سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 

http://gijali.com/pic/8absv82.jpg
تقویت کننده های ناخن برای استفاده بر روی ناخن های خیلی ضعیف و شکننده و ورقه ورقه شده در کوتاه مدت مفید هستند، اما اگر شما از آنها برای مدت طولانی تر از 3 هفته استفاده کنید ناخن ها بیش از اندازه سفت می شوند و همین مسائله باعث می شود که آمادگی شکسته شدن، ورقه ورقه شدن و ... را پیدا کنند. فکر نکنید که ناخن های سالم و خوب همگی محکم و سفت هستند و از نوع ناخن های فوق العاده و ایده آل می باشد.




این گونه مواد تقویت کننده می توانند بیشتر مضر باشند تا مفید. یک روش بهتر و مفید تر برای داشتن ناخن های سالم و محکم ، مالیدن کرم دست و روغن ناخن بر روی ناخن و پایه ناخن هر بار پس از شستشوی دست می باشد. این روش ساده ناخن های شما را زیبا و پرجذبه می کنند و به آنها استحکام می بخشد.

برنامه هفتگی مراقبت از ناخن ها(هر هفته 15 الی 20 دقیقه)

1- لاک های کهنه و قدیمی را از روی ناخنها پاک کنید. برای پاک کردن لاک روی ناخن ابتدا یک قطعه پنبه به آستون آغشته کرده و روی ناخن لاک زده خود بگذارید چند ثانیه صبر کنید سپس با یک حرکت سریع و محکم لاک را پاک کنید. این کار را چند بار تکرار کنید تا تمام لاک روی ناخن پاک شود.

2- با استفاده از یک سوهان ناخن به ناخن شکل و فرم دهید. سوهان را از گوشه ها به سمت مرکز نوک ناخن بکشید. بطور رفت و برگشتی سوهان را حرکت ندهید چون اینکار باعث ایجاد رگه ها و ریش ریش هایی در نوک ناخن شده و در نتیجه ورقه ورقه می شود .

3- دستها را در آب گرم صابونی به مدت چند دقیقه نگه دارید تا جرم زیر ناخن ها پاک شود .

4- حال نوبت لاک زدن است . هیچ دلیلی وجود ندارد که شما پول خود را برای انواع مختلف لاک مانند پرکننده ها، پوشش های پایه، پوشش های رویی، تقویت کننده های ناخن به هدر دهید. پس از زدن لاک ناخن، یک لاک براق کننده بدون رنگ روی لاک خود بزنید. اجازه دهید تا خشک شود. ممکن است بخواهید که لاک رویی خود را دوباره بزنید. این کار ناخن شما را مستحکم خواهد کرد و از شکستن و ریش ریش شدن آن جلوگیری می کند.

5- در نهایت از یک کرم مرطوب کننده یا لوسیون مرطوب کننده به ناخن های دستتان بمالید . این کار ناخن را نرم کرده و از ورقه ورقه شدن آنها جلوگیری می نماید.


 


 


 


   


 


 




موضوع مطلب :


جمعه 88 بهمن 16 :: 11:34 صبح ::  نویسنده : مطالب وبلاگ های پارسی بلاگ

http://dress.webphoto.ir/photos/dr218822.jpg


نوروز در راه است و تعطیلات آن برای شما بهترین فرصت برای لذت بردن از آرایشتان است. با آرایش زیباتر چشمهایتان و اضافه کردن درخشش پوست بر جلوه ظاهرتان بیفزایید و بگذارید مردم زیبایی واقعی شما را ببینند.







وسایل مورد نیاز:

1- نقاب رنگ
2- کرم پودر ماتیکی
3- پنکک
4 - مداد چشم مشکی
5 - سایه چشم Desert dusk
6 - ریمل مشکی
7 - رژ گونه Orange Glow
8 - برق لب مدادی نارنجی
9 - رژ و مداد لب سر هم

طریقه آرایش:

ابتدا نقاب رنگ متناسب با پوستان را روی لکه ها و جوش های صورتتان بمالید.
با استفاده از اسفنج، کرم پودر ماتیکی را روی تمام صورتتان پخش کنید. چشمها و لبهایتان را به صورت کامل بپوشانید تا آرایشتان دوام بیشتری داشته باشد.
با پنکک متناسب با رنگ پوستتان صورتتان را بپوشانید. این کار دوام آرایشتان را تضمین میکند.
حال چهره شما برای رنگ آماده است.
آرایش چشمانتان را با خط چشم مشکی آغاز کنید. تا جایی که میشود خط چشم را نزدیک به مژه هایتان بکشید.
از سایه چشم زرد یا بنفش استفاده کنید. از پای مزه به سمت بالا بپوشانید.
حال ابتدا مژه های پایین و بعد مژه های بالا را ریمل بزنید.
برای داشتن گونه های برجسته، رژ گونه ماتیکی را روی استخوان گونه بمالید.
خط لبتان را کشیده و لبهایتان را با همان خط لب بپوشانید. نباید رنگ حاشیه لبتان پر رنگتر باشد.
حال از مداد برق لب نارنجی استفاده کنید.
حال دیگر برای تعطیلات نوروز آماده هستید.
برداشتن ابروها با موچین

هنگام برداشتن ابروها به وسیله موچین بهتر است که
1- ابروها را به وسیله کمی روغن با شیر پاک کن نرم کنیم.
2- پوست را محکم بگیریم.
3- موها را یکی یکی در مسیر رشد مو در بیاوریم.
4 - بعد از برداشتن موها، کمپرس آب سرد روی آن گذاشته و کمی ضدعفونی کننده برای جلوگیری از تورم روی آنها بمالیم.
برای فرم دادن به ابرو میتوانیم از مداد ابرو و پودر ابرو استفاده کنیم. قبل از استفاده از مداد ابرو باید حتما آن را با مدادتراش مخصوص مدادهای آرایش بتراشیم.
مدادهای آرایشی ابرو معمولا به رنگهای قهوه ای روشن، متوسط، تیره، زغالی، سیاه و جگری تیره هستند.
بهتر است که رنگ مداد مورد استفاده یک درجه روشن تر از ابروی اصلی انتخاب شود. برای ابروهای بسیار روشن (بلوند) رنگ مداد کمی تیره تر توصیه میشود.
قبل از مصرف مداد حتما ابروها را به طرف بالا و گوشه ابرو را به طرفین، در مسیر رشد موها برس کنیم و سپس با مداد نوک تیز خط نازک میکشیم و آرام آرام خط را پهنتر کرده و فرم میدهیم.
میتوانیم از پودر استفاده و با برس ابرو از گوشه داخل ابرو شروع، به طرف وسط ابرو و سپس به سمت گوشه خارجی ادامه داده و سپس با یک برس تمیز پودرهای اضافی را تمیز نموده و حالت طبیعی به ابروها دهیم.





 


 


 


   


 




موضوع مطلب :


پای راست شما احمق است، باور نمی‌کنید؟ پس این تست را انجام دهید!!؟<\/h6>





پای راست شما احمق است، باور نمی‌کنید؟ پس این تست را انجام دهید!!؟<\/h3>


در حالی که پشت میز کارتان نشسته اید پای راستتان را از زمین بالا ببرید و ...


در حالی که پشت میز کارتان نشسته اید پای راستتان را از زمین بالا ببرید و در جهت عقربه های ساعت بصورت دایره ای بچرخانید
همزمان با این عمل با دست راست خود عدد 6 (عدد شش فارسی) را در هوا بنویسید.
مشاهده خواهید کرد که پایتان نیز جهت حرکت خود را تغییر می‌دهد!
امتحان کنید
دیدید گفتم. کاری از دستتان بر نمی‌آید. پای راستتان احمق است!



موضوع مطلب :



مجمع نمایندگان خراسان‌رضوی:

موضع گیری‌های رئیس‌مجلس در برابر فتنه‌جویان انتظار مردم از نمایندگان بود

خبرگزاری فارس: مجمع نمایندگان خراسان رضوی تاکید کرد: موضع‌گیری به جای رئیس‌مجلس در مقابل فتنه جویان و دفاع قوی از ولی‌فقیه در بین مردم این استان موجب شد تا مردم بدانند قدم در راهی می‌گذارید که قاطبه مردم از نمایندگان انتظار دارند.




به گزارش گروه مجلس خبرگزاری فارس، نمایندگان استان خراسان رضوی در پیامی ضمن قدردانی از سفر لاریجانی به این استان، خطاب به رئیس مجلس شورای اسلامی آورده‌اند: سفر پر برکت شما که به بهانه برگزاری یادواره شهدای 9 دی ماه و هزار شهید شهرستان تربت حیدریه در خراسان رضوی آغاز گردید و به چهارده شهرستان دیگر نیز تسری یافت موجی از خرسندی و رضایت از حضرتعالی را در این استان که مضجع شریف ثامن‌الحجج را در قلب خود مشهدالرضا دارد را به وجود آورد.
در این پیام تصریح شده است: سخنرانی‌های متعدد شما به خصوص در بیان جریانات اخیر و موضع‌گیری بجا در مقابل فتنه جویان و بدخواهان و دفاع قوی از ولی فقیه در بین مردم خراسان رضوی نیز خود از برکات این سفر بود تا مردم بدانند حضرتعالی به عنوان مقام عالی قوه مقننه و همچنین نمایندگان آنها قدم در راهی می‌گذارید که قاطبه مردم ازنمایندگان خود انتظار دارند توجه شما به مشکلاتی که از نزدیک و از زبان مردم بیان گردید این امید را در دل آنها ایجاد کرد که اکنون ریاست قوه مقننه با این مشکلات آشنا و حمایت‌های لازم را در آینده مستقیماً به عمل خواهید آورد.




موضوع مطلب :


رهبری معظم انقلاب:

وظیفه خواص در دوران فتنه موضع گیری شفاف و پرهیز از سخنان دو پهلو است

رهبر معظم انقلاب اسلامی: در دوران فتنه و غبار آلود بودن فضا، وظیفه همه بویژه خواص ، موضع گیری شفاف و پرهیز از سخنان و مواضع دو پهلو است.


حضرت آیت الله خامنه ای رهبر انقلاب اسلامی امروز در دیدار مسئولان شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی و رؤسای ستادهای دهه فجر سراسر کشور، مهمترین ویژگی انقلاب اسلامی ایران و مراسم سالگرد انقلاب در سی سال گذشته را حضور انبوه و متحد مردم به عنوان عناصر اصلی شکل گیری انقلاب اسلامی و دلبستگی آنان به شعارهای اساسی انقلاب دانستند و تأکید کردند: در دوران فتنه و غبارآلود بودن فضا، وظیفه همه بویژه خواص، موضع گیری شفاف و پرهیز از سخنان و مواضع دو پهلو است.


رهبر انقلاب اسلامی دهه فجر را یک پدیده منحصر بفرد برشمردند و در تبیین این موضوع افزودند: علت منحصر بفرد بودن دهه فجر این است که در طول سی سال گذشته، سالگرد انقلاب اسلامی همواره با حضور انبوهِ مردمی بوده که عناصر اصلی پدید آورنده انقلاب هستند.


حضرت آیت الله خامنه ای حضور میلیونها نفر در 22 بهمن هر سال را نشانه متکی بودن انقلاب به ایمان های مردم دانستند و خاطرنشان کردند: معنای این حضور انبوه و منسجمِ هر ساله این است که انقلاب اسلامی و نظام برخاسته از آن، متکی بر مردم و ایمان آنان است و علت اصلی ناتوانی دشمنان در متزلزل کردن نظام اسلامی نیز همین موضوع است.


