شاید این مطلب رو قبلاً هم دیده باشید، به نظرم جالب اومد:
من پیتزا نمیخورم
چون عباس بچه دزفول لنگ وام ازدواجشه
من پیتزا نمیخورم
چون حیدر جانباز شیمیایی جلوی بنیاد چادر زده برای اینکه صاحبخونه جوابش کرده و کمیسیون پزشکی مدارکشو ناقص اعلام کرده
من پیتزا نمیخورم
چون افغانیها به دخترک معصوم ایرانی تجا .....
من پیتزا نمیخورم
چون میثم داره بزرگ میشه و نمیدونه پدرش کیه؟!
من پیتزا نمیخورم
چون در روستای علیآباد به جای آب، غصه میخورن ...
من پیتزا نمیخورم
چون نون سفره ما بوی نفت میده!
من پیتزا نمیخورم
چون ریحانه رو به ارباب 60 ساله! دادن
من پیتزا نمیخورم
چون حیدر کارگر 45 ساله شرکت .... هنوز از درد کمر میناله. نه از کار زیاد، از ضربه باطوم به خاطر حقوقی که سه ساله نگرفته ...
من پیتزا نمیخورم
چون اکبر کارگر ساختمانی برج نیما 2ماهه که خودش و زندگیش فلج شده برای اینکه بیمه نبوده!
من پیتزا نمیخورم
چون کبری خانم، مستاجر زیر زمین حسن آقا هر شب اشکنه میپزه
من پیتزا نمیخورم
چون حاج یونسی رو میشناسم که هر شب پیتزا میخوره با طعم ...؟ و دیوار خونهش پر از عکسهای سواحل آنتالیا. جعبههای پیتزاشو هر شب جعفر، سپور محله میبره و صبحها اضافههای نون باگت منزلشو، قنبر نمکی 60 ساله!
من پیتزا نمیخورم
چون میلاد بچه معلول علی آقا دستش سهواً خورده بود به سمند حاج یونس و فریاد: .... پدر سگ فلج! رو شنیده بودم
من پیتزا نمیخورم
چون حاج یونس سه شنبهها مجلس داره با حضور فلان نماینده مجلس ... مدیر کل ... فلان بازاری .... و میدونی شام سه شنبههاشون چیه؟
عضو شورای مرکزی جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی ،گفت: نگاه دقیق خواص در وضعیت فعلی جامعه و عدم سکوت آنان و تحلیل دقیق آنها میتواند فضای غبارآلود فتنه را شفاف کند.
به گزارشبچه های ارزشی به نقل از فارس،حجتالاسلام سیدمحمدرضا آقامیری با اشاره به نقش نخبگان در پیروزی انقلاب اسلامی، گفت: در جریانات مختلف سیاسی ـ اجتماعی ، جامعه از دو رکن اصلی مردم و خواص ایجاد می شود و این موضوع پایه گذار شکلگیری جنبشها به رهبری خواص است.
این فعال سیاسی اصولگرا تصریح کرد: خواص به عنوان رکن اصلی در حل مسائل و مشکلات جامعه با روشنگری میتوانند موارد موردنظر را به رکن دوم یعنی مردم انتقال دهند.
آقامیری نخبگان را رکن اصلی انقلاب اسلامی دانست و افزود: در انقلاب شکوهمند اسلامی حضرت امام خمینی(ره) به عنوان رهبر و راهنما، مسائل را به خواص انتقال میدادند و نخبگان با روشنگری مسائل را برای مردم مطرح میکردند.
وی ادامه داد: در شرایط حال حاضر خواص میتوانند فضای جامعه را به وحدت و به کثرت برسانند.
عضو شورای مرکزی جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی، خاطرنشان کرد: نگاه دقیق خواص در وضعیت فعلی جامعه و عدم سکوت آنان و تحلیل دقیق آنها میتواند فضای غبارآلود فتنه را خنثی سازد.
آقامیری با تأکید بر اینکه خواص باید برای حفظ نظام بیشترین تلاش را کنند، اظهار داشت: نخبگان در رأس نظام با تجربه 30 ساله باید مواظب خطاها و تأثیر هوای نفسانی بر خود باشند؛ چرا که همیشه مردم به دنبال آنها هستند و لغزش آنها موجب تهدید علیه نظام میشود.
وی در پایان تأکید کرد: نقش خواص در ایران در 30 سال گذشته زمانی جلوه پیدا میکند که خواص حول محور ولایت فقیه قرار گیرند.
