گفتم غم تو دارم گفتا غمت سر آید موضوع مطلب :
پسرک از پدربزرگ پرسید: پدربزرگ در باره چه می نویسی؟
موضوع مطلب : ![]() جمعه 88 بهمن 16 :: 11:38 صبح :: نویسنده : مطالب وبلاگ های پارسی بلاگ
مدونا بازیگر فاسد هالیوودی که اخیرا مبلغ عرفان صهیونیستها (کابالیسم) شده است؛ دیوید بکهام بازیکن رئال مادرید را به دام انداخت. به نقل از پایگاه اینترنتی MSNBC شاخه فرهنگی صهیونیسم بینالملل (کابالیسم) از طریق جذب بازیگران فاسد سینما و ورزشکاران معروفی همچون دیوید بکهام و خانوادهاش سعی در ترویج عرفان یهودی (کابالیسم) دارند. در آخرین خبرها در این زمینه مدونا بازیگر مشهور و فاسد هالیوود که پیش از این به این فرقه انحرافی پیوسته بود با خال کوبی کردن (تاتو) یک شعر مذهبی یهودیان بر روی بازوی خود و ترغیب دیگران به این کار دعوت به کابالیسم میکند. براساس این گزارش مدونا توانسته است که دیوید بکهام و همسرش را به این امر ترغیب کند. شایان ذکر است که کابالیسم یا فرقه کابالا شاخه فرهنگی و عرفانی صهیونیسم است که با ایجاد سبکهای غیراخلاقی درانواع هنرها و جذب شخصیتهای فاسد در حیطههای مختلف در ترویج فساد میکوشد. موضوع مطلب :
کابالا نامی است که بر تصوف یهودی اطلاق میشود و تلفظ اروپایی «کبّاله» عبری است به معنی «قدیمی» و «کهن». این واژه به شکل «قباله» برای ما آشناست. پیروان آئین کابالا، یا کابالیستها این مکتب را «دانش سرّی و پنهان» حاخامهای یهودی میخوانند و برای آن پیشینهای کهن قائلاند. برای نمونه، مادام بلاواتسکی، رهبر فرقه تئوسوفی، مدعی است که کابالا (قباله) در اصل کتابی است رمزگونه که از سوی خداوند به پیامبران، آدم و نوح و ابراهیم و موسی، نازل شد و حاوی دانش پنهان قوم بنیاسرائیل بود. به ادعای بلاواتسکی، نه تنها پیامبران بلکه تمامی شخصیتهای مهم فرهنگی و سیاسی و حتی نظامی تاریخ، چون افلاطون و ارسطو و اسکندر و غیره، دانش خود را از این کتاب گرفتهاند. مادام بلاواتسکی برخی از متفکرین غربی، چون اسپینوزا و بیکن و نیوتون، را از پیروان آئین کابالا میداند. معنای لغوی کابالا «سنت شفاهی» است. دایرةالمعارف و لغتنامهها آن را شاخه مبهم و سرّی یهودیت تعریف میکنند. بر اساس این تعریف، کابالا به موشکافی معانی پنهان تورات و دیگر نوشتههای یهودی میپردازد اما با بررسی دقیقتر موضوع به حقایق دیگری پیمیبریم، نظیر اینکه کابالا نظامی است که در بتپرستی ریشه داشته، قبل از تورات موجود بوده و بعد از آشکار شدن تورات در یهودیت گسترش یافته است موارت ازگن فراماسون ترک در کتاب خود با عنوان: فراماسونری چیست و چگونه است؟ مینویسد به روشنی نمیدانیم کابالا از کجا آمد یا چگونه گسترش یافت. این اسم نامی عمومی برای فلسفهای سری، باطنی، منحصر به فرد و آمیخته با علوم ماوراء الطبیعه است که مشخصاً با یهودیت درآمیخته است. کابالا به عنوان عرفان یهودی شناخته شده اما بعضی اجزای آن نشان میدهد بسیار پیشتر از تورات بوجود آمده است ماسوکس مورخ فرانسوی کابالا را بسیار کهنتر از یهودیت میداند تئودور ریناچ مورخ یهودی میگوید: کابالا زهری است که به رگهای یهودیت وارد میشود و آن را کاملاً در برمیگیرد عرفان (یا تصوف ) در ادیانگ واکنشی به شریعت و تعقل (فقه و فلسفه ) است . عرفان از ذوق بر می خیزد، قابل نفی یا اثبات نیست و با هنر رابطه ای تنگاتنگ دارد. عرفان همچون آتش لطیف است و هر چیز را به کام خود می کشد و به جلو می رود. ادیان هند و خاور دور سراسر عرفانی اند و در عصر ما با اندکی تبلیغ ، بسیاری از مردم آمریکا و اروپا را به سوی خود کشیده اند. عرفان و علوم اعلای یهودی قبالا (یعنی مقبول ) نامیده می شود. عرفان یهودی مکتبی زایا و بارور است و در حیات معنوی بنی اسرائیل بسیار تاءثیر داشته و دارد. آثاری در این باب یافت می شود که از همه مهمتر کتابی است به نام زوهر (یعنی درخشان ). درباره مؤ لف واقعی این کتاب سخن بسیار است . در دانش قبالا پیرامون عرش الهی ، اسم اعظم ، حوادث آخر الزمان ، ظهور مسیحا، رجعت و قیامت بسیار بحث می شود. در این فن ، علم حروف نقش مهمی را بر عهده دارد. آنچه که درمرحله اول از اسم کابالا به ذهن متبادر می شود مقوله فرهنگی است ولی با تحقیق و بررسی بیشتر درخواهیم یافت که مساله گسترده ترازمقوله فرهنگی است . کابالا یا کابالیسم برایندیست که شامل تمام مسائل، اعم از سیاسی، اجتماعی و فرهنگی می شود اما است که ظاهرا در قالب فرهنگی محض خودنمائی می کند واز همین رهگذر توانستند افراد بسیاری را به خود جذب کنند.یهودیان دارای مشکل نژادی و عضوگیری هستند انها برخلاف مسیحیان و مسلمانان نمی توانند ازهرقوم و ازهرنژادی عضوگیری کنند بلکه تنها کسانیکه پدر یا مادرشان یهودی باشد می توانند یهودی شوند برخلاف مسلمانان ومسیحیان که هرکسی ازهرقوم ونژادی می تواند مسلمان یامسیحی شود وشاهد این مدعی این است که تعداد یهودیان جهان با گذشت بیش از 3000سال حدود 14میلیون نفر است که این تعداد نسبت به مسیحیان ومسلمانان عدد بسیار ناچیزی است ولی یهودیان با ابداء طریقت کابالا اولا توانستند فاصله ودوئیت راازمیان خودبردارند ثانیا با عضوگیری از این طریق توانستند ان خلا موجود را پر کنند، زیرا افراد با پیوستن به کابالیسم فاصله ای بین خود وآنها نمی بیند درنتیجه پارادوکس موجود حل می شود. ثالثا سران کابالیسم با ارائه والقاء نظریات و عقائد خود و اعمال برخی کارها مثل مذهب سازی در بسیاری از کشورها مانند وهابیت در عربستان سعودی و بهائیت در ایران پروتکل یهود((پروتکل شماره14:درتمام کشورهای بزرگ، ما عقائد دینی را ریشهکن خواهیم کرد و مطالب مسموم خود را به وسیله نویسندگان عالی مقام همان کشورها تزریق مردم مینمائیم، پروتکل شماره15:همه پلیسهای مخفی بینالمللی در احزاب ما عضو خواهند شد برای آنکه (لوکوموتیو) بزرگ خود را به حرکت درآوریم، باید هیئتی متشکل از افراد بیباک، جانی و مطرود اجتماع بوجود آوریم، تا به وسیله (زور) آنها و (زر) ما اهداف و عقائد خود را دائر