ایشان با اشاره به وحشت مخالفان نظام اسلامی، از این حضور خالص و گسترده مردمی با گرایشها و سلایق مختلف، در مناسبتهای گوناگون انقلاب به ویژه دهه فجر و 22 بهمن افزودند: دشمنان برای سرپوش گذاشتن بر این انسجام و وحدت تلاش دارند، با کمک عوامل خود، و در تبلیغات اینگونه وانمود کنند که انسجام و جهت گیری واحد مردم دچار انشقاق و چند دستگی شده است.


رهبر انقلاب اسلامی خاطرنشان کردند: در همین چارچوب در روز قدس که پایه و اساس آن در ضدیت با رژیم صهیونیستی است، گروهی معدود و فریب خورده، بر ضد موضوع فلسطین و به نفع رژیم صهیونیستی شعار دادند و در روز سیزده آبان نیز که روز برائت و نفرت ملت ایران از استکبار امریکایی است، بر ضد این حرکت و نظام اسلامی و اسلامیت شعار دادند.


حضرت آیت الله خامنه ای با تأکید بر اینکه ملت ایران دلبسته به شعارهای اساسی انقلاب اسلامی است و عظمت ملت ایران نیز به برکت حضور مردمی در صحنه است، افزودند: جمهوری اسلامی با خواست و ایمان مردم شکل گرفته و تاکنون براساس همین خواست و ایمان با کمال اقتدار و احساس عزت و بی نیازی پیش رفته و از این پس نیز با اقتدار و عزت کامل بر همه دشمنان پیروز خواهد شد.


ایشان تأکید کردند: انقلاب اسلامی یک حقیقت برخاسته از سنت الهی است و تا هنگامی که متکی بر ایمان، عشق و علاقه مردم است، قدرتهای جهانی اگر با یکدیگر نیز متحد شوند نمی توانند صدمه ای به این انقلاب و مردم وارد کنند.


حضرت آیت الله خامنه ای، 22 بهمن را متعلق به ملت ایران، امام بزرگوار (ره)، و شهدا دانستند و تأکید کردند: دشمن تلاش دارد این ثروت عظیم ملی را متزلزل کند، بنابراین باید با تمام قوا در صحنه بود و عاقلانه و مدبرانه حرکت کرد.


رهبر انقلاب اسلامی شناخت «لحظه و نیاز» و اقدام متناسب با آن را یک خصوصیت و ویژگی بسیار مهم برشمردند و خاطرنشان کردند: برخی از اهالی کوفه که با عنوان «توابین» چند ماه بعد از حادثه عاشورا قیام کردند و به شهادت رسیدند، به امام حسین (ع) ایمان داشتند و انشاءالله در نزد خداوند هم مأجور هستند اما آن وظیفه ای را که باید عمل می کردند، انجام ندادند زیرا «لحظه» و عاشورا را نشناختند.


ایشان، نهم دی امسال را یکی از «لحظه ها» دانستند و تأکید کردند: راهپیمایی نهم دی، نیاز لحظه ها بود که شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی به درستی اقدام کرد و مردم نیز بخوبی این نیاز را تشخیص دادند و 9 دی به یکی از قله های تاریخ انقلاب اسلامی تبدیل شد.


حضرت آیت الله خامنه ای 23 تیر سال 78 را نیز یکی دیگر از «لحظه ها» برشمردند و خاطرنشان کردند: راهپیمایی مردم در 22 بهمن با همه عظمتی که دارد، یک کار متعارف و دارای روال مشخص است اما راهپیمایی 23 تیر سال 78 و نهم دی امسال، یک کار متعارف نبود.


رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: شناخت موقعیت، و حضور در لحظه مناسب و مورد نیاز، اساس همه کارها است.


ایشان، موضع گیری شفاف و پرهیز از مواضع مبهم و دو پهلو را یکی از نیازهای مهم دوران فتنه و غبارآلودگی فضا دانستند و افزودند: دشمنان همواره مخالف شفاف بودن فضا هستند زیرا آنها در فضای غبار آلود و فتنه می توانند به اهداف خود برسند.


حضرت آیت الله خامنه ای تأکید کردند: در شرایط کنونی همه جریانها و گرایش های سیاسی داخل نظام باید خط و مرز خود را با دشمن به صورت شفاف مشخص کنند و در این میان وظیفه خواص بویژه خواصی که تأثیرگذاری بالایی دارند، بیش از دیگران است.


رهبر انقلاب اسلامی خاطرنشان کردند: موضع گیری دو پهلوی خواص مطلوب نیست و خواص باید مواضع خود را در قبال سخنان و اقدامات دشمن، شفاف بیان کنند.


ایشان افزودند: وقتی سران استکبار و ظلم، و اشغالگران کشورهای اسلامی وارد میدان می شوند و موضع گیری می کنند، دو پهلو و مبهم سخن گفتن صحیح نیست زیرا باید مشخص شود، افرادی که داخل نظام جمهوری اسلامی هستند، چه موضعی دارند و آیا حاضر هستند از دشمن تبری بجویند؟


حضرت آیت الله خامنه ای خاطرنشان کردند: هنگامی که عده ای در فضای فتنه و غبارآلودگی، با زبان، اسلام را نفی و در عمل نیز جمهوریت نظام را نفی می کنند و انتخابات را زیر سؤال می برند، انتظار از خواص این است که مرز و موضع خود را شفاف مشخص کنند.


ایشان تأکید کردند: شفاف سازی، دشمنِ دشمن و غبارآلودگی کمک به دشمن است و این، یک شاخص و معیار برای عملکرد همه افراد و جریانها و به ویژه خواص است.


حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به توطئه هایی که در سی سال گذشته بر ضد انقلاب اسلامی وجود داشته است، افزودند: ملت ایران تاکنون با لطف و عنایت خداوند از گذرگاههای بسیار سختی عبور کرده است و از این پس هم عبور خواهد کرد.


رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه دشمنی ها با نظام اسلامی همچون گذشته در آینده نیز ادامه خواهد داشت، خاطرنشان کردند: اگر ملتی بیدار، آگاه، با عزم و متکی بر ایمان و همراه با رویش باشد بر همه توطئه ها غلبه خواهد کرد.


ایشان با اشاره به رویش های انقلاب افزودند: نسل جوان کنونی و جوانانی که حتی پیروزی انقلاب اسلامی و مقاطع مهم آن را ندیده اند، نوخاسته ها و رویش های انقلاب هستند که در مقایسه با نسل جوان اول انقلاب، بسیار بهتر و هوشیارانه تر عمل می کند.


حضرت آیت الله خامنه ای تأکید کردند: با وجود همه توطئه ها، برگ و بار درخت مستحکم انقلاب روزافزون است.


ایشان همچنین با قدردانی از زحمات شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی، این نهاد را یکی از کهن ترین و پرسابقه ترین نهادهای جمهوری اسلامی دانستند و افزودند: شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی براساس یک نیاز واقعی و صادقانه شکل گرفت و این نهاد در طول سی سال گذشته نیز همواره براساس شناخت لحظه و نیاز عمل کرده است.


رهبر انقلاب اسلامی، حضور آیت الله جنتی در رأس شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی و اشراف وی بر کارها را یکی از عوامل اصلی حرکت این نهاد در مسیر صحیح و شناخت به موقع نیازها دانستند.


در ابتدای این دیدار آیت الله جنتی رئیس شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی ضمن اشاره به سابقه شورا و تشکیل آن در 12 مرداد 59، گزارشی از فعالیتها و عملکرد این نهاد در مقاطع مختلف بویژه در راهپیمایی نهم دی امسال ارائه از عملکرد بسیار خوب صدا و سیما در این رویداد مهم قدردانی کرد.




موضوع مطلب :


به من می گویند حاج آفا شما وجهه خودتون را خراب نکنید! سیاسی حرف نزنید! خاک بر سر اون وجهه ای که بخواهد ما را از انجام وظیفه دور کند. من با سکوت در برابر این دجال های کثیف که استعداد قتل اباعبدالله الحسین از شراره های چشم های کثیفشان می بارد، خیانت به فرج امام زمان بکنم؟





حجت الاسلام علیرضا پناهیان، استاد حوزه و دانشگاه در شهریورماه گذشته، طی سخنانی، از سه زاویه به تحلیل حوادث جاری کشور پرداخت. باز خوانی این سخنرانی در شرایطی که قبل از وقوع حوادث 13آبان، 16آذر، فوت مرحوم منتظری(ره)، ظهر عاشورای تهران و نامه آقای رضایی و... ایراد شده، جالب و تامل انگیز است.

متن پیاده شده این سخنرانی با اندکی تلخیص به این شرح است:



سه تحلیل درباره حوادث پس از انتخابات

ما درباره سیر انقلاب و تکامل انقلاب و جامعه انقلابی از زوایای مختلف می توانیم تحلیل های گوناگونی داشته باشیم که بنده این تحلیل ها را خدمتتان عرض می کنم؛ و هم می توانیم فراتر از حوادث اخیر به تحلیل روند انقلاب بپردازیم و هم می توانیم با توجه به حوادث اخیر به این تحلیل ها اقدام کنیم و هم می توانیم با توجه به آینده ای که در پیش داریم، یعنی ظهور حضرت، تحلیل های مختلفی ارائه بدهیم. من سعی می کنم از همه جهات این مباحث رو تحلیل کنم البته باید عرض کنم مباحثی که من مطرح می کنم مباحثی نوعا دینی-سیاسی هستند نه مباحثی سیاسی– دینی و من سعی می کنم از منظر دین به عرصه سیاست نگاه می کنم.

تحلیل اول: جریان سازشکاری

یک روایت از آقا امام رضا(ع) می خوانم که هم کلاممان متبرک به بیان شریف ایشان بشود و هم از زاویه نگاه به مهدویت، امروز خودمان را تحلیل کنیم یعنی از آینده آغاز کنیم و به تحلیل امروز برسیم. شما در مفاهیم آخر الزمان با کلمه دجال آشنا هستید؛ در حدیثی در «وسایل الشیعه» امام رضا(ع) می فرمایند: در آخر الزمان میان شیعیان ما خطری پیش می آید که این خطر، فتنه اش از دجال شدید تر است. حال شما بروید روایات مربوط به دجال را ببینید که چه طور مردم را فریب می دهد، دجالی که با ظهور حضرت سقوط خواهد کرد، دجالی که به عنوان یکی از دشمنان جدی حضرت و یکی از موانع ظهور حضرت مطرح است، دجالی که عبور از فریب های او تنها راه رسیدن به فرج است؛ امام رضا(ع) خیلی صریح می فرمایند خطر این فتنه از فتنه دجال برای شیعیان بالاتر است.

طبق روایت، این فتنه در درون جامعه شیعی است و توسط کسانی که شیعه و دوستان اهل بیت(ع) هستند اجرا می شود، ظاهرا دجال عموم مردم را فریب می دهد اما این فتنه جامعه شیعی را می خواهد فریب بدهد. مهمترین مشخصه این فتنه، دوستی کردن با دشمنان اهل بیت و دشمنی کردن با دوستان اهل بیت است و اما نتیجه این فتنه آن است که حق و باطل به هم آمیخته می شود و مومن و منافق از هم شناخته نمی شوند. نمی شود ادعا کرد فلان کس منافق است چون دوست اهل بیت(ع) است، تنها مومن را در میانه آن دشمن هایی که ایجاد شده می شود از بقیه جدا کرد و این کار خیلی دشواری خواهد بود. امام رضا(ع) می فرمایند: "از کسانی که راه مودت ما اهل بیت را بر گزیدند، کسانی هستند که فتنه ی آنها از دجال شدیدتر است."

