سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
یکشنبه 90 مرداد 9 :: 8:4 عصر ::  نویسنده : نویسنده 1

کشیشى یک پسر نوجوان داشت و کم‌کم وقتش رسیده بود که فکرى در مورد شغل آینده‌اش بکند. پسر هم مثل تقریباً بقیه هم‌سن و سالانش واقعاً نمی‌دانست که چه چیزى از زندگى می‌خواهد و ظاهراً خیلى هم این موضوع برایش اهمیت نداشت.

یک روز که پسر به مدرسه رفته بود، پدرش تصمیم گرفت آزمایشى براى او ترتیب دهد.

به اتاق پسرش رفت و سه چیز را روى میز او قرار داد:
یک کتاب مقدس،
یک سکه طلا
و یک بطرى مشروب .
کشیش پیش خود گفت :
« من پشت در پنهان می‌شوم تا پسرم از مدرسه برگردد و به اتاقش بیاید. آنگاه خواهم دید کدامیک از این سه چیز را از روى میز بر می‌دارد. اگر کتاب مقدس را بردارد معنیش این است که مثل خودم کشیش خواهد شد که این خیلى عالیست. اگر سکه را بردارد یعنى دنبال کسب و کار خواهد رفت که آنهم بد نیست. امّا اگر بطرى مشروب را بردارد یعنى آدم دائم‌الخمر و به درد نخوری خواهد شد که جاى شرمسارى دارد.»
مدتى نگذشت که پسر از مدرسه بازگشت. در خانه را باز کرد و در حالى که سوت می‌زد کاپشن و کفشش را به گوشه‌اى پرت کرد و یک راست راهى اتاقش شد. کیفش را روى تخت انداخت و در حالى که می‌خواست از اتاق خارج شود چشمش به اشیاء روى میز افتاد. با کنجکاوى به میز نزدیک شد و آن‌ها را از نظر گذراند.

کارى که نهایتاً کرد این بود که کتاب مقدس را برداشت و آن را زیر بغل زد. سکه طلا را توى جیبش انداخت و در بطرى مشروب را باز کرد و یک جرعه بزرگ از آن خورد . . .

کشیش که از پشت در ناظر این ماجرا بود زیر لب گفت:

« خداى من! چه فاجعه بزرگی ! پسرم سیاستمدار خواهد شد ! »




موضوع مطلب : بطرى مشروب, جرعه بزرگ, دائم‌الخمر, سکه, سکه طلا, سیاستمدار, شغل,


یکشنبه 90 مرداد 9 :: 8:3 عصر ::  نویسنده : نویسنده 1
گنجشک اشی مشی : طنز ایران

گنجشکک اشی مشی : طنز ایران




موضوع مطلب : طنز, طنز ایران, گنجشکک اشی مشی


یکشنبه 90 مرداد 9 :: 8:3 عصر ::  نویسنده : نویسنده 1

لاستیک قلبمو با میخ نگات پنچر نکن

*

بوق نزن ژیان میخورمت

*

بر در دیوار قلبم نوشتم ورود ممنوع

عشق آمد و گفت من بی سوادم

*

پشت یه ژیان هم نوشته بود

جد زانتیا

*

قربان وجودت که وجودم زوجودت بوجود آمده مادر

*

شتاب مکن، مقصد خاک است

*

رادیاتور عشق من ازبهر تو، آمد به جوش

گر نداری باورم بنگر به روی آمپرم

*

تو هم قشنگی

*

کاش جاده زندگی هم دنده عقب داشت

*

سر پایینی برنده

سر بالایی شرمنده

*

داداش مرگ من یواش

*

کاش میشد سرنوشت را از سر نوشت

*

تند رفتن که نشد مردی

چشم انتظارم که برگردی

*

یا اقدس

یا هیچکس

*

زندگی نگه دار پیاده میشم

آیی بی وفا کجا میری

اونطرفی که ورود ممنوعه




موضوع مطلب : عقب, رادیاتور, زانتیا, سرنوشت, شرمنده, طنز, عشق, قشنگی, لاستیک,


یکشنبه 90 مرداد 9 :: 8:2 عصر ::  نویسنده : نویسنده 1
همیاری و همکاری با رئیس : طنز ایران

همیاری و همکاری با رئیس :: طنز ایران




موضوع مطلب : رئیس, طنز ایران, همیاری و همکاری


یکشنبه 90 مرداد 9 :: 8:2 عصر ::  نویسنده : نویسنده 1

بنظر من آدمها دو دسته هستن:

یا از من پولدارترن که بهشون میگم مال مردم خور یا بی پول ترن که بهشون میگم گدا گشنه

یا بهتر از من کار میکنن که بهشون میگم خایه مال یا کمتر کار میکنن  که بهشون میگم خایه مال