در انقلاب شکوهمند اسلامی حضرت امام خمینی(ره) به عنوان رهبر و راهنما، مسائل را به خواص انتقال میدادند و نخبگان با روشنگری مسائل را برای مردم مطرح میکردند
22 بهمن جشن نابودی جریان فتنه را بههمراه خواهد داشت
همچنین، حجتالاسلام سیدمحمدرضا آقامیری با اشاره به راهپیمایی 22 بهمن اظهار داشت: با توجه به اغتشاشات اخیر و حضور آگاهانه مردم در حماسه 9 دی به نظر میرسد باشکوهترین راهپیمایی تاریخ انقلاب اسلامی در 22 بهمن امسال شکل بگیرد.
وی با بیان اینکه حضور مردم در این راهپیمایی عاشوراییان در 9 دی موجب ناامیدی فتنهگران شد، حماسه 9 دی را پایان کار جریان فتنه در کشور دانست و گفت: حضور میلیونی مردم در حمایت از ارزشهای اسلامی و اهانت اغتشاشگران به ساحت مقدس امام حسین (ع) که ماهیت اصلی جریان فتنه را افشا کرده بود،موجب شد که جریان منحرف فتنهگران در 9 دی منزوی شود.
عضو شورای مرکزی جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی با بیان اینکه 22 بهمن تجلی نماد ملی مردم ایران است، اضافه کرد: ملت باید همانگونه که با حضور خود هتاکان امام حسین (ع) را بیپاسخ نگذاشتهاند در راهپیمایی 22 بهمن نیز با هوشیاری مراقب هر گونه حرکت انحرافی دشمنان باشند و در صورت اهانت آنها به جمهوریت و اسلامیت نظام از ارزشهای انقلاب اسلامی دفاع کنند.
آقامیری با بیان اینکه فتنهگران هیچ گاه خود را نابود شده نمیدانند، تصریح کرد: جریان فتنه در تلاش است تا از هر فرصتی برای ظهور و بروز خود استفاده کند. بر همین اساس مردم باید با حضور خود هیچ اجازهای به خودنمایی این جریان منحرف نابود شده ندهند.
وی با بیان اینکه راهپیمایی 22 بهمن در سراسر کشور موجب شادابی ملت ایران و ناکامی دشمنان اسلام و انقلاب خواهد شد، اظهار امیدواری کرد که راهپیمایی 22 بهمن جشن پیروزی نابودی فتنهگران باشد.
عضو شورای مرکزی جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی با بیان اینکه 22 بهمن روز وحدت ملت ایران و نماد وحدت ملی است، تصریح کرد: حضور مردم در این راهپیمائی به مثابه وحدت ملت در مقابله با جریان فتنه و اعلام حمایت آنها از مقام معظم رهبری است.
کلینتون: جنبش سبز با کمک توئیتر موثرتر از تحریمها برای براندازی است
خبرگزاری فارس: "هیلاری کلینتون " در سخنرانی خود در "نیوزیم " (Newseum) یا همان موزه خبر و روزنامهنگاری واشنگتن درباره آزادی اینترنت سخن گفت و تاکید کرد که وزارت خارجه آمریکا برای آزادسازی وبسایتهایی که علیه کشورهای دشمن سلطه آمریکا، فعالیت میکنند تلاش میکند.