راوی حدیث می گوید: پرسیدم چگونه فتنه می کنند؟ امام(ع) می فرمایند بواسطه دوستی کردن با دشمنان ما اهل بیت(ع) و بواسطه دشمنی کردن با دوستان اهل بیت(ع). زمانی که این اتفاق افتاد حق با باطل در هم آمیخته می شود و امر مشتبه می شود _معمولا در روایات منظور از امر "ولایت" است یعنی یک کاری می کنند که در ولایت تشکیک بکنند_ و مومن از منافق شناخته نمی شود.

این حدیث را من به چند مقصود عرض می کنم، یکی اینکه در آخرالزمان فتنه ها و امتحانات بسیار سهمگینی از مردم جهان، مسلمان ها و بویژه شیعیان گرفته می شود؛ در فتنه های آخرالزمان گروه های زیادی از شیعیان ریزش می کنند.

جای این سوال است که من و شما چرا باید جز دسته ی ریزشی ها باشیم؟ برای عبور از فتنه های آخرالزمان خیلی هوشیاری و تقوا و پاکی دل لازم است.
امیرالمومنین امام علی(ع) می فرماید: در آخر الزمان شیعیان ما این طور می شوند، همانند یک انبار آرد یا گندم یا جو که این انبار را آفت بزند؛ صاحب انبار این ها را بیرون می آورد و آن قسمت هایش را که آفت زده دور می ریزد  و بقیه را داخل انبار قرار می دهد و این کار آنقدر ادامه پیدا می کند و استمرار پیدا می کند تا جایی که به اندازه چند لقمه غذا بیشتر از آن باقی نمی ماند. ریزش در زمان ظهور یک مسئله جدی است و جز با بصیرت و از خودگذشتگی فوق العاده نمی توان از فتنه های آخرالزمان عبور و برای نائب امام زمان(عج) سربازی کرد. نتیجه این فتنه این است که دوست و دشمن گم می شوند.

حضرت امام(ره) در سخنرانی های خودشان یک کلمه کلیدی به ما داده بودند، این کلید یک کلید راهبردی تا ظهور حضرت است؛ این کلید یک سخن ژورنالیستی و مقطعی نیست، در فتنه ی سخت تر از فتنه دجال هم می بینید که امام رضا(ع) به این کلمه ی کلیدی اشاره می کند. آن کلید همان طور که امام در این جمله می فرمایند "هر زمان دشمن ما را تایید کرد معلوم می شود اوضاع نا به سامان است". هر موقع ما نسبت به دشمن تمایلی نشان دادیم، معلوم می شود وضع فکری سیاسی ما خراب است تایید ما از سوی دشمن است.

اخیرا شبهه کرده اند شاید آمریکا که دشمنی می کند با خط رهبری و دوستی می کند با خط دیگران، این شاید یک فریب باشد و آن دشمن اصیل ما نیست! همان طور که یک صهیونیست گفت: "خدمتی که آقای احمدی نژاد به ما کرد هیچ کس نتوانست در این سالها بکند." این یک بلوف است، یک دروغ محض است؛ شما بدانید واقعا این طور نیست، سخت ایستادن های آقای احمدی نژاد در این بخش موجب عزت اسلام نه فقط در ایران بلکه در کل جهان شده است و ضربه های بسیار محکمی به آنها وارد کرده است و کاخ پوشالی آنها را به هم ریخته است؛ من وقتی در اولین مناظره دیدم که اون بنده خدا دارد عزت ایران اسلامی را زیر سوال می برد یا برخورد های قوی رئیس جمهور در عرصه سیاست خارجی! بنده در جمعی از دانشجوها بودم و بعد از مناظره گفتم به نظر من آقای فلانی موجود خطرناکی است هر کس هر کاری که از دستش بر می آید و می تواند انجام بدهد؛ گفتند: چرا خطرناک؟ گفتم من تمایل به دشمن را در ایشان می بینم، من عداوت نسبت به دوستان در او دیدم، فتنه شدیدتر از دجال در او دیدم.

من به حاشیه ها اصلا کاری ندارم مثلا به این که اساسا رنگ سبز مخصوص ماسون هاست و حزب سبزها در آلمان متهم هستند به فراماسونر بودن و در روایت هم هست که دجال در آخرالزمان رنگ سبز را برای خود بر می گزیند و حتی شایعه ای هم هست که همین آقا در زمانی که در دولت بودند گرایش به ماسون ها دارند، و در بین نخبگان مطرح بود که او فراماسون است. من به این بحث ها کاری ندارم، این ها بحث ها حاشیه ای است ولی غیر از این بحث ها چیزی که خیلی روشن است این است که به حدی که در 14 خرداد هیچ وقت حضرت مقام معظم رهبری صحبت فرعی مطرح نکردند، کلیدی ترین بحث ها را مطرح کردند و 14 خرداد تمام صحبت های مقام معظم رهبری پاسخی بود به آن حرفی که گفته شد که با محکم ایستادن شما عزت ایرانیان لکه دار شد؛ آقا فرمودند من به هیچ وجه این حرف را قبول ندارم من معتقدم که با محکم ایستادن بر سر ارزش ها، عزت ما پایدار شده است.

بوی تمایل به دشمن می آید تازه الان که مساله حل شده، الان که فلانی توی بغل صهیونیست ها می رقصد، آنها امیدشان یک چنین وضعیتی شده و یک جور فتنه شدید تر از دجال بعید هم هست این فتنه به سهولت خاموش بشود.
ریشه این فتنه در مباحث سیاسی حضرت امام(ره) همان سخن است که فرمودند مواظب باشید دشمن ما را تایید نکند. این یک ملاک عمده است.الان هر کس می خواهد بالا و پائین بکند، بکند همین که مورد تائید دشمن باشد یعنی تمام! یعنی فتنه ی شدیدتر از دجال. هر کس در این مسئله تردید داشته باشد فقط خودش را گول زده و بیمار است؛ «فی قلوبهم مرض فزادهم الله مرضا...» و اصراری برای اصلاحش نداشته باشید.

ریشه قرآنی بحث تمایل به کفار را عرض می کنم که خیلی بحث جالبی دارد. در تقسیر سوره ماعده در المیزان شریف از آیه 51 بحثی شروع می شود؛ دقت بفرمائید.

قرآن می فرماید: «یا ایها الذین امنوا لاتتخذوا الیهود و النصاری اولیاء بعضهم اولیاء بعض و من یتولهم منکم فانه منهم ان الله لا یهدی القوم الظالمین ای کسانی که ایمان آورده اید یهود و نصاری را تکیه گاه خود قرار ندهید، آنها تکیه گاه یکدیگرند و کسانی که از شما به آنها تکیه کنند از آنها هستند خداوند جمعیت ستمکار را هدایت نمی کند» چرا شما به سمت یهود و نصارا می روید؛ اگر کسی به آنها علاقه پیدا کند جزو آنهاست؛ و در آیه بعد می فرماید: «فتری الذین فی قلوبهم مرض یسرعون فیهم یقولون نخشی ان تصیبنا دائره فعسی الله ان یاتی بالفتح او امر من عنده فیصبحوا علی ما اسروا فی انفسهم ندمین؛ گروهی منافق را که دلهایشان ناپاک است خواهی دید که در راه دوستی ایشان می شتابند و می گویند: ما از آن می ترسیم که در گردش روزگار مبادا آسیبی از آنها به ما رسد؛ باشد که خدا فتحی پیش آوردو یا امر دیگر از طرف خود تا منافقان از آنچه به نفاق در دل نهان کردند سخت پشیمان شوند» کسی که در دلش یک مرض دارد یک تمایلی به سمت آنها دارد سازشکارانه برخورد می کند؛ کلیدی ترین اختلاف مقام معظم رهبری در این 20 سال اخیر و حتی 3 و 4 سال آخر زندگی امام(ره) با اصلی ترین مسئولین نظام صرفا سر همین مفهوم بود. حتی بنده «جام زهر» را در ارتباط با این موضوع تحلیل می کنم آن برخورد بسیار محکم حضرت امام(ره) با سخنان آقای منتظری را هم در همین راستا تحلیل می کنم و از شما تقاضا می کنم به سخنان امام(ره) 10 روز قبل از پذیرش قطع نامه و بعد از پذیرش قطع نامه توجه کنید ؛ چرا 10 روز قبل از پذیرش قطع نامه امام(ره) این همه از جنگ تقدیر کردند چون کسانی بودند که داشتند جنگ را می بستند.

امام(ره) اطلاعیه دادند که جلوگیری بکنند از بستن جنگ ولی این اطلاعیه امام(ره) کارساز نبود. امام(ره) اطلاعیه که دادند در آن اطلاعیه فرمودند: «امروز باید در جبهه ها تحول ایجاد کنیم؛ امروز کوتاهی کردن در جنگ خیانت به رسول الله است» چطور است یک مرد با آن همه هوش سیاسی که چنین حرفی را می زند و در 10 روز بعد همه چیز را قبول می کند. بعد از اینکه امام(ره) قبول کردند قطع نامه را یک اطلاعیه ای دادند آن جا را هم نگاه کنید. در صحیفه امام(ره) هم هست؛ در این اطلاعیه نیمی از اطلاعیه از دشمنی با استکبار صحبت می شود. چرا امام(ره) از دشمنی پایان ناپذیر و گسترده حتی بعد از پذیرش قطع نامه صحبت می کند؟ چون ایشان می بیند مسئله ای که کشور بواسطه آن در معرض خطر است، کوتاه آمدن در مقابل دشمن است.

3 یا 4 سال مقام معظم رهبری در سالگرد های حضرت امام(ره) مدام تاکیدشان بر این یک ویژگی حضرت امام(ره) و آن شجاعت حضرت امام(ره) بود؛ آقا با چه مسئله ای درگیره چه کسی مورد خطاب ایشان است؟ این مسئله خیلی بالاتر از مسئله لیبرال مسلکی در اقتصاد سرمایه داری، لیبرال مسلکی در مسائل فرهنگی و... است. قرآن می فرماید کسانی که قلوبشان مرضی دارد، یک سرعتی به سمت آنها دارند، خواهش می کنم این کلمه قرآن را تحلیل سیاسی بکنید.

«... یقولون نخشی ان تصیبنا دائره...» وقتی به اینها گفته می شود که چرا سازشکارانه با کفر، با دشمن برخورد می کنی، چه استدلالی می آورند؟

معقول ترین استدلالی که یک انسان انقلابی در خط امام(ره)، یک حزب اللهی می تواند در زبان سازشکاری بیاورد چیست؟

مصلحت!

چرا مصلحت باشد؟ «... یقولون نخشی ان تصیبنا دائره...»

می گویند که: ما می ترسیم که آنها ما را اذیت کنند! چرا باید هزینه های خودمان را الکی بالا ببریم! یک کمی در مقابل آنها سازش کنیم تا آنها ما را اذیت نکنند!

دوستان من در انقلاب 25 سال بود این قصه حاکمیت داشت؛ چهار سال جلوی این قضیه گرفته شد. این 25 سال از اون مصاحبه سخیف آقای منتظری که درباره جنگ شد را در نظر می گیرم تا پذیرش قطع نامه تا آخرین تحمیل ها سر قصه هسته ای.

مهمترین امری که در جریان این نبرد _نبردی که بین شجاعت حضرت امام(ره)، دشمن ستیزی حضرت امام(ره)؛ نبرد بین کسانی که مقابل دشمن یک ذره کوتاه نمی آید با جریان سازشکاری_ باید به آن توجه شود چیست؟ ما باید به تقویت بنیان های ولایت توجه بکنیم. در جریان نبرد ما یک چیز بیشتر نمی خواهیم آن هم قدرت ولایت است. هر کلامی که برود توی شبکه BBC فارسی خیانت به اسلام است؛ الان نبرد اصلی این نقطه است. خط سازشکاری در سوره مائده مشخص شده است: «... نخشی ان تصیبنا دائره...» و در ادامه سرانجام این گروه را می فرماید.