یا از من سرسخت ترن  که بهشون میگم کله خر یا  بی خیال ترن که بهشون میگم ببو

یا از من هوشیارترن که بهشون میگم فضول یا ساده ترن که بهشون میگم هالــو

یا از منخایه مال ترن که بهشون میگم کس خل یا از من محتاط ترن که بهشون میگم بی خایه

یا از من دست و دل باز ترن که بهشون میگم ولخرج یا اهل حساب و کتابن که بهشون میگم چس خور

یا از من بزرگترن که بهشون میگم گنده بگ یا کوچیکترن که بهشون میگم فسقلی

یا از من مردم دار ترن که بهشون میگم بوقلمون صفت یا رو راست ترن که بهشون میگم احمق

خدا رو شکر که بقیه ی ایرانیا مثل من فکر نمیکنن والا معلوم نیست مملکتمون به چه روزی می افتاد !




موضوع مطلب : احمق, امانت, ایرانیا, بوقلمون صفت, بی پول, خایه مال, خیانت, دسته


یکشنبه 90 مرداد 9 :: 8:1 عصر ::  نویسنده : نویسنده 1

یه شخصی از خیابون رد میشده ، میبینه یه بچه اصفهانی نشسته کنار خیابون گریه میکنه.

جلو میره و میگه چی شده عزیزم ،

پسر بچه میگه سکه 25 تومانی ام را گم کرده ام.

مرد میگه اینکه گریه نداره بیا این25 تومانی مال تو!

باز هم به گریه کردن ادامه میده ،

مرد میپرسه دیگه چیه ؟

بچه میگه اگه اون سکه را گم نکرده بودم الان 50 تومن پول داشتم .




موضوع مطلب : امان,دست,


یکشنبه 90 مرداد 9 :: 8:1 عصر ::  نویسنده : نویسنده 1

در جواب گفت بله فقط یک نفر. پرسیدن ک…ی؟

در جواب گفت سالها پیش زمانی که از اداره اخراج شدم و تازه اندیشه ی طراحی مایکروسافت و تو ذهنم پی ریزی می کردم،در فرودگاهی درنیویورک قبل از پرواز چشمم به این نشریه ها و روزنامه ها افتاد. از تیتر یک روزنامه خیلی خوشم اومد،دست کردم توی جیبم که روزنامه رو بخرم دیدم که پول خورد ندارم و اومدم منصرف بشم که دیدم یک پسر بچه سیاه پوست روزنامه فروش وقتی این نگاه پر توجه من و دید گفت این روزنامه مال خودت بخشیدمش به خودت بردار برای خودت.

گفتم آخه من پول خورد ندارم گفت برای خودت بخشیدمش برای خودت.

سه ماه بعد بر حسب تصادف توی همون فرودگاه و همون سالن پرواز چشمم به یه مجله خورد دست کردم تو جیبم باز دیدم پول خورد ندارم باز همون بچه بهم گفت این مجله رو بردار برا خودت ،گفتم پسرجون چند وقت پیش یه روزنامه بهم بخشیدی.هرکسی میاداینجا دچار این مسئله میشه بهش میبخشی؟!
پسره گفت آره من دلم میخواد ببخشم از سود خودمه که میبخشم

به قدری این جمله و نگاه پسر تو ذهن من مونده که خدایا این برمبنای چه احساسی اینا رو میگه.

زمانی که به اوج قدرت رسیدم تصمیم گرفتم این فرد و پیدا کنم و جبران گذشته رو بکنم
گروهی تشکیل دادم بعد از 19 سال گفتم که برید و اونی که در فلان فرودگاه روزنامه میفروخت و پیدا کنید.یک ماه و نیم مطالعه کردند و متوجه شدند یک فرد سیاه پوسته که الان دربان یک سالن تئاتره. خلاصه دعوتش کردن اداره.

ازش پرسیدم من و میشناسی. گفت بله، جناب عالی آقای بیلگیتس معروفید که دنیا میشناسدتون.

سالها پیش زمانی که تو پسر بچه بودی و روزنامه میفروختی من یه همچین صحنه ای از تو دیدم

گفت که طبیعیه. این حس و حال خودم بود
گفتم میدونی چه کارت دارم، میخوام اون محبتی که به من کردی و جبران کنم
گفت که چطوری؟
گفتم هر چیزی که بخوای بهت میدم
(خود بیلگیتس میگه خود این جوونه مرتب میخندید وقتی با من صحبت میکرد)
پسره سیاه پوست گفت هر چی بخوام بهم میدی؟
گفتم هرچی که بخوای
گفت هر چی بخوام؟
گفتم آره هر چی که بخوای بهت میدم
من به 50 کشور افریقایی وام دادم به اندازه تمام اونا به تو میبخشم
گفت آقای بیل گیتس نمیتونی جبران کنی
پرسیدم واسه چی نمیتونم جبران کنم؟
پسره سیاه پوست گفت که :فرق من با تو در اینه که من در اوج نداشتنم به تو
بخشیدم ولی تو تو اوج داشتنت میخوای به من ببخشی و این چیزی رو جبران نمیکنه