به گزارش فارس به نقل از روزنامه آمریکایی "والاستریت ژورنال "، "هیلاری کلینتون " در سخنرانی روز پنجشنبه گذشته خود در "نیوزیم " (Newseum) یا همان موزه خبر و روزنامهنگاری واقع در واشنگتن در رابطه با آزادی اینترنت گفت: همچنانکه من امروز در اینجا با شما سخن میگویم، ماموران سانسور کشورها در تلاش هستند تا سخنان من را نیز از صفحه تاریخ حذف کنند. اما تاریخ خود چنین روشهایی را محکوم کرده است. دو ماه پیش من به آلمان رفتم تا در مراسم بیستمین سالگرد فروپاشی دیوار برلین شرکت کنم. دیوار برلین نماد "جهانی تقسیم شده " بود. امروز نیز زیرساخت نمادین عصر حاضر، اینترنت است. که به جای جدایی، نماد ارتباط است. وی افزود: اما همچنان که شبکههای اینترنتی در سراسر جهان گسترده میشود، دیوارهای مجازی (سانسورها) نیز به جای دیوارهای قابل مشاهده نمایان میشوند. برخی کشورها موانع الکترونیکی را ایجاد کردهاند تا مانع از دسترسی مردم کشورشان به شبکههای جهانی شوند. وزیر امورخارجه آمریکا مدعی شد: دولت برخی کشورها متفکران مستقل را که از این گونه ابزارها استفاده میکنند، هدف قرار دادهاند. برای مثال در تظاهراتی که به دنبال انتخابات ریاستجمهوری در ایران برگزار شد، فیلم منتشر شده از قتل یک زن جوان (ندا آقاسلطان) نشانگر وحشیگری دولت ایران بود. وی در ادامه ادعاهایش افزود: گزارشهایی به دست ما رسیده است از اینکه ایرانیانی که خارج از این کشور زندگی میکنند، انتقادهایی را از طریق اینترنت در رابطه با رهبران کشورشان منتشر کردهاند و به دنبال آن نیز مجازاتهایی در خصوص اعضای خانوادههایشان در ایران اعمال شده است. علیرغم اقدامات شدید دولت ایران در ایجاد رعب و تهدید، روزنامهنگاران شجاع در ایران به استفاده از فناوری (اینترنت) ادامه میدهند تا به جهانیان و هموطنان خود در خارج از این کشور نشان دهند که در داخل ایران چه اتفاقاتی در حال رخ دادن است. هیلاری کلینتون افزود: و شجاعت آنان تعریف مجددی است از اینکه چگونه فناوری برای انتشار حقیقت و افشاء ظلم و ستم مورد استفاده قرار میگیرد. والاستریت ژورنال در ادامه گزارش خود ضمن اشاره به استفاده فراوان از شبکه توییتر در تحولات اخیر در ایران مدعی شد: چنانچه به "انقلاب سبز " در ایران که توسط شبکه اجتماعی "توییتر " قدرتمند شده است، بنگرید خواهید دید که از فناوری شبکههای اجتماعی نظیر توییتر بهره گرفته است تا در مقایسه با سالها تحریم، تهدید و مذاکرات در ژنو، اقدامات بیشتری را در جهت تغییر حکومت در جمهوری اسلامی صورت دهد.
والاستریت ژورنال با اشاره به تلاشهای دولت آمریکا برای دسترس قرار دادن وبسایتهایی که در راستای سیاستهای آمریکا و برای تغییر نظامهای مخالف گسترش سلطه آمریکا فعالیت میکنند، ادامه داد: فعالیتهای صورت گرفته توسط وزارت خارجه آمریکا برای حمایت مالی از توسعه فناوری در جهت کمک به خنثی کردن سانسورهای اینترنتی و مقابله با تلاشها برای محدود کردن دسترسی به اطلاعات در اینترنت میتواند ضربه مهمی به مقامات دولت چین باشد. وزیر خارجه آمریکا با تاکید بر تلاشهای آمریکا در جهت گسترش شایعهپراکنی و حملات امنیتی و روانی به کشورهای هدف از طریق وبسایتهای اینترنتی، همچنین تصریح کرد: به عنوان بخشی از تعهد آمریکا به حمایت از بخشهای خصوصی مسئول در زمینه فراهم کردن آزادی اطلاعات، وزارت خارجه آمریکا ماه آینده قرار است نشستی را در سطحی عالیرتبه به ریاست "رابرت هورمتس " (Robert Hormats) و "ماریا اوترو " (Maria Otero) معاونان وزارت خارجه آمریکا برگزار کند تا نمایندگان شرکتهایی که خدمات شبکههای اینترنتی را فراهم میآورند برای گفتوگو در خصوص "آزادی اینترنت در جهان " گردهم آورد. کلینتون همچنین اشاره کرد: ما هماکنون نیز اقداماتی را به عنوان یک کشور و همچنین به عنوان یک وزارتخانه و نهاد دولتی انجام دادهایم تا راهحلهایی دیپلماتیک را برای افزایش امنیت سایبری در جهان بیابیم. چندین سازمان متفاوت تا کنون در خصوص این مسئله به یکدیگر ملحق شدهاند و دو سال پیش ما دفتری را ایجاد کردیم تا سیاست خارجی آمریکا را در فضای سایبری هماهنگ کند. این فعالیتهای وزارت خارجه آمریکا پیش از این نیز سابقه داشته و بیشتر با هدف بالا بردن ضریب امنیت جهت پوشیده ماندن فعالیتهای جاسوسی اعضای سرویسهای امنیتی این کشور و همچنین فعالان سایبری ضد نظامهای مخالف آمریکا انجام میشده است. وی در ادامه میافزاید: ما همچنین اقداماتی را انجام دادهایم تا به این چالش در سازمان ملل و دیگر مجامع چندجانبه بپردازیم و ایجاد امنیت سایبری را در دستور کار جهان قرار دهیم. کلینتون در ادامه اظهارات خود بار دیگر به ایران اشاره کرد و بر تلاشهای آمریکا برای سازماندهی نیروهای ضد جمهوری اسلامی تاکید میکند و میگوید: در ایران، مولداوی و بسیاری کشورهای دیگر، هماهنگسازی آنلاین، ابزاری مهم برای پیشبرد دموکراسی است و شهروندان این کشورها را قادر میسازد تا به نتایج مشکوک انتخابات در کشورهایشان اعتراض کنند. وزیر خارجه آمریکا در خاتمه تصریح کرد:ما نمیتوانیم تحمل کنیم که دیوارهای سانسور، مردم را در سراسر جهان از خانواده انسانی ما جدا کند. ما نمیتوانیم در رابطه با این مسائل ساکت باشیم و تنها فریادهای آنها را بشنویم. ما باید همگی از آزادی استفاده از اینترنت پشتیبانی کنیم.