«یا ایها الذین امنوا من یرتد منکم عن دینه فسوف یاتی الله بقوم یحبهم و یحبونه اذله علی المومنین اعزه علی الکافرین یجاهدون فی سبیل الله و لا یخافون لومه لائم ذلک فضل الله یوتیه من یشاء و الله واسع علیم؛ ای کسانی که ایمان آورده اید هر کس از شما از آئین خود باز گردد (به خدا زیانی نمی رساند) خداوند در آینده جمعیتی را می آورد که آنها را دوست دارد و آنها نیز او را دوست دارند، در برابر کافران نیرومندند، آنها در راه خدا جهاد می کنند و از سرزنش کنندگان هراسی ندارند. این فضل خدا وسیع و خداوند داناست مائده آیه 54»

اگر شما مرتد بشوید من کس دیگری را جایگزین شما می آورم، معنای مرتد شدن در این آیه تمایل سازشکارانه به کفار است اینها را خدا اسمشان را مرتد می گذارد. سرنوشت این گروه چیست؟

این سنت خداست که خدا می فرماید: من این گروه سازشکار را بر می دارم و گروه دیگر را جایگزین شما می کنم که ویژگی گروه بعدی این است که: «... اذله علی المومنین اعزه علی الکافرین یجاهدون فی سبیل الله و لا یخافون لومه لائم ...» آن گروه از سرزنش سرزنش کنندگان نمی ترسند. اگر همین رئیس جمهور، همین مجلس، همین دولت مرد ها هم روحیه سازشکارانه به خودشان بگیرند خدا عوض می کند، خدا اینها را بر می دارد یک گروه دیگر جای آن ها می آورد.

حال این که می گویند خدا بر می دارد، چگونه بر می دارد؟ خداوند خودش بهانه اش را درست می کند، پسر یکی را خراب می کند، همکار یکی را خراب می کند و بالاخره بالا پایین می کند و برمی دارد.

پس ما اگر با یک نگاه به ظهور حضرت و فتنه های آخر الزمان، به داستان خودمان برگردیم و نگاه کنیم؛ امام رضا(ع) فرمودند فتنه بدتر از دجال چیست؟ آن فتنه ای که در آن موالات با اعداء است و معادات الاولیاء است. همان طور که می بینید بر سر پشتبان ها  حرف های رکیکی در کنار الله اکبر گفته می شود که مصداق معادات الاولیاست. این فتنه توانسته یک آثاری از خودش به جا بگذارد. این فتنه می خواهد این خط را جلو ببرد؛ این فتنه بدتر از فتنه دجال است. این فتنه آخرش یک روحیه ی سازشکارانه است و اگر مبانی نظری سیاسیون در قرآن نگاه کنیم می بینیم این یک مساله مقطعی نیست این یک منش و تفکری است که همیشه وجود داشته.

ای کاش آن محاصره برای حضرت امام(ره) صورت نمی گرفت!

کلام کلیدی حضرت امام(ره) هم فراموش نشود که فرمودند: هر موقع دشمن ما را تائید کرد، آن روز روز بدبختی ماست.

در روایت داریم: خدا بزرگترین نصرتی که برای مومنان و بندگان خودش فرستاده «وجود دشمن» است. مساله دشمن را به شدت جدی بگیرید.

تحلیل دوم: جریان تحمیل گری

بر می گردیم به گذشته تاریخ و از شهر کوفه شروع می کنیم و به دوران انقلاب خودمان می رسیم. در شهر کوفه که شهر نخبگان جامعه بود، مهمترین مساله ای که امیرالمونین علی(ع) را اذیت کرد و همین مساله و دقیقا همین مساله منجر به شهادت حضرت اباعبد الله الحسین(ع) به دست پارکابی ها و سربازان علی(ع) شد جریان تحمیل گری بود.

امیرالمومنین(ع) از جریان تحمیل گری چنین سخن می فرمایند: «لقد کنت امسا امیرا فاصبحت مامورا لقد کنت امسا ناهیا فاصبحت منهیا» من امیر بودم اما الان مامور شدم، از بس که شما حرف های خودتان را تحمیل می کنید، شما نهی می کنید، شما دارید تحمیل می کنید. جریان تجمیل هایی که رسول گرامی اسلام(ص) و علی(ع) پذیرفت، جریان تحمیلگری که توسط نخبگان بر ایشان انجام می گرفت، جریان تحمیلی که بر امام حسن مجتبی(ع) شد، به جایی رسید که تا امام حسین(ع) تصمیم گرفت دیگر تحمیل نپذیرد و سیدالشهدا را قطعه قطعه کردند.

نبرد سید الشهدا(ع) به این دلیل بود که ایشان تحمیل را از جانب دوستان! را نپذیرفت و قطعه قطعه شد.

دوستان یا دشمنان؟

دوستان! چون تحمیل از جانب دوستان را نپذیرفت کار بدان جا کشید.

شمر و عمرسعد جزء خوارج نبودند اینها دوستان امام حسین(ع) محسوب می شدند. شمر جزء مجروحین پای رکاب امیرالمومنین(ع) بوده است.

عمرسعد در جوانی خطاب به امام حسین(ع) می گفت: "این مردم دیوانه اند! به من می گویند بر اساس برخی اخبار و روایات، تو قاتل حسین خواهی شد" امام حسین(ع) به عمرسعد می فرمود: "من کاری ندارم مردم چه می گویند ولی عمرسعد من هر موقع که از دنیا بروم، تو بعد از من زیاد زندگی نمی کنی" و حضرت این سخنان را در روز عاشورا به وی یاداور شد.

تمام عظمت قطعه قطعه شدن حضرت امام حسین(ع) برای لو دادن دوستانیست که ظرفیت قتل دارند. آقا جان این یارو ظرفیت داره حسین تیکه تیکه بکند! چرا ما شعورمان نمی رسد؟

چرا باید شهید دیالمه 27 سال پیش این ظرفیت ها را در بعضی ها تشخیص بدهد اما ما این ظرفیت ها را در جلوی چشممان ببینیم و تشخیص ندهیم؟! کربلای امام حسین(ع) که نمی خواهد یزید را به ما معرفی کند. خواسته دوستان امیرالمومنین(ع) را به ما معرفی کند! و بگوید ببینید اینها چه ظرفیت هایی دارند. اما مگر اینها چه ویژگی ای داشتند؟ مهمترین ویژگی اینها تحمیلگری بود.

عمرسعد تا چند روز قبل از عاشورا می گفت، من می ترسم آخر شمر مرا وادار به کشتن حسین کند! عمرسعد می خواست بیعت با یزید را هم به حسین(ع) تحمیل کند.

خب در انقلاب ما در چه تاریخی آقا فرمان دادند به دوستان خودش که جوان ها را جمع کنید می خواهم با آنها صحبت کنم؟ که در آنجا یک جوان به علت ازدهام جمعیت شهید شد (که خواب هم دیده بود که شهید می شود، غسل شهادت هم کرده بود) که از آن جا بود آقا چفیه انداختند گردنشان و دیگر برنداشتند و گفتند پس از این اگر کسی بخواهد صلح امام حسن(ع) را تحمیل کند، دیگر تحمیل را نمی پذیریم، و ما برخورد حسینی خواهیم کرد. از آن جا آقا به مرور مقابل تحمیلگری ها ایستادند، تحمیلگری هایی که امام(ره) هم بعضا مجبور به پذیرش بود.

تحمیل گر ها هم مشخص هستند چه کسانی اند؛ داریم، فلان شخص در خاطراتش می نویسد به امام(ره) گفتیم این؛ امام مخالفت کردند، اصرار کردیم، وادار شدند پذیرفتند.

جریان تحمیل گری از ابتدای انقلاب بوده؛ سخنان امام(ره) در رابطه با این که چه چیزهایی به ایشان تحمیل شده در نامه 6/1 را به خاطر بیاورید. "والله من از اول به بنی صدر راضی نبودم، والله از اول با آقای منتظری راضی نبودم". شما در خاطرات آقای ری شهری می خوانید قبل از اینکه آقای منتظری مطرح بشود به معضی از دوستان خودش فرمود قصه آقای منتظری را مطرح نکنید ولی آنها ایستادند جلوی امام(ره) و گفتند ما مطرح می کنیم و مطرح کردند.

جریان تحمیلگری نسبت به ولایت چرا صورت می گیرد؟

و حالا دو حالت بیشتر ندارد یا این قدر تحمیلگری می شود که روزگار همانند زمان سیدالشهدا(ع) می شود یا ایستادگی می کنید و فرج آقا امام زمان(عج) فرا می رسد، لذا زمانی که مقام معظم رهبری تحمیل گری را نمی پذیرد و بنا شده سفت و محکم بایستد. حتی برای کسانی که در خط آقا هم حرکت می کنند و یک اشتباهی می کنند آقا محکم می ایستد.

بعضی ها همش می خواهند مدام آقا را قانع کنند که ایشان کوتاه بیاید!

امیرالمومنین(ع) به ابن عباس می فرمایند: تو می توانی به من مشورت بدهی و من آنوقت نگاه می کنم ببینم مشورت تو چگونه بوده و اگر من تو را اطاعت نکردم تو باید مرا اطاعت بکنی.

ابن عباس! تو باید بگویی چشم!

اوج جریان تحمیلگری در این 4 سال بود و آنها تمام تلاش خود را کردند، دشمنان تقلا کردند، و در این جریان تحمیلگری مشارکت کردند و الحمدلله مقام معظم رهبری ایستادگی کردند. ایستادگی در مقابل این تحمیل، یکی از دلایل ظهور نزدیک آقا امام زمان(عج) است که این اعتقاد شخصی بنده است.

این جریان تحمیلگری را هر چه ما محکم تر، بی هزینه تر در مقابلش بایستیم، جامعه ما کمتر آسیب خواهد دید و هرچه پرهزینه تر بخواهیم در مقابل جریان تحمیلگر بایستیم، ضربه های بیشتری خواهیم خورد.

چاره ای نیست؛ ما برای اینکه جلوی جریان تحمیل گری را بگیریم، باید شخصیت ها را افشا کنیم. باید تحمیلگری ها را افشا کنیم. باید خط تحمیلگری را برملا کنیم و این خط را کاملا توضیح بدهیم.

تحلیل سوم: رفتن به سمت حقیقت، نه مصلحت

هر جامعه ی اسلامی که تشکیل می شود، مجبور است بعضی مصلحت ها را تحمل کند. ولی جامعه ی اسلامی بعد از گذشت زمان، از مصلحت ها فاصله می گیرد و به حقیقت ها رو می آورد. جامعه ای که پیامبر گرامی اسلام(ص) در آن هست و آن جامعه را تاسیس کرده؛ چقدر مصلحت ها را پیامبر گرامی(ص) اسلام پذیرفتند؟ از ازدواج های ایشان تا نزدیک کردن خیلی ها به خودشان، تا تحمل کردن آن تروریست هایی که می خواستند پیامبر را ترور کنند، تا آنجایی که می خواهد وصیت نامه بنویسد و ننوشتن را تحمیل می کند و ایشان این مصلحت را می پذیرد.


این مصلحت پذیری ها در دوران امیرالمومنین(ع) و 25 سال خانه نشینی ایشان و دوران 5 ساله حکومت ایشان ادامه دارد که حضرت می فرماید: اگر من می خواستم تمام احکام اسلامی را به حقیقت عمل کنم و اجرا کنم، همین چهار نفری که در کنار من بودند هم از بین می رفتند، لاجرم مصلحت ها را می پذیرد.