بیل گیتس میگه همواره احساس میکنم ثروتمند تر از من کسی نیست جز این جوان 32
ساله مسلمان سیاه پوست




موضوع مطلب : بیل گیتس,


یکشنبه 90 مرداد 9 :: 10:48 صبح ::  نویسنده : نویسنده 1

وارد کردن همیشگی اسم کاربر و رمز عبور، روندی ناخوشایند و کسل کننده است. چه بخواهید ایمیل خود را چک کنید، چه بخواهید از وضعیت حساب بانکی خود مطلع شوید.
اغلب کاربران کامپیوتر، به طور معمول از رمزهای عبور ساده و آسان استفاده می کنند. اما دقت داشته باشید که این سهل انگاری در انتخاب رمز عبور، عواقب خطرناکی به دنبال خواهد داشت. رمزهای عبور آسان و معمولی در ظرف چند ثانیه لو خواهند رفت و اطلاعات شخصی مانند شماره حساب بانکی و شماره کارت اعتباری شما به راحتی در معرض دید هکرها قرار خواهند گرفت.
پیامد: هر هکری می تواند حساب بانکی شما را تخلیه یا با شماره کارت اعتباری شما اقدام به خرید کند.
در اینجا 8 نکته برای حفاظت از اطلاعات توصیه می شود :
1) به هیچ وجه از اسامی استفاده نکنید فرقی نمی کند که اسم فامیلتان باشد، یا باشگاه فوتبال مورد علاقه تان. بسیاری از برنامه های هکر، رمزهای عبور را با کمک فرهنگ لغت هک می کنند. فقط چند ساعت طول خواهد کشید که با کمک لغات یک فرهنگ لغت، دستیابی به رمز عبور امکان پذیر شود.
2) برای رمز عبور خود حداقل از 8 حرف استفاده کنید: برای رمز عبوری که از 4 حرف تشکیل شده است، حدود 45000 حالت وجود دارد. اما برای رمز عبوری که از 8 حرف و علامتهای ویژه تشکیل شده است، یک
میلیارد حالت مختلف وجود دارد!
3) برای رمز عبور، از حروفی که در کنار هم قرار گرفته اند استفاده نکنید! در کنار هم قرار گرفتن حروف و یا اعداد، دستیابی به هکرها به رمز عبور شما را بسیار راحت می کند!
4) برای رمز عبور خود، ترکیبی از حروف بزرگ و کوچک یا اعداد و علامتهای ویژه را انتخاب کنید. استفاده از علامتهای ویژه به تنهایی کافی نیست.
5) رمز عبور خود را تا حد امکان جایی ننویسید حتی اگر کاغذی که رمز عبور خود را بر روی آن نوشته اید، در جای امنی مانند کیف تان باشد، از این کار اجتناب کنید. عنوان کاغذی که رمز عبور خود را بر روی آن نوشته اید، به هیچ عنوان زیر صفحه کلید یا به مانیتور خود نچسبانید!
6) رمز عبور خود را همواره تغییر دهید. هر قدر، مدت زمان استفاده از رمز عبورتان بیشتر باشد، خطر هک شدن شما بیشتر خواهد بود. اداره فناوری اطلاعات آلمان فدرال، توصیه می کند که هر 90 روز یکبار رمز عبور خود را تغییر دهید.
7) رمز عبور خود را در کامپیوتر ذخیره نکنید! کامپیوتر قادر است رمز عبور شما را ذخیره کند تا شما مجبور نباشید هر بار آن را وارد کنید. با این حال، کسی که برای هر بار ورود، احتیاج به وارد کردن رمز عبور نداشته باشد، خیلی سریع آن را فراموش می کند: دقت داشته باشید که برای تغییر رمز عبور ، باید حتماً رمز عبور قبلی را وارد کنید!
8) رمز عبور خود را به شخص دیگری ندهید! اگر از شما تلفنی یا با ایمیل، رمز عبورتان را خواستند، آن را بازگو نکنید! هکرها معمولاً خود را به عنوان همکاران شرکتهای بزرگ معرفی می کنند. این اشخاص که خود را سرویس کار کامپیوتر معرفی می کنند، معمولاً توسط تماس تلفنی یا ایمیل رمز عبور شما را برای حل مشکل کامپیوترتان طلب می کنند. ولی هیچ شرکت معتبر و صاحب نامی از شما رمز عبورتان را نمی خواهد.
9) برای ایجاد کلمه عبور، از حروف بزرگ و کوچک و به صورت یک در میان استفاده کنید.
cOmPuTeR مثال
در آخر امیدوارم هیچ گاه هک نشوید !!!
منبع: Set Cookies