بسم رب الشهداء والصدیقین سلام؛ شهید حسن باقری در دفتر خاطرات خودش در دوران خدمت سربازی به تاریخ 14 مرداد57 در روزهای پیش از انقلاب نوشته است:«دیشب متاسفانه وضو نگرفتم و آمدم روی تخت خوابیدم رفتم زیر آنکادر تا به وقتش وضو بگیرم که خاک عالم بر سرم شد و خوابم برد از لطف حضرت امام عصر (عج) دور ماندم حالا برای چیست خدا می داند! در اینجا پاک ماندن مشکل است و خیلی چیز ها قاطی می شود. وقتی انسان از نظر روحی خراب شد از توجه امام عصر (عج) هم دور می شود دیگر. وقتی بیدار شدم یک ربع مانده بود به پنج صبح، نماز مغرب را «مافی الذمه» و نماز عشاء را«ادا» به جا آوردم، اینجا اذان صبح ساعت پنج است. امروز خیلی ناراحت کننده بود. دلخوشی ام این بود که نمازم قضا نشده است، ولی چه نمازی؟! یک مشت الفاظ را خواندن و نفهمیدن! نمازهایم اصلا روح ندارد و من فقط نگران نخواندن آنها هستم. از صبح تا ظهر آب نخوردم، خیلی عصبانی بودم، ولی چه فایده؟ با این همه دبدبه و کبکبه نماز مغرب و عشای دیروز را نخواندم، کاش نیامده بودم سربازی و این طوری نمی شد تنها امیدم بخشایش حی متعال است ولی هر چه بوده از تنبلی و بی ایمانی و سستی بوده است و بس. شرط کردهام تا آخر این دو ماه تا نمازم را نخوانم شبها نخوابم ، همین داغ برای یک نفر که خودش را نوکر حضرت حجت می داند بس است. دیروز نامه ای به... نوشتم و حرفهایی به او زدم و امروز آن را پاره می کنم تا به خودم گفته باشم من غلط می کنم. من غلط می کنم دیگران را نصیحت کنم در حالی که نماز مغرب و عشای خودم قضا می شود.