جامعه تا صلح امام حسن(ع)، تا قیام امام حسین(ع) پیش می رود.

قیام امام حسین(ع) نقطه ایست که جریان مصلحت به حقیقت، به نقطه ی نهایی خود می رسد و امام حسین در شرایطی قرار می گیرد که به حقیقت عمل می کند.

اما دوباره در یک دوران تاریخی به این نقطه می رسیم.

روی داستان خوارج یک کمی فکر کنید که این می تواند جز تحلیل چهارم قرار بگیرد.

در روضه ها همیشه از نمکدان شکنی کوفیان می گویند که چه کردند و چه ها کردند با اباعبدالله الحسین(ع) چه کردند، با امیرالمومنین(ع) چه کردند. خب درست است دیگر کارهای امیرالمونین(ع) اثری نداشت، مردم به طعنه امیرالمومنین(ع) می گفتند: مردان ما را کشته ای و حالا می آیی به یتیمان ما غذا می دهی؟

ببینید فضا تا چه حد می تواند تاریک بشود. ببینید اگر شما با زبان روشنگری نکنید، باید1400 سال بگذرد تا بشود این حرف ها را زد. همین امروز هم نمی توان به سادگی رفت وسط شهر و قصه و ماجرای خوارج را شفاف گفت. قبول دارید اگر بخواهیم داستان خوارج را رک و پوست کنده بگوئیم، یک عده ای با امیرالمومنین(ع) بد می شوند؟ ما که قتل عامی نکرده ایم. قبول دارید در آن صورت امیرالمومنین(ع) را به ضایع کردن حقوق یشر محکوم می کنند؟ این علی که اسوه ی ازلی و ابدی تاریخ است، ببینید چقدر در فشار و منگنه است؟

از شما می پرسم... خون کوفیان که از ما رنگین تر نیست؟ ما چرا نباید این امتحان ها را پس ندهیم؟ چرا نباید بین ما خوارج تولید شود؟ تا ملتی نشان ندهد که مثل مردم کوفه نیست! امام زمان(عج) خواهد آمد؟
من فقط یک پیشنهاد دارم برای اینکه این آزمایش سهمگین از ما گرفته نشود.

روشنگری کنید تا کار به خوارج نکشد. در زمان امیرالمومنین(ع) که صحنه اینقدر تیره و تار شد، چه رسد به زمان نائب امام زمان(ع) یعنی مقام معظم رهبری، همان شیطان الان هم هست، همان تجربه را هم دارد! همان مومنین ضعیف هم الان هستند! شما دلیلی دارید آن کسانی که در مردم کوفه بودند و نمک امیرالمونین(ع) را خوردند، سر سفره ایشان نشستند، و آخر نمکدان شکستند؛ آیا دلیلی دارید که الان چنین اشخاصی نباشند؟! چه دلیلی هست؟! چرا آن نفاق و آن ضعف ایمان در جامعه ما نباشد؟! پس روشنگری کنید.

امتحان خوارج یکی از امتحان های سهمگینی بود که امیرالمونین(ع) مجبور شد به حقیقت بیشتر عمل بکند. جنگ شد. امان از آن وقتی که نوبت به انجام حقیقت باشد و تحمل کردن مصلحت دیگر مصلحت نباشد! آن وقت چه فتنه ها و آشوب های سهمگینی ایجاد می شود. کدام یک از پیامبران و اولیای الهی را بالای منابر لعن کردند، غیر از علی بن ابی طالب(ع). چرا؟ چرا لعن کردند؟ آن وقت مقام معظم رهبری در مقابل امیرالمومنین(ع) چه چیزی دارد که امیرالمومنین(ع) بخواهد اینقدر متهم و مظلوم بشود و ایشان نشود؟ خب طبیعی است که آقا هم مظلوم خواهد شد.

شما و روشنگری نباشد ایشان مظلوم تر هم خواهد شد. آن امیرالمومنین(ع) که پیامبر(ص) دستشان را به عنوان ولی بالا برد، «من کنت مولا فهذا علی مولا» را داشت، این طور مظلوم می شود. مقام معظم رهبری که یک نامه از آقا امام زمان(عج) ندارد که بگوید من نائب ایشانم. خب اگر من و تو بیدار نباشیم ایشان هم مظلوم می شود! چرا بعضی وقت ها باید به مماشات رفتار کرد؟

جان دادن در راه خدا خیلی آسان تر از آبرو دادن در راه خداست. والان نوبت آن است که خواص و نخبگان مملکتی آبرو در راه خدا بدهند؛ اما بهترین ها خساست می کنند. مثل کسی که در خط مقدم جبهه، فرار کند.
چرا شما این نخبگانی را که می شناسید محاصره و دوره شان نمی کنید؟! چرا به ایشان نمی گوئید که خجالت بکشند از سکوتشان؟

ای کسانی که نان ولایت فقیه را می خورید! ای کسانی که نان حزب اللهی بودن و اصولگرا بودن را می خورید! این طور آدم اصولگرا می شود؟ تو زنده ای؟ تو نفس می کشی؟  تو زبان در کامت هست؟ و عوامل فتنه محاکمه نمی شوند فقط بخاطر اینکه آقایان ترسو هستند. جگر ندارید؟ چرا آنها را به دادگاه نمی کشید؟ مگر کم فتنه کرده اند؟ مگر حکم امام نیست؟ مگر حکمشان اعدام نیست؟ چرا مصلحت اندیشی می کنید؟ نتیجه مصلحت اندیشی تو چیزی جز گمراهی مردم نخواهد بود. اصولگراهایی که با رای مردم بالا آمدند، خوابند؟ کجا رفتند؟ پیک نیک رفتند؟ جایشان گرم و نرم شده؟ چرا از آبروی خود نمی گذرند؟ آن قوم آخرالزمانی که در سوره مائده توصیف شده و برای شما خواندم.
فرموده که : « لا یخافون لومه لائم» از سرزنش نمی ترسند، از آبرو دادن نمی ترسند.

امام زمان(عج) نمی آید چون 313 نفر که از آبرو دادن نترسند، نداریم. با کی بیاد؟!

از نمایندگان اصولگرای خود بخواهید جواب بدهند؛ که چرا روشنگری نکردند؟ چرا شکایت نکردند؟ چرا به دادستانی، به قوه قضائیه فشار نیاوردید که بعضی ها را به دادگاه بکشد؟ چرا شوخی می کنید، چرا بازی می کنید با خون مملکت؟ با خون شهدا؟ کی باید این حرفها را بزند؟

به من می گویند حاج آفا شما وجهه خودتون را خراب نکنید! سیاسی حرف نزنید! خاک بر سر اون وجهه ای که بخواهد ما را از انجام وظیفه دور کند. من با سکوت در برابر این دجال های کثیف که استعداد قتل اباعبدالله الحسین از شراره های چشم های کثیفشان می بارد، خیانت به فرج امام زمان بکنم؟ من دوست و دشمن را قاطی نمی کنم ولی دوستان حسین را کشتند. داریم همه مسائل را ماستمالیزیشن می کنیم!
ما باید جریان رسیدن از مصلحت به حقیقت را دنبال بکنیم  و به جایی می رسد که فرج آقا امام زمان(عج) رخ دهد.

علامت اینکه کمتر به مصلحت عمل شود در خطبه های نماز جمعه آقا چه بود؟ فرمودند این مناظره ها خوب بود، فقط احساساتی نشوند. یعنی چی؟ یعنی همان حقایق را بگویند اما بدون احساساتی شدن. و بعد فرمودند بایستی ادامه پیدا کند. اما می دانید که ما الان جرات نداریم ادامه بدهیم؟ می دانید اگر بنا بود همان مناظره ها ادامه پیدا می کرد، الان باید چه حرف هایی در تلویزیون مطرح می شد؟ حداقل باید این بحث مطرح بشود که چرا آنهایی که می خواستند شکایت کنند چرا شکایت نکردند؟ ولی خواص جامعه جا زدند؟ آن قدر حقیقت گرا نیستند؟

در به سمت حقیقت رفتن چه اتفاقی می افتد؟ ریزش ها و رویش هایی رخ می دهد؛ اگر من و تو ساکت نمانیم، این رویش ها بر ریزش ها غلبه خواهد کرد.



موضوع مطلب :


چندی است که برخی شایعه سازان، معاندین و غرض ورزان و گروهی غافل نیز به تبعیت از آنها سعی در القای مواردی جهت ضزبه به اصل ولایت فقیه دارند و قطعا این نوع فعالیتها ذهن پرسشگر جوانان عزیز را برای کشف واقعیت فعال خواهد نمود.



یکی از قضایایی که این افراد برای ضربه زدن به اصل ولایت فقیه و مقام معظم رهبری برگزیده اند ایجاد این شبهه است که با توجه به قانون اساسی مصوب 1358 رهبر می بایست مرجع تقلید باشد در حالیکه آیت الله خامنه ای در زمان انتخاب به رهبری مرجع نبوده اند.



اگر بخواهیم به صورت خلاصه به  این مسئله پاسخ دهیم باید بگوییم:


1 – در قوانین مربوط به رهبری (مصوب 1358) هیچ کجا بر مرجعیت بالفعل فرد تکیه نشده است بلکه " صلاحیت مرجعیت" را برای منتخب رهبری ملاک می داند.


  با عنایت به قراین موجود همچون درج و وجود درجه علمی اجتهاد برای آیت الله خامنه ای در آرشیو سابقه ی نمایندگان دوره ه ی اول مجلس، تدریس درس خارج توسط آیت الله خامنه ای قبل از پیروزی انقلاب در مشهد(که برای اهلش معیار مناسبی بر اجتهاد است)،تایید علمای بزرگ و ...، رهبر معظم انقلاب در سال 68 مجتهد مسلم بوده اند و بالتبع صلاحیت مرجعیت را نیز داشته اند.


  توجه  شود، افرادی که ایراد می گیرند، مرجعیت را به معنای شخصی که رساله ی مطبوع داشته و شهریه می گیرد تعبیر می نمایند. نیز معنای مرجعیت بالفعل نیز به همین معناست.


2- گاهی اوقات برخی، از اصول فوق الذکر تعبیر به مرجعیت بالفعل می نمودند لذا امام خمینی(ره) که در مواقع متفاوت با صدور حکم حکومتی تکلیف برخی گره های کور را تعیین می نمودند، خواستار حذف کلمه ی مرجعیت از قانون شدند.بنابر اعتقاد بسیاری این نامه نیز به مثابه ی حکم حکومتی تلقی می گردد.


2-1 ) لازم به ذکر است برخی اصول قانون اساسی مصوب ???? نیز این اختیار را به ولی فقیه داده بود تا بتواند از بالا ولایت بر امور داشته باشد.


چرا که برخی از اعضای شورای بازنگری قانون اساسی در سال 68 ، این اصل را به عنوان یک اصل قانونی مبنی بر مطلقه بودن ولایت فقیه می دانستند.


چنانکه موسوی خویینی ها در یکی از جلسات بازنگری اشاره می نماید:"... نظر من اینست که در آن مواردی که لازم می شود همچنانکه حضرت امام رضوان الله تعالی علیه انجام میدادند از همان اصل پنجم (احتمالا منظور اصل ??? بوده) یک تعبیری دارد ، اعتقاد من اینست که کاملا از آن استفاده می شود.آنجا گفته شده است : « و همه مسئولیت های ناشی از آن» من خیال می کنم برای اینکه اگر گاهی در مواقعی ولی امر، واقعا مصلحت جامعه بود یک کاری انجام بدهد، ضرورت اقتضا کرد انجام بدهد..."