موضوع مطلب : هک,امنیت,رمز عبور,


یکشنبه 90 مرداد 9 :: 10:44 صبح ::  نویسنده : نویسنده 1

اگر در رایانه شخصی خود اطلاعات محرمانه‌ای دارید و نگران آن هستید که در غیابتان، دیگر کاربران به این اطلاعات دسترسی داشته باشند، ماوس جدیدی با نام Biometric Fingerprint Encrypted مشکل شما را حل می کند. این ماوس به فناوری‌های امنیتی PC-Lock، Web bank، Virtual Disk وFile encryption مجهز شده است و بر این اساس هیچ کس به‌جز شما نمی تواند از اطلاعات شما در رایانه شخصی تان استفاده کند.

این فناوری ها باعث خواهد شد تا زمانی که شما در منزل یا محل کار خود نیستید، هیچ یک از کاربران به اطلاعات شخصی شما مانند گذرواژه، فایل های پنهان و… دسترسی نداشته باشند.

این ماوس امنیتی که تاکنون نمونه آن وارد جهان نشده و نخستین مدل آن وارد بازار شده است، 116 دلار قیمت دارد.این ماوس که محصول شرکت Exel Tec است، به سیستم شناسایی اثر انگشت مجهز شده است تا فقط شما بتوانید به‌کمک آن وارد رایانه خود شوید. قرار است به‌زودی نمونه های دیگری ازاین محصول تولید و روانه بازار شود

منبع:جام جم




موضوع مطلب : جام جم,منبع,


یکشنبه 90 مرداد 9 :: 10:44 صبح ::  نویسنده : نویسنده 1

بنیاد لینوکس(Linux Foundation) قصد دارد با بسط دادن همایش‌ خود، پایه های بیشتری را در سراسر دنیا برای عرضه محصولات خود پیدا کند.

بنیاد لینوکس که طی دو سال گذشته تنها همایش هایی را با حضور توسعه‌دهندگان نرم‌افزارهای متن باز و اعضای این مرکز برگزار کرد، هم‌اکنون تصمیم گرفته است تا همایشی را با عنوان LinuxCon در سپتامبر آینده برگزار کند که در آن، همه افرادی که به مبحث نرم‌افزارهای متن‌باز علاقه دارند می توانند شرکت کنند.

نخستین دور از همایش‌های LinuxCon در شهر پورتلند(Portland) در ایالت اورگان(Oregon) آمریکا برگزار می‌شود و علاوه بر نمایش فناوری‌های جدید، جلسات فنی، تدریس مباحث مربوط به نرم‌افزارهای متن‌باز و اعلام نکات کلیدی در مورد این برنامه‌ها نیز در کنار آن برگزار خواهد شد. قرار است در این گردهمایی بزرگ، همایش‌های کوچک‌تری در زمینه‌های مختلف برگزار شود که از جمله آن ها می توان به نرم‌افزارهای متن باز و سازمان‌های بزرگ و همچنین سیستم های داخلی تلفن های همراه اشاره کرد.

طبق اخبار رسیده، همایش LinuxCon همزمان با همایش سالانه Linux Plumbers برای مدیران انجمن‌های توسعه‌دهنده نرم‌افزارهای متن‌باز دنیا برگزار خواهد شد.

“جیم زملین”(Jim Zemlin) مدیر اجرای این کنسرسیوم گفت: «ما از افرادی که در دیگر همایش‌های ما حضور داشتند، درخواست کردیم تا در این گردهمایی نیز حضور به‌هم رسانند. علاوه بر این، اعضای بنیاد لینوکس که توانایی انتشار گسترده‌تر برنامه‌های لینوکس را دارند نیز می‌توانند در این همایش شرکت کنند».

هدف همایش سالانه بنیاد لینوکس با عنوان Collaboration Summit که آخرین دور آن در ماه آوریل برگزار شد، گردآوری انجمن‌های کوچک فعال در زمینه نرم‌افزارهای متن باز است تا بتوانند بهتر از گذشته روی پروژه های خود کار کنند و با مشکلات پیش‌رو بهتر مواجه شوند.

این گروه در نظر دارند طی ماه آینده، همایشی را با عنوان End User Collaboration Summit در ایالت نیویورک آمریکا برگزار کنند که در آن، مدعوین روی بحث جدید مبنی بر نحوه تاثیرگذاری کاربران لینوکس روی دیگر کاربران با یکدیگر به گفت وگو و مذاکره می نشینند.




موضوع مطلب : بنیاد,لینوکس,


<   <<   6   7   8   9   10   >>   >   
آرشیو وبلاگ های پارسی بلاگ
درباره وبلاگ

نویسندگان
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز



فروش بک لینک