حضرت آیتالله خامنهای، چندی پیش دیداری خصوصی با مرحوم آیتالله بهجت داشتند که طی آن ایشان یکی از مکاشفه های خود را برای مقام معظم رهبری نقل کردند به گزارش شجر، یکی از نزدیکان بیت معظم له با بیان این خاطره، تصریح کرد: مقام معظم رهبری همواره با هدف زیارت حرم مظهر حضرت معصومه سلام الله علیها و خواندن نماز و مناجات در مسجد جمکران، در ساعات خلوت یا اواسط شب، به همراه تعداد محدودی از محافظان خود عازم شهر قم میشوند که این دیدارها معمولا به دور از چشم مردم انجام میشود وی با اشاره به رابطه صمیمی و عاطفی قوی بین رهبر معظم انقلاب و مراجع عظام تقلید، افزود: ایشان اصرار فراوانی داشتند که هر بار که به شهر قم مشرف میشدند دیداری نیز با حضرت آیت الله شیخ محمدتقی بهجت داشته باشند و از انفاس رحمانی ایشان مستفیض شوند وی در ادامه با نقل خاطرهای از یکی از آخرین دیدارهای این دو بزرگوار، گفت: «مقام معظم رهبری نیمه شبی خطاب به محافظان خود فرمودند باید عازم قم شویم که ظاهراً هدفشان عیادت از این مرجع عظام تقلید بود زیرا خبر رسیده بود که ایشان بیمار شدهاند. ایشان پس از ورود به قم، طبق سنت همیشگی به سوی منزل آیتالله بهجت ـ قدس الله نفسه الزکیه ـ رفتند و آن مرجع فقید نیز به گونه ای به استقبال ایشان آمدند که به نظر میرسید به طریقی از حضور سرزده مقام معظم رهبری مطلع شده باشند« وی ادامه داد: "حضرت آیتالله خامنهای مانند همیشه ساعتی به گفت و شنود خصوصی با ایشان پرداختند و آیتالله بهجت نیز پس از اتمام ملاقات ایشان را تا داخل کوچه بدرقه کردند". وی سپس گفت:«هنگام بدرقه، آیت الله بهجت رو به رهبر انقلاب کردند و از روی تواضع و کتمان گفتند "نمی دانم در خواب بود یا بیداری" و افزودند: "همین چند روز پیش، همین جایی که شما اکنون ایستادهاید، استادم حضرت آیتالله سید علی قاضی طباطبایی ایستاده بودند و رو به من کردند و گفتند : بهجت! نماز اول وقت! نماز اول وقت! نماز اول وقت!"» دراین هنگام مقام معظم رهبری هم از این مکاشفه ایشان به فکر فرو رفتند و خداحافظی کردند. این منبع نزدیک به بیت معظمله گفت: نقل این خاطره از سوی چنین عارف بزرگواری برای چنین شخصیتی که هیچ کدام نماز اول وقتشان فوت نمیشود بیانگر اهمیت جایگاه نماز اول وقت است. وی افزود: میدانید که آیتالله قاضی، استاد آیتالله بهجت، تنها شخصی هستند که به دعای خودشان، کالبد جسمانیشان به همراه روحشان در اختیار خود ایشان است و به تأیید بسیاری از اشخاص از جمله آیتالله بهجت و آیتالله فاطمینیا، ایشان هنوز با همان کالبد جسمی، به منزل برخی شاگردان خود میروند و مانند این ماجرا، رهنمودهایی به آنان میدهند. وی گفت: علامه طباطبایی نیز نقل کرده بودند که آیتالله قاضی پس از رحلتشان، در اواسط یکی از نمازهای ایشان در مقابلشان با همان پیکر جسمانی ظاهر شده و گوشه عمامه ایشان را بیرون کشیده و روی شانه ایشان انداخته و خطاب به ایشان گفتهاند رعایت مستحباتی مثل تحتالحنک انداختن برای شما لازم است.
در انتخابات دور دهم ریاست جمهوری ایران، کاندیدای شکست خورده علیرغم اختلاف آراء ده میلیونی، حاضر به پذیرش نتیجه انتخابات نشد. وی که پیش از پایان یافتن رسمی رأی گیری خود را برنده اعلام کرده بود، مدعی"شعبده بازی" و "تقلب گسترده" در انتخابات شد. ایشان ضمن خودداری از شکایت به نتیجه انتخابات در مسیر قانونی، با فراخواندن هواداران خود به سطح خیابانها در صدد مقابله با نتایج اعلام شده برآمد.
طی این مدت زیان های عظیم مادی و معنوی بر کشور و هموطنان ما تحمیل و فرصتی بی نظیر برای پیشرفت کشور به تهدیدی جدی تبدیل شد.
آسیب های بزرگی از جمله در جری شدن غرب در مذاکرات هسته ای، تهدیدات امنیتی، ایجاد انشقاق در صفوف جامعه، مشغول شدن بخشی از توان و نیروی کشور به این مسایل پس از انتخابات بجای تمرکز بر حل مشکلات اصلی مردم و...
انتخاباتی که در سال2000 در آمریکا برگزار شد نیز بازنده انتخابات ابتدا نتیجه را نپذیرفت اما پس از طی مسیر قانونی رفتاری کرد که یک تهدید جدی برای نظام سیاسی آمریکا به فرصتی بزرگ برای آن کشور تبدیل شد. مطالعه تجربیات رقیب و نقاط قوت وی علامت هوشمندی است.
در هفتم نوامبر سال 2000 جرج بوش از حزب جمهوری خواه برنده انتخابات ریاست جمهوری آمریکا اعلام شد. در این رقابت نفس گیر، کاندیدای حزب دموکرات آل گور علی رغم وجود شبهات مهم، نزدیکی بسیار زیاد آراء و دارا بودن بیش از 500 هزار رأی، پس از مشخص شدن نظر دیوانعالی آمریکا به نتیجه این انتخابات تن داد.
نکته جالب توجه این است که قضات دیوانعالی آمریکا از طرف رئیس جمهور به صورت مادام العمر انتخاب می شوند و در انتخابات مزبور، هفت نفر از نه قاضی این دیوان منتسب به حزب جمهوری خواه بودند. جالب تر اینکه در این انتخابات در ایالت تعیین کننده و سرنوشت ساز فلوریدا که رئیس جمهور بعدی را مشخص می کرد، با اختلاف 537 (بله، پانصد و سی و هفت!) رأی، جورج بوش برنده اعلام شد. و این در حالی بود که درخواست باز شماری آراء، علیرغم اجازه دادگاه عالی ایالتی فلوریدا از طرف دیوانعالی آمریکا نقض شد.
جالب تر از همه این که فرماندار این ایالت، آقای جب بوش (Jeb Bush) برادر آقای جورج بوش بود و تعداد زیادی از آراء (حدودا 70 هزار رأی!) که بخش قابل توجهی از آنها از مناطق دموکرات نشین بود باطله اعلام شده بود.
به هر حال نتایج رسمی این انتخابات علیرغم اختلاف کمتر از یک درصدر بین آراء دو کاندیدا و مطرح بودن شبهات اساسی به شرح زیر اعلام شد:
در ابتدای امر پس از مشخص شدن وضعیت فلوریدا با اختلاف بسیار اندک 537 رأی و باطل اعلام کردن 70 هزار رأی، آل گور نتیجه را نپذیرفت و شرایط سیاسی آمریکا به سمت بحرانی ملی پیش رفت.
انشقاق حاصل در جامعه آمریکا (دارا بودن حدود نصف آراء از هر دو طرف)، مبارزات داغ و پرشور پیش از انتخابات بین دو کاندیدا و شبهات جدی مطرح در رأی گیری، وضعیت را به جهتی می برد که هر لحظه احتمال گسترده تر شدن اعتراضات و درگیری طرفداران نامزدها و همچنین آبرو ریزی برای نظام آمریکا بیشتر می شد.
پیش بینی بسیاری از تحلیلگران داخل و خارج آمریکا، بحرانی ملی و تهدیدی جدی برای جامعه و مشروعیت نظام سیاسی آن کشور بود. اعلام نظر دیوانعالی آمریکا (با شرحی که رفت!) نیز نمی توانست (و نتوانست!) رأی دهندگان به آل گور را قانع کند.
اما آل گور در یک بیانیه غیر منتظره که در تلویزیون خطاب به مردم آمریکا بیان کرد، نتایج این انتخابات غیر عادی را پذیرفت و سخنانی تاریخی با شهروندان و هوادارانش درمیان گذاشت. و ناگهان تهدیدی جدی و چالشی اساسی، تغییر ماهیت داد و به فرصت تبدیل شد.
بیانیه تاریخی ال گور پس از رای دیوان عالی آمریکا برای توقف بازشماری آرای فلوریدا و انتخاب ناعادلانه جورج بوش 7نوامبر 2000
شب بخیر! چند لحظه پیش من با جورج دبلیو بوش صحبت کردم و به وی به مناسبت برگزیده شدن به عنوان چهل و سومین رئیس جمهور ایالات متحده تبریک گفتم، و به وی قول دادم که اینبار دوباره به وی تلفن نمی زنم {اشاره به مرحله اول که پس از اعلام نتایج ابتدایی آل گور یکبار به بوش زنگ زده و انتخابش را تبریک گفته بود و پس از مشخص شدن تقلب برادر بوش در آرای فلوریدا، دوباره به وی زنگ زده بود و تبریکش را پس گرفته بود}.
من به وی گفتم که در اسرع وقت همدیگر را ملاقات کنیم، تا جدایی های حاصل از این مبارزه انتخاباتی را که پشت سر گذاشتیم، التیام بخشیم.