2-2) برای اینکه بعدا هیچ شبهه ای به وجود نیاید بعد از رفراندوم بازنگری قانون اساسی، برای رهبری مجددا تصمیم گیری گردید و باز هم آیت الله خامنه ای به عنوان رهبر این انقلاب کشف گردیدند. پس در واقع برای انتخاب مقام معظم رهبری دو بار رای گیری شده است و اصولا می بایست ایراد آن عده ی فتنه گر تنها به حدود دو ماه رهبری مقام معظم رهبری باشد چرا که در قانون جدید که مبنای عمل خبرگان برای انتخاب رهبر لحاظ گردید، کلمه ی مرجعیت حذف گردیده بود. در مورد آن دو ماه هم در قالب دو قسمت بالا جواب داده شد.


در ادامه می توانید توضیح و تشزیح دلایل گفته شده را به صورت مشروح دریابید:



  


 ابتدا لازم است اصول 5، 107 و 109 قانون اساسی قبل از بازنگری را مروری بکنیم. چرا که انتخاب رهبر در آن مقطع بر اساس قانون اساسی قبل از بازنگری صورت پذیرفته است.


قانون اساسی


   اصل 5 قانون اساسی(مصوب 1358):


  در زمان غیبت حضرت ولی عصر(عج) در جمهوری اسلامی ایران، ولایت امر و امامت بر عهده فقیه عادل و باتقوی، آگاه به زمان، شجاع، مدیر و مدبر است و در صورتی که هیچ فقیهی دارای چنین اکثریتی نباشد، رهبر یا شورای رهبری مرکب از فقهای واجد شرایط بالا طبق اصل یکصد و هفت عهده دار آن می گردد.


 اصل 107 قانون اساسی(مصوب 1358):


  هر گاه یکی از فقهای واجد شرایط مذکور در اصل پنجم این قانون از طرف اکثریت قاطع مردم به مرجعیت و رهبری شناخته و پذیرفته شده باشد، همانگونه که در مورد مرجع عالیقدر تقلید و رهبر انقلاب آیت الله العظمی امام خمینی چنین شده است. این رهبر، ولایت امر و همه مسئولیت های ناشی از آن را برعهده دارد. در غیر اینصورت خبرگان منتخب مردم درباره همه کسانی که صلاحیت مرجعیت و رهبری دارند بررسی و مشورت می کنند. هر گاه یک مرجع را دارای برجستگی خاص برای رهبری بیابند او را به عنوان رهبر به مردم معرفی می نمایند و گرنه سه یا پنج مرجع واجد شرایط رهبری را به عنوان اعضای شورای رهبری تعیین و به مردم معرفی می کنند.


 اصل 109 قانون اساسی(مصوب 1358):


  شرایط و صفات رهبر یا اعضای شورای رهبری:1- صلاحیت علمی و تقوایی لازم برای افتاء و مرجعیت 2- بینش سیاسی و اجتماعی و شجاعت و قدرت و مدیریت کافی برای رهبری.


 


با توجه به قوانین بالا مشخص می شود شیوه و طریقه تعیین رهبر در نظام جمهوری اسلامی ایران در قانون اساسی 58، طبق اصل 5 و 107 به سه صورت بوده است:         
اول. یکی از فقهای واجد شرایط مذکور در اصل 5 از طرف اکثریت قاطع مردم به مرجعیت و رهبری شناخته و پذیرفته می شود، همان گونه که در مورد مرجع عالیقدر تقلید و رهبر انقلاب اسلامی آیه الله العظمی امام خمینی ـ مدظله العالی ـ، تحقق یافت. (اصل 107 سابق) 


دوم.  اگر چنین انتخابی به هر دلیلی صورت نگرفت، خبرگان منتخب مردم درباره همه کسانی که صلاحیت مرجعیت و رهبری را دارند بررسی و مشورت می کنند و یک مرجع را که دارای برجستگی خاص برای رهبری هست به عنوان رهبر، به مردم معرفی می نمایند.(اصل 107 سابق)


سوم.  در صورتی که به دلیل عدم برجستگی یا عدم امکان ترجیح یک فقیه، انتخاب یک فقیه از طرف خبرگان نیز ممکن نگردید، خبرگان 3 یا 5 مرجع واجد شورای رهبری را به عنوان اعضای شورای رهبری تعیین و به مردم معرفی می کنند. (اصل 107 سابق) 
 


  ?- در توضیح دلیل اول که در ابتدا به صورت خلاصه ذکر گردید باید گفت:


?- الف ) همانطور که واضح است صورت اول انتخاب رهبر در سال 68 صورت نپذیرفته ولی در مورد صورت دوم، سوالی که باید از آن دسته از افرادی که این شبهات را مطرح می نمایند پرسید، اینست که آیا از اصل 107 آنجا که می گوید:« خبرگان منتخب مردم درباره همه کسانی که صلاحیت مرجعیت و رهبری دارند بررسی و مشورت می کنند» اینطور بر می آید که باید فرد منتخب حتما مرجع باشد؟ یا می گوید، صلاحیت مرجعیت و رهبری داشته باشند؟ از این جمله بر می آید که رهبر باید مجتهد باشد و همانطور که در آن حال هیچکدام رهبر نیستند، ولی صلاحیت آن را دارند، نیز مرجع هم می توانند نباشند هر چند باید صلاحیت مرجعیت داشته باشند.( صلاحیت یعنی اهلیت داشتن، شایستگی و سزاواری – فرهنگ فارسی معین)


 ?- ب)  در اصل 109 قانون اساسی قبل از بازنگری، در بند 1 آمده است، صلاحیت علمی و تقوایی لازم برای افتاء و مرجعیت، که این صفت و شرط به عنوان اولین و بارزترین شرط رهبری ذکر شده است و چنان که از محتوای این بند از اصل 109 بر می‌آید، سخن از صلاحیت برای افتاء و مرجعیت است نه مرجعیت بالفعل و چنین شرطی در همه افرادی که به درجه اجتهاد نائل شده‌اند وجود دارد. پس در اصل مذکور (109) که در صدد بیان شرایط و صفات رهبری بود هیچ گونه تصریحی در مرجع بالفعل بودن رهبری ندارد.



 ?- ج) حال اگر گفته شود در اصل 107 قبل از بازنگری در آنجا که می گوید: «در غیر این صورت خبرگان منتخب مردم درباره همه کسانی که صلاحیت مرجعیت و رهبری دارند بررسی و مشورت می‌کنند، هر گاه یک مرجع را دارای برجستگی خاص برای رهبری بیابند او را به عنوان رهبر مردم معرفی می‌نمایند.» منظور از عبارت فوق مرجعیت بالفعل می باشد نه صلاحیت و مرجعیت شأنی؛ در جواب باید گفت جملات را منقطع از هم تفسیر نبایستی بکنیم، بلکه باید به ما قبل این جمله توجه کنید که می‌گوید، خبرگان مردم درباره همه کسانی که صلاحیت مرجعیت و رهبری دارند، و از این صلاحیت نیز صلاحیت  و مرجعیت شأنی استفاده می‌شود. کلمه صلاحیت به قطع به رهبری باز می گردد چرا که قرار است رهبر انتخاب شود و در صورتیکه به رهبری باز نگردد ما رهبر را مفروض گرفته ایم و این کاری لغو است، پس مراد از رهبری، رهبری شأنی است. پر واضح است کلمه صلاحیت به مرجعیت هم که بین دو کلمه رهبری و صلاحیت است نیز بر می گردد پس در صورتیکه مرجعیت و رهبری بالفعل در نظر گرفته شود تفسیر جمله مذکور این می‌شود که همه کسانی که مرجع و رهبراند، و این نتیجه لغو و بیهوده است. بنابراین در جمله بعدی که گفته هر گاه یک مرجع را دارای برجستگی خاص برای رهبری بیابند او را به عنوان رهبر به مردم معرفی می‌نمایند؛ در پرتو توضیحاتی که ذکر شد و به قرینه جمله قبلی منظور مرجع بالفعل نیست بلکه صلاحیت مرجعیّت مدنظر است. چنان چه اصل 109 اظهار می‌دارد.


?-د)  نیز در اصل 109 قانون اساسی قبل از بازنگری شرط دوم رهبری «بینش سیاسی و اجتماعی و شجاعت و مدیریت کافی برای رهبری» لحاظ شده است. حال اگر بر فرض مرجعیت فعلی منظور باشد. در صورت تعدد مراجع، طبق اصل 107 خبرگان چند مرجع را یافتند، ولی هیچ کدام قدرت کافی یا مدیریت کافی برای رهبری نداشتند، در واقع بین انتخاب مراجع تقلید فاقد قدرت مدیریت یا فاقد بینش سیاسی و انتخاب مجتهد مدیر و مدبر و دارای بینش سیاسی و اجتماعی تزاحم پیش بیاید، مجلس خبرگان چه باید بکند؟


?-ه) آیت الله یزدی در جلسه پنجم بازنگری قانون اساسی در تاریخ دوازدهم اردیبهشت ماه 68 یعنی حدودا یک ماه قبل از رحلت امام(ره) در تفسیر مرجعیت می گویند:


جلسه بازنگری


    "من از اول اصلا برداشتم از اصل پنجم و اصل 107 و 109 این بود که صلاحیت مرجعیت صلاحیت ثبوتی است، یا صلاحیت به معنای قابلیت و معنای امکان است نه به معنای فعلیت. اخیراً هم یکی دو سه بار مراجعه کردم و ظاهراً از بعضی اساتید و سروران عزیز که در شورا هستند سؤال کردم که این تفسیر از کجای این اصل در آمده ؟ گفتند به هر حال ما اینطور استظهار می کنیم در اصل 5 که اصلا این مسأله مطرح نیست فقط فقیه عادل ، مدیر و مدبر مطرح است در اصل 107 هم صورت دومش، صورت اولش که خوب اکثریت مردم یک فقیه را به رهبری انتخاب کرده اند و او رهبر است . به جای خود . در صورتیکه چنین چیزی نباشد ...چنانچه در اصل 109 اتفاقا تصریح کرده به صلاحیت افتاء و مرجعیت که من می خواهم همین را قرینه بگیرم برای اینکه مقصود فعلیت نیست صلاحیت افتاء و مرجعیت . هر فقیهی که شرائط فتوا دادن را داشته باشد صلاحیت افتاء و مرجعیت را دارد . ... فقط آن جمله بعدش که خبرگان در بین کسانی که صلاحیت مرجعیت رهبری را دارند اگر یک مرجع را دارای خاصیت اضافی دیدند او را معرفی می کنند . این مرجع ظاهرا از همان مراجعی است که مورد معرفی هستند نه یک مرجع بالفعل . پس طبعاً این کلمه مرجع بعدی به این معنا نیست که یعنی یک مرجع بالفعل ...شاید خبرگان قانون اساسی همچنین منظوری نداشته اند خبرگان در بین مراجع بالفعل یعنی حتما زمانی باشد که ده تا مرجع بالفعل به معنای ده تا کسانی که هر کدامشان یک عده ای مقلد دارند ، هر کدام رساله مطبوعی دارند و وجوهات می گیرند و در اصطلاح حوزه ای ما شهریه دارند . این عناوین را داشته باشند تا بشود گفت مرجع بالفعل. من تصور نمی کنم خبرگان اول هم چنین مقصودشان بوده ، در بین کسانی که صلاحیت مرجعیت دارند صلاحیت ثبوتی میشود . آنجائی هم که بعدش دارد که اگر یک مرجع را واجد این خصوصیت دیدند یعنی یک مرجع در بین همانها . پس طبعاً این مرجع هم مرجع بالفعل نیست، ... بنابراین اصول قبلی هیچ کجا نگفته است که ما در بین مراجع یعنی کسانی که مرجعیت فعلی دارند اگر یکی را دیدیم ، بلکه در کسانی که صلاحیت مرجعیت را دارند ."   
رئیس شورای بازنگری (آیت الله مشکینی)- "آقای یزدی اینجا دارد که از طرف اکثریت قاطع مردم به مرجعیت و رهبری شناخته شده باشد . "       
آیت الله محمد یزدی-" این صورت اول است ومورد بحث نیست . صورت دوم را عرض میکنم که در این اصل می گوید اگر اکثریت مردم صلاحیت مرجعیت و رهبری را انتخاب کردند او رهبر خواهد بود این اصلا از طریق خبرگان نمی آید. صورت دوم این است که در غیر اینصورت یعنی مردم یکی از مراجع را به رهبریت انتخاب نکردند و اکثریت قابل اعتنائی هیچ یک از مراجع را به رهبری نمی شناسند در اینجا پای خبرگان مطرح شده که خبرگان بیایند در بین کسانی که صلاحیت مرجعیت دارند . این کسانی که صلاحیت مرجعیت دارند یعنی چه ؟ یعنی مرجعیت بالفعل دارند ، یعنی حتما چند تا مرجع هستند (مهدوی کنی- هرگاه یک مرجع … ) عرض میکنم این هر گاه یک مرجع یعنی همان کسانی که صلاحیت مرجعیت دارد . این مرجع همان یک نفر از بین همانهاست . آنها اگر همه بالفعل هستند این هم میشود بالفعل ..."  


?-و) در زمان امام راحل(ره) اعضای کمیسیون یکصد و هفت -که یکی از وظایفش تفسیر قانون اساسی در این گونه موارد است این موضوع را مورد بررسی قرار دادند که"منظور از مرجع چیست" و میزان و ملاک کدام اصل است؟ در نتیجه اکثریت اعضا در مصوبه ای معیار را "صلاحیت مرجعیت" دانستند، نه مرجع بالفعل.


 ?-ز) آقای هاشمی رفسنجانی در خطبه نماز جمعه نوزدهم خرداد 1368 در این باره می‌گوید:


 « یک نکته بود در قانون اساسی گذشته که می‌گفت از میان مراجع ذیصلاح یا کسانی‌که صلاحیت رهبری دارند، صلاحیت مرجعیت دارند، اینکه من "یا" می‌گویم چون دو نظر در تفسیر آن است که آیا مرجعیت بالفعل برای رهبری لازم است یا کسانی که صلاحیت رهبری دارند. ما در انتخابات قبلی که قائم مقام رهبری را انتخاب کردیم(سال 1364)،  [نظر] خبرگان [این بود] که منظورقانون، آن کسی است که صلاحیت مرجعیت را داشته باشد نه مرجعیت فعلی را، چون در آن زمان مرجعیت نداشتند ولی همه صلاحیت را تأیید کردند. و روی آن رأی دادیم. ....»


   


 ?- با همه این تفاسیر و دلایل برخی افراد چه در مجلس تدوین قانون اساسی 1358 و یا بعدا تفسیر می نمودند که مراد از آمدن کلمه مرجع همان مرجعیت بالفعل بوده است و این تفاسیر ممکن بود بعدا در انتخاب رهبر مشکل ایجاد نماید لذا  امام (ره) در جواب نامه آیت الله مشکینی برای درخواست نصیحت در تدوین قانون اساسی و برای اینکه بعدا مشکل و تفسیری غیر از تفاسیر بالا صورت نگیرد در نامه ای خواستار حذف کلمه مرجعیت از قانون اساسی شدند تا این مشکلها پیش نیاید.


?-الف) ایشان در نامه خود آورده بودند.


 حضرت حجت الاسلام والمسلمین جناب آقای حاج شیخ علی مشکینی - دامت افاضاته


بسم الله الرحمن الرحیم


پس از عرض سلام ، خواسته بودید نظرم را در مورد متمم قانون اساسی بیان کنم .هر گونه آقایان صلاح دانستند عمل کنند. من دخالتی نمی کنم . فقط درمورد رهبری ، ماکه نمی توانیم نظام اسلامی مان را بدون سرپرست رها کنیم . باید فردی را انتخاب کنیم که از حیثیت اسلامی مان در جهان سیاست و نیرنگ دفاع کند. من از ابتدا معتقد بودم واصرار داشتم که شرط "مرجعیت " لازم نیست . مجتهد عادل مورد تایید خبرگان محترم سراسر کشور کفایت می کند. اگر مردم به خبرگان رای دادند تا مجتهد عادلی را برای رهبری حکومتشان تعیین کنند، وقتی آنها هم فردی را تعیین کردند تا رهبری را به عهده بگیرد، قهری او مورد قبول مردم است . در این صورت او ولی منتخب مردم می شود وحکمش نافذ است . در اصل قانون اساسی من این را می گفتم ، ولی دوستان در شرط"مرجعیت " پافشاری کردند، من هم قبول کردم . من در آن هنگام می دانستم که این درآینده نه چندان دور قابل پیاده شدن نیست . توفیق آقایان را از درگاه خداوند متعال خواستارم . والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته .


 روح الله الموسوی الخمینی


9/2/68


         


 برخی این نامه امام(ره) را حکم حکومتی دانسته و بر لازم الاطباع بودن آن تاکید نموده بودند چرا که حکم حکومتی واجب بوده و می بایست اجرا گردد.


 ?-ب)  آیت الله امینی نیز در جلسه بازنگری قانون اساسی بیان نموده بودند:"... مسئله دیگر که حذف مرجعیت بود . در اول، کمیسیون اینجوری بود که خود مرجع را ذکر کرده بود. یعنی یکی از اولویت ها . امام فرموده بود که شرط حتمی نباشد بعد کمیسیون هم همین کار را کرد و گفت خوب شرط حتمی نباشد ، اما یکی از اولویت ها باشد . اما بعداً با یک مطالعه ثانوی این تصمیم گرفته شد که مرجعیت حذف بشود . برای دو جهت :   
یکی اینکه اصلا مرجعیت یک چیزی نیست که شرعا ما یک امتیازی داشته باشیم . آن کسی که ولی فقیه است عبارت از آن است که در واقع این فقیه و مجتهد عادل باشد ، اما مرجعیت شرط نیست . این یک .      
و مطلب دوم اینکه فکر شد که ممکن است در آینده این مورد سوءاستفاده قرار بگیرد و یک کسانی که اینها مرجع هستند و واجد سایر شرایط رهبری نیستند یک عده ای از طرفدارانشان بخواهند با سر و صدا این را جلو بیاندازند، از این جهت فکر کردیم بهتر است که اصلا لفظ مرجعیت ذکر نشود . اما این معنائی که مرجعیت ذکر نشده به این معنا نیست که به شرط لا است، بلکه لا به شرط است و صلاح این بود که این لفظ در اینجا نیاید که در سابق آمده بود . بهتر این است که ذکر نشود ، خود خبرگان می دانند اگر یک جای مناسبی بود خود انتخاب می کنند . اما یک چیزی نباشد که دست دیگران قرار بگیرد ، چون یک چیز شرعی هم نبود ."


  ?-ج) در تاریخ 14 خرداد و در جلسه ای که بعدازظهر آن روز توسط خبرگان رهبری به ریاست آیت‌الله مشکینی و با حضور اکثریت اعضای آن رسمیت یافت در ابتدای جلسه ، علی‌رغم آن که آیت‌الله منتظری پس از عتاب حضرت امام‌، با ارسال نامه مورخ 68.1.7 رسماً استعفای خود از قائم‌مقام رهبری را اعلام داشته و حضرت امام (ره) نیز طی جوابیه‌ای به تاریخ 68.1.8 از این اقدام استقبال کرده و آن را پذیرفته بودند، اعضای خبرگان به منظور مرتفع ساختن هرگونه شائبه‌ای در این زمینه، طی یک رأی‌گیری، استعفا و برکناری ایشان از این مسئولیت را به رسمیت شناختند و آن‌گاه وارد شور برای تصمیم‌گیری درباره ولایت امر و رهبری نظام گردیدند و با توجه به تفاسیر، مصوبات و نامه امام(ره) حضرت آیت الله خامنه ای با رای   9/80 درصد حاضران در مجلس خبرگان که شامل 72 درصد کل اعضا بودند، به رهبری انتخاب گردیدند.


 در ادامه و برای اینکه تمامی حرف و حدیث ها تمام شود، خبرگان مردم یکبار دیگر بعد از همه پرسی بازنگری قانون اساسی مسئله رهبری آیت الله خامنه ای را با توجه به قانون اساسی جدید به شور گذاشتند که باز هم آیت الله خامنه ای به رهبری نظام برگزیده شدند. چنان که آقای هاشمی رفسنجانی  از اعضای مجلس خبرگان رهبری در این زمینه میگوید: «... برای انتخاب آیت الله خامنه‏ای دوباره رأیگیری کردیم، اول بر اساس حکم امام موقتاً آیت الله خامنه‏ای را انتخاب کردیم. بعداً که قانون اساسی اصلاح شد، بر اساس قانون اساسی دوباره رای گیری کردیم بیشتر از بار اول رأی آوردند و به صورت دائمی انتخاب شدند"



 تاییدات 


 مرحوم امام (ره) قبل از ارتحال اشاراتی به صلاحیت آیة الله خامنه‌ای برای رهبری داشتند که راهنمای خوبی برای خبرگان شد. آقای هاشمی رفسنجانی در این زمینه می‌گوید:


 "در جلسه‌ای که با حضور روسای سه قوه و برخی از آقایان، خدمت امام رسیده و نگرانی خود را از خلاء رهبری بعد از عزل آقای منتظری توسط ایشان ابراز کردیم، امام‌قدس سره فرمودند: «خلا رهبری پیش نمی‌آید، شما آدم دارید». گفتیم: چه کسی؟ ایشان در حضور آقای خامنه‌ای فرمودند: «همین آقای خامنه‌ای» که بعد از آن، آقای خامنه‌ای خدمت امام عرضه داشتند که نقل مطالب این جلسه را بر ما تحریم کنید و حضرت امام نیز چنین کردند."


 "...بعدها در جلسه‌ای که تنهایی خدمت امام رسیدم، مطالب خود را با صراحت بیش‌تر بیان کرده و گفتم: آقا با وضعیت به وجود آمده، درباره رهبری چه کنیم؟ ما که کسی را نداریم و ... حضرت امام‌قدس سره فرمودند: «با وجود آقای خامنه‌ای چرا این قدر تردید به خود راه می‌دهید؟»"


مرحوم حاج سید احمد خمینی نقل می‌کند:


"وقتی که آیت اللّه خامنه‌ای در سفر کره (شمالی) بودند، امام گزارش‌های آن سفر را از تلویزیون ‌می‌دیدند. منظره دیدار از کره، استقبال مردم و سخنرانی‌ها و مذاکرات آن سفر، خیلی جالب بود. امام بعد از آن‌که این‌ها را مشاهده کردند، فرمودند: «الحق ایشان شایستگی رهبری را دارند.»"



 نیز پس از این انتخاب، مراجع بزرگوار تقلید، علما و شخصیت‌ها، هر یک در پیام‌ها، سخنرانی‌ها، مصاحبه‌ها و... ، ضمن تایید این انتخاب از آن به عنوان  «هدایتی الهی»، «انتخابی شایسته»، «مایه دل‌گرمی و امیدواری ملت ایران و یأس دشمنان» یاد کرده  و  از مقام معظم رهبری  با عنوان «شخصیتی ممتاز»، «واجد همه شرایط رهبری» و «صالح‌ترین فرد برای این منصب» نام بردند.