سازیم، وکلای مجلس سنا و تمامی شخصیّتهای بزرگ اجتماع کورکورانه ازسیاست ما پیروی میکنند چگونگی سیطره ما در یک جمله خلاصه میشود: تمام ملتهای جهان (کودک) و یهود (مادر) آنها است)) را به مرحله عمل می کشانند، سران کابالا با عضوگیری از چهره های معروف وهرزه ای مثل مدونا در صدد ترویج ابتذال در کشورهای مثل ایران هستند. موضوع مطلب : گفتمش نقاش را نقشی بکش از زندگی با قلم نقش حبابی بر لب دریا کشید گفتمش چون می کشی تصویر مردان خدا تک درختی در بیابان یکه و تنها کشید گفتمش تصویری از لیلی ومجنون رابکش عکس حیدر(ع) در کنار حضرت زهرا(س)کشید گفتمش بر روی کاغذ عشق را تصویر کن در بیابان بلا، تصویر یک سقا کشید موضوع مطلب : نصایح زرتشت به پسرش آنچه را گذشته است فراموش کن و بدانچه نرسیده است رنج و اندوه مبر موضوع مطلب :
گفتی که می خواهی بروی....... تو نباید گریه هایم و التماس نگاهم را می دیدی نباید پای رفتنت سست میشد روی از تو برگرداندم دلم را به زنجیر عقل کشیدم دلم در سینه فریاد می زد می خواست او را از بند آزاد کنم تا به پاهای عشقت بیفتد التماس کند که بمانی،که تنهایش نگذاری ولی نه......... من نمی گذاشتم دلم سدی بر آرزوهایت شود در میان گریه می خندیدم تا تو ندانی که بدون تو دنیای من تیره و تار است ندانی که بی تو دنیای من لبریز غم و غصه و درد است و تو رفتی مریم عزیزم بی آنکه بدانی همه ی دنیای من بودی رفتی بی آنکه در اندیشه برگشتن باشی رفتی بی آنکه آتش شعله ور عشق را در نگاهم ببینی دلم می خواست روزهای با تو بودن دوباره تکرار شود چه تمنای محالی.............
موضوع مطلب : چه ساده می پنداشتم که تو هم دل باختی و آمده ای تا دستم را بگیری وقتی آهسته در گوش دلم گفتی که آمده ای تا برای همیشه با دلم بمانی چه دور تصور می کردم رفتنت را چقدر خزان نبودنت محال به نظر می رسید و من سرخوش از بهار دیدار و وصال.... تو ساده دل باختی و ساده تر از آن از کنارم گذشتی بی آنکه بدانی در دلم چه می گذرد گفتی:خداحافظ و ناامیدی در دلم فریاد زد:خداحافظ برای همیشه.....
موضوع مطلب :
رخت هر جنگ و میپوشم کوه و میذارم رو دوشم
موج و از دریـــــــا میگیرم
شیرهء سنگ و میدوشم
میارم مــــاه و تو خــــونه
می گیرم باد و نشونه
همـــه خــــاک زمیــــنو
می شمُرم دونه به دونه
اگه چشمات بگن آره
هیچ کدوم کاری نداره
دنیارو کولم میگیرم
روزی صد دفعه می میرم
می کَنم ستـــاره هــارو
جلوی چشات میگیرم
چشات حرمت زمینه
یه قشنگ نازنیــنه
تو اگه بخوای نــذارم
هیچ کسی تورو ببینه
اگه چشمات بگن آره
هیچ کدوم کاری نداره
چشم ماه و در میارم
یه نـــورده بون میــذارم
عکس چشمت و میگیرم
جای چشم اون میـــذارم
آفتـــاب و بَرِش میـــدارم
واسه چشمات در میذارم
از چشات آینه میسازم
با خودم برات میارم
هیچ کدوم کاری نداره
موضوع مطلب : _______*##### ________________________#* موضوع مطلب : آرشیو وبلاگ های پارسی بلاگ منوی اصلی آخرین مطالب آرشیو وبلاگ پیوندها |
||||