حدود یک قرن و نیم پیش، سناتور استیون داگلاس به آبراهام لینکن که او را در انتخابات ریاست جمهوری شکست داده بود گفت: "عشق به حزب باید در مقابل وطن پرستی سرفرود آورد. من با شما هستم آقای رئیس جمهور، و خداوند شما را مورد برکت قرار دهد"
بسیار خوب، با حفظ همان روحیه، من به رئیس جمهور منتخب بوش می گویم آنچه که از کینه ی ناشی از تعلقات حزبی باقی مانده الان بایستی کنار گذاشته شود، و خداوند تصدی سرپرستی کشور توسط وی را مورد برکت قرار دهد.
نه من و نه بوش این مسیر طولانی و سخت را پیش بینی نمی کردیم. قطعا هیچکدام از ما دو نفر نمی خواست اینگونه شرایطی پیش بیاید. ولی به هر حال پیش آمد، و الان به پایان رسید، و حل شد، همانگونه که باید حل می شد، از طریق نهادهای محترمِ دموکراسی ما.
در بالای کتابخانه ی یکی از دانشکده های بزرگ حقوق ما این شعار حک شده: "نه تحت انسان بلکه تحت خداوند و قانون". این اصل حکمرانی آزادی آمریکایی است، سر چشمه ی آزادیهای دموکراتیک ما. من سعی کرده ام که این را راهنمای خودم در این مبارزه قرار دهم، همانگونه که این شعار، آمریکا را در بررسی همه ی مسائل پیچیده ی پنج هفته ی گذشته راهنمایی کرد.
اکنون که دیوانعالی آمریکا صحبت کرده است، بگذارید هیچ گونه شکّی نباشد، در حالی که من قویا با نظر دیوانعالی مخالفم، ولی آن را می پذیرم. من قطعیت نتیجه ای را که دوشنبه ی آتی در کالج الکترال به تصویب می رسد می پذیرم.
من همچنین مسئولیت خود را، که بی قید و شرط واگذار خواهم کرد، می پذیرم تا به رئیس جمهور منتخب احترام گذاشته باشم و آنچه که ممکن باشد انجام خواهم داد تا به او کمک کنم که آمریکا را دور هم آورد برای تحقق بخشیدن به رؤیای بزرگی که بیانیه استقلال ما تعریف می کند و قانون اساسی ما به آن تصریح و از آن دفاع می کند.
بگذارید بگویم که من چقدر قدردان کسانی هستم که از من و از هدفم که برای آن مبارزه کردیم حمایت کردند. من و تیپر {نام همسر وی} احساس سپاسگزاری عمیقی نسبت به جو و هاداسا لیبرمن {معاون اول اعلام شده الگور} داریم که شور و هدف والایی را برای همکاریمان به ارمغان آوردند و درهای جدیدی گشودند، نه فقط برای مبارزه ی انتخاباتی ما بلکه برای کشورمان.
این یک انتخابات غیرعادی بوده است. ولی در یکی از راههای غیر منتظره ی خداوند، این بن بستِ با تأخیر شکسته شده، می تواند همه ی ما را به مفهومی مشترک اشاره دهد. نزدیک بودن زیاد آن، می تواند به ما یادآور شود که ما مردمی یکپارچه ایم با تاریخی مشترک و سرنوشتی مشترک.
دیگر منازعات هفته ها به طول انجامیدند تا حل شدند. و هر بار، هم طرف پیروز و هم طرف شکست خورده، نتیجه را با صلح و آرامش پذیرفتند و با حفظ روحیه آشتی و مصالحه. پس بگذارید برای ما نیز همینطور باشد.
من می دانم که بسیاری از هواداران من اندوهگین شده اند. من هم همینطور. ولی اندوه ما بایستی با عشق ما به میهن از بین برود.
و من به کشورهای جهان می گویم، هیچ کس این مبارزه را نشانی از ضعف آمریکا نبیند. اقتدار دموکراسی آمریکا از طریق مشکلاتی که پشت سرگذاشته نمایان شده است.
برخی گفته اند که ماهیت غیر عادی این انتخابات ممکن است رئیس جمهور بعدی را در اداره دولت دچار مشکل کند. من این سخن را باور ندارم.
رئیس جمهور بوش، وارث ملتی است که شهروندانش آماده اند تا به او در انجام وظایف بزرگش یاری رسانند. من شخصا در خدمت وی خواهم بود. من از همه ی آمریکاییها، خصوصا از همه ی کسانی که با ما بودند، می خواهم تا پشت سر رئیس جمهور بعدیمان متحد شوند.
در حالی که زمان کافی برای بحث در مورد اختلافات جاریمان خواهد بود، اکنون زمان آن است که بدانیم آنچه ما را متحد می کند بزرگتر است از آنچه ما را جدا می کند. در حالی که ما هنوز به باورهای متضادمان از هم پایبندیم، ولی وظیفه ای داریم بالاتر از وظیفه ای که نسبت به حزب داریم. اینجا آمریکاست و ما کشور را قبل از حزب در نظر می گیریم. ما با هم پشت سر رئیس جمهور جدیدمان می ایستیم.
در مورد آنچه که من پس از این انجام خواهم داد، هنوز نمی دانم. مثل بسیاری از شما من منتظر گذراندن تعطیلاتم با خانواده ام و دوستان قدیمیم هستم. من می دانم مدتی در تنسی بسر خواهم برد و به تقویت ارتباطاتم خواهم پرداخت.
برخی از من پرسیده اند آیا نسبت به چیزی افسوس می خورم، بله من نسبت به یک چیز افسوس می خورم و آن این است که این فرصت را نداشتم تا بمانم و برای مردم آمریکا در چهار سال آتی مبارزه کنم، مخصوصا برای آنها که نیاز دارند باری از دوششان برداشته شود و مانعی از جلویشان جابجا شود، بطور خاص برای آنها که صدایشان شنیده نشده است. من صدایتان را شنیدم و هرگز فراموشش نمی کنم.
من آمریکا را در این مبارزه ی انتخاباتی دیده ام و آنچه را که دیدم دوست دارم. ارزش آن را دارد که برایش مبارزه کنم و آن مبارزه ایست که هیچگاه متوقفش نخواهم کرد. و در مورد مبارزه ای که امشب به پایان می رسد، من باور دارم، همانند پدرم که یکبار گفت، شکست هر چقدر هم سخت باشد، به خوبی پیروزی می تواند روح را شکل دهد و شکوه را بروز دهد.
این مبارزه همانطور که شروع شد، به پایان رسید: با محبت به تیپر و خانواده مان، و با ایمان به خدا و ایمان به کشوری که خدمتش افتخارم است، از ویتنام تا معاونت رئیس جمهوری، و با قدردانی از اعضاء و داوطلبان خستگی ناپذیر پویش انتخاباتی ما، از جمله افرادی که با سختی و جدیت طی 36 روز گذشته در فلوریدا کار کردند.
اکنون مبارزه ی سیاسی به پایان رسیده، ما همگی بر می گردیم به تلاش انتها ناپذیر برای منفعت مشترک همه ی آمریکاییها و جمعیت کثیری در دنیا که به ما برای رهبری راه آزادی نگاه می کنند.
مطابق سرود بزرگ ما: "آمریکا، آمریکا"، "بگذار خوبی تو را بپوشانیم با برادری از دریا تا دریا" و اکنون، دوستان من، در عباراتی که یکبار من خطاب به دیگران {رقبا} گفتم، الان زمان برای رفتن من است. متشکرم و شب بخیر . خدا آمریکا را مورد برکت قرار دهد.
یکبار دیگر پاراگراف ابتدایی و متن فوق را با دقّت بخوانید ... و برای یک لحظه تصور بفرمایید که زمان به عقب برگشته، و ما اینک در 5 تیر ماه سال 1388 هستیم و جناب آقای موسوی پس از مطرح کردن رسمی شکایات خود با مستندات قانونی، مواجه با تایید نهایی انتخابات توسط شورای نگهبان شده اند و ایشان علیرغم اینکه قلبا این نتایج را نمی پذیرند و تعداد زیادی از طرفدارانشان اعتراض دارند، اما در اولین بیانیه رسمی شان پس از تأیید نتایج توسط نهاد قانونی مسئول اینگونه سخن گفته اند:
"اگر چه قویاً مخالف حکم <شورای نگهبان> هستم، اما به خاطر اقتدار نظام و اتحاد ملّت < ایران> آن را می پذیرم. این مناقشه دشوار < چند > هفته به طول انجامید و اکنون توسط نهادهای محترم قانونی حکومت ما به اتمام رسید. لذا وظیفه خود می دانم با احترام و تبریک به رئیس جمهور جدید، با او همکاری نموده و در مسیر ایجاد اتحاد و همبستگی میان ملت < ایران > قدم بردارم. می دانم که بسیاری از هواداران من مانند خودم اندوهگین شده اند، اما عشق ما به وطن باید بر این اندوه غلبه کند.