 


آیت الله گلپایگانیآیت الله آملیآیت الله اراکیآیت الله بهاء الدینی


 


  آیت اللّه العظمی گلپایگانی‌ در بخشی از پیام خود خطاب به ایشان چنین نوشت:


... از خداوند متعال مسألت دارم که تأییدات خود را بر شما در منصب حساس رهبری جمهوری اسلامی ایران مستدام بدارد.


 


 آیت اللّه العظمی میرزا هاشم آملی‌ نیز چنین بیان داشت:


... انتخاب شایسته شما از سوی مجلس خبرگان، موجب امید و آرامش گردید؛ چرا که شما شخصیتی متفکر، عارف به اسلام و صاحب درایت و تدبیر هستید.


 


آیت اللّه العظمی اراکی‌:


... انتخاب شایسته حضرت عالی، مایه دل‌گرمی و امیدواری ملت قهرمان ایران است.


 


آیت اللّه  بهاءالدینی‌:


... از همان زمان، رهبری را در آقای خامنه‌ای می‌دیدم؛ چرا که ایشان ذخیره الهی برای بعد از امام بوده است. باید او را در اهدافش یاری کنیم. باید توجه داشته باشیم که مخالفت با ولایت فقیه، کار ساده‌ای نیست.


 


آیت اللّه مهدوی کنی:


...این الهامی بود از الهامات الهی و هدایتی بود از هدایت معنوی روح حضرت امام.


 


آیت اللّه صالحی مازندرانی:


حضرت آیت اللّه خامنه‌ای، بهترین، پاکیزه‌ترین و گواراترین ثمره‌ای است که شجره طیبه مجلس خبرگان، به امت اسلامی تقدیم کرده است. کسی انتخاب شد که مرد دیانت و سیاست و مرد جهاد و اجتهاد است و از شجره طیبه رسالت و ولایت می‌باشد.


 


آیت اللّه سید کاظم حائری:


...آن‌چه برای من خیلی مشخص بود، مسأله اخلاص ایشان است که ایشان جز خدا چیزی را در نظر ندارد. اخلاص از ایشان می‌بارد. اخلاص ایشان خیلی روشن است برای من. ایشان به بهترین وجه ممکن، الا‌ن دارد کشور را اداره می‌کند.


آقای یوسف صانعی:


آیت اللّه خامنه‌ای، نه تنها مجتهد مسلّم می‌باشد، بلکه فقیه جامع الشرایط واجب‌الاتباع می‌باشد.


 


آقای هاشمی رفسنجانی:


تمامی مناصبی که آیت اللّه خامنه‌ای قبول کردند، با اصرار فراوان دیگران بوده و در قلب این مرد، غیر از اطاعت خدا و خدمت و ادای فریضه الهی، چیز دیگری وجود ندارد.


 


 آیت الله منتظری نیز در پیامی برای آیت الله خامنه ای آرزوی موفقیت نمود. متن پیام تبریک ایشان به آیت الله خامنه ای به شرح زیر می باشد:


 


بسم الله الرحمن الرحیم


جناب مستطاب حجه الاسلام والمسلمین آقای حاج سید علی خامنه ای رهبر منتخب جمهوری اسلامی ایران دامت برکاته


پس از سلام و تحیت و تسلیت به مناسبت ضایعه جبران ناپذیر و مصیبت عظمای عالم اسلام، ارتحال روح خدا پیشوای عالیقدر آزادگان و مستضعفان جهان بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران قائد عظیم الشان حضرت آیت الله العظمی امام خمینی (قدس سره الشریف) که به همه جهانیان درس فداکاری و مبارزه و قیام در برابر طاغوتها و مستکبران را آموخت، از خداوند قادر متعال مسالت می‎نمایم جنابعالی را که فردی لایق و متعهد و دلسوز و در دوران مبارزات و انقلاب تجربه ها آموخته و همواره مورد حمایت رهبر بزرگ انقلاب بوده اید در انجام مسئولیت خطیر رهبری که مجلس خبرگان به جنابعالی محول نموده است یاری نماید تا ان شاء الله موفق شوید به کشور و به ملت مسلمان ایران که در راه تحقق اهداف و آرمانهای انقلاب این همه گذشت و فداکاری از خود نشان داد و با همه وجود در صحنه انقلاب باقی است خدمات شایسته و سازنده ای انجام دهید و با حفظ سیاست نه شرقی و نه غربی در تقویت کشور و پیشبرد مبانی و موازین شرع مبین کوشش فرمایید و دشمنان خارجی و داخلی اسلام و کشور را از هر جهت ناامید و مایوس نمائید.


ان شاء الله در مسائل مهمه و سرنوشت ساز مشورت با حضرات آیات عظام و علماء اعلام و شخصیتهای متعهد و آگاه مورد توجه خواهد بود.


والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته


‏68/3/23 - حسینعلی منتظری


  


  در آخر با کلامی از آیة الله بهاء الدینی دربار? آیة الله خامنه‌ای بحث را به پایان می‌رسانیم:


  بعد از فوت امام اگر بشود به کسی اعتماد کرد به این سید (آیة الله خامنه‌ای) است. ایشان از همه افراد به امام نزدیک‌تر است. کسی که ما به او امید داریم،  آقای خامنه‌ای است. باید به او کمک کرد که تنها نباشد. شما از ما قبول نمی‌کنید و تعجب می‌کنید ولی این دید ماست و نزد ما محرز است.




موضوع مطلب :


معرفی ممتازترین فناوری‌های سال ????بدست sd در دسته اخبار تکنولوژی و IT


استقبال گرم مردم و مصرف‌کنندگان از فناوری‌های تازه و رویدادهای مربوط به آن، جلوه‌ای شگفت‌انگیز به سال ???? بخشید. در این سال وقایع گوناگونی در عالم فناوری دستگاه‌های رایانه‌ای و سخت‌افزار و نرم‌افزار آن رخ داد. بسیاری از سخت‌افزارها و فناوری‌هایی که برخی از آنها نیز در ابتدا کم‌اهمیت شمرده می‌شدند، در طول سال و با گذشت زمان، جایگاه و اهمیت واقعی خود را در بین کاربران و مصرف‌کنندگان پیدا کردند.در این راستا تعدادی از بهترین و پراهمیت‌ترین آنها را که نقش مهم و تاثیرگذار و ماندگاری نیز در ذهن و حافظه مصرف‌کنندگان سخت‌افزار رایانه در طول سال گذشته داشته‌اند، به شما معرفی می‌کنیم. گفتنی است که برخی از آنها جزو فناوری‌هایی هستند که به‌دلیل اهمیت زیاد و قرار داشتن در چرخه سیر تکاملی، دامنه‌شان به سال ???? نیز تعیم یافته است. ... ادامه مطلب...


موضوع مطلب :


اربعین حسینی تسلیت باد

مصرف ماهی، احتمال زایمان‌های زودرس را کاهش می‌دهدبدست sd در دسته پزشکی،سلامت


گروه سلامت‌: مصرف ماهی یک عامل موثر جهت کاهش احتمال زایمان زودرس و وزن کم نوزادان هنگام تولد است.


به گزارش ایسنا، این مطالعه با هدف بررسی مصرف ماهی با اسید چرب امگا ? بر میزان کاهش زایمان زودرس و کم وزنی نوزادان هنگام تولد توسط زیبا تقی‌زاده از دانشکده پرستاری و مامایی دانشگاه علوم پزشکی تهران و جمعی از همکارانش انجام شد.


در این مطالعه، ???? نفر که دارای ویژگی‌های ورود به مطالعه بودند، از طریق نمونه‌گیری مبتنی بر هدف انتخاب و از هفته ?? بارداری به طور آزادانه وارد مطالعه شدند.


یافته‌ها ارتباط آماری معناداری بین مصرف ماهی بیش از ? بار در دوران بارداری با کاهش زایمان زودرس و افزایش وزن هنگام تولد نوزادان را نشان داد.شناسایی عوامل خطرساز برای زایمان زودرس و وزن کم موقع تولد که زمینه‌ساز بیماری‌ها و عوارض نوزادی است، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. وزن زیاد موقع تولد در نوزادان و یا حاملگی‌های طولانی مدت در جوامعی که مصرف بالای ماهی با اسید چرب امگا ? دارند، موید اثر این اسید چرب بر افزایش رشد و وزن جنین داخل رحم و در نتیجه کاهش میزان زایمان زودرس و کم وزنی نوزادان هنگام تولد است.مصرف ماهی یک عامل موثر جهت کاهش احتمال زایمان زودرس و وزن کم هنگام تولد محسوب می‌شود. لذا تدوین و ارائه برنامه‌های آموزشی تغذیه برای زنان باردار ضروری به نظر می‌رسد.


منبع: جام جم آنلاین




موضوع مطلب :


 



رئیس جمعیت مبارزه با نژادپرستی فرانسه:

تصمیم پاریس در منع استفاده از روبنده، موجب اسلام‌ستیزی است

خبرگزاری فارس: رئیس جمعیت دوستی بین ملت‌ها و مبارزه با نژاد پرستی، تاکید کرد منع استفاده زنان مسلمان از نقاب در فرانسه موجب گسترش اسلام‌ستیزی در این کشور می‌شود.




به گزارش فارس، "مولود عوینیت " در گفت‌وگو با شبکه خبری العالم اعلام کرد: تصویب قانون منع استفاده زنان مسلمان از نقاب و روبنده در امکان عمومی در فرانسه موجب گسترش اسلام‌ستیزی در این کشور می شود، که متاسفانه از مدتی قبل در فرانسه شیوع پیدا کرده است.
وی افزود: با نزدیک شدن موعد انتخابات در فرانسه، مهاجران و به ویژه عرب‌ها و مسلمانان دوباره قربانی رقابت‌ها و کشمکش‌های سیاسی برای کسب آرای راستگرایان افراطی شده‌اند.
از سوی دیگر "محمد موسوی " رئیس شورای اسلامی فرانسه در جمع خبرنگاران گفت: تصویب قانون منع استفاده از نقاب نتایجی معکوس دارد، و معتقدم که باید با این مسئله از راه‌های دیگر تعامل کرد.
مسلمانان فرانسه که شمار آنها بیش از 5 میلیون نفر است و بیشترین جمعیت مسلمانان در مقایسه با دیگر کشورهای اروپایی هستند، تصمیم پارلمان این کشور را برای منع استفاده از نقاب، موجب افزایش محدودیت‌ها و آزادی فردی و دینی می‌دانند.
یک شهروند مسلمان فرانسوی در این خصوص به خبرنگار العالم گفت: در فرانسه ادعا می‌شود که عدالت، آزادی و برادری وجود دارد و این در حالی است که می‌بینیم زنان مسلمان هنگامی که از نقاب استفاده می‌کنند، نمی‌توانند، وارد مراکز خرید و دیگر اماکن عمومی شوند.
یک مسلمان فرانسوی دیگر هم گفت: تصمیم پارلمان فرانسه برای تصویب این قانون کاملا مخالف آزادی است.
پارلمان فرانسه قصد دارد قانونی را برای منع زنان مسلمان از پوشیدن نقاب در اماکن عمومی تصویب کند. کارشناسان و تحلیلگران معتقدند که این قانون در صورت تصویب با مخالفت‌ها و اعتراض‌هایی همراه می‌شود و برخی هم مطرح شدن این مسئله را اقدامی از طرف سارکوزی برای جلب آرای راستگرایان افراطی در انتخابات آینده می‌دانند.




موضوع مطلب :


<   <<   56   57   58   59   60   >>   >   
آرشیو وبلاگ های پارسی بلاگ
درباره وبلاگ

نویسندگان
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز



فروش بک لینک