشه برنج بخرم . تاملی کردم و با خودم فکر کردم که چرا با این عجله ! بهتره یکی دو روز دیگه هم صبر کنم تا حسابی قیمت برنج بشکنه . خدا رو چه دیدی ! شاید دوباره برنج کامفیروز رو به قیمت 1800 تومن خریدم !


بهر حال دو سه روزی گذشت و من عزم را جزم خرید کردم . عیالم سفارش کرد ، حالا که قیمتها شکسته یک گونی 20 کیلویی بخر . شاید دوباره قیمتش بالا رفت . من هم به نشانه ی اطاعت دستی بر پیشانی گذاشتم و منزل رو ترک کردم . رفتم و رفتم تا به مغازه علی آقا رسیدم . بعد از سلام و علیکی پرسیدم حضرت آقا ، با واردات برنج ، قیمتها هم توفیری کرده ؟ علی آقا با نیشخندی تمسخر آمیز گفت : بله که توفیر کرده ! تا حالا کیلویی 50 تومن گرون تر شده . قدری برنج کامفیروز را از گونی برداشتم و بوییدم و آنگاه قیمتش را پرسیدم . مغازه دار گفت : هر کیلو 3650 تومن . دونه های برنج همچو مروارید از دستم سرازیر گونی شد و آه از نهادم براومد . خدایا من همین برنج رو در اواخر اسفند 86 هر کیلو 1800 تومن خریدم و حالا با گذشت 2 ماه ، دو برابر شده در حالی که به حقوق من دیناری هم اضافه نشده .


پول تو جیبم رو یه سبک سنگینی کردم و از نگاهم فهمید که قصد خرید ندارم . علی آغا گفت عزیز من ، پنجاه میلیون کیلو برنج مگه خوراک چند روز هفتاد میلیون آدمه ؟ با خودم گفتم راست میگه ها ! اینقدر برنج که نمیتونه نرخ بازار رو بشکنه و بعد به این فکر کردم که آیا واقعا مسئولین وزارت بازرگانی و مجریان خبر بیست و سی ، قد این علی آغای ما هم حالیشون نیست ؟


آروم از در مغازه گذشتم و همینطوری که پیاده روی خیابون رو گز می کردم یادم اومد به حرف مادربزرگم . وقتی بچه بودم می گفت شما تو دوره ی خوبی زندگی می کنید . ما اونوقت ها فقط این شب عید تا اون شب عید پلو می خوردیم ! حالا شما هر روز پلو می خورید . انگار پیش روم وایساده بود . بهش گفتم نگران نباش مادر جان ! اگه اینجوری پیش بره ، ما هم برای نوه هامون همینجوری تعریف می کنیم . چیزی نمونده که ما کارمندا هم قوت غالبمون پلوی شب عید بشه !   




موضوع مطلب :


<   <<   31   32   33   34   35   >>   >   
آرشیو وبلاگ های پارسی بلاگ
درباره وبلاگ

نویسندگان
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز



فروش بک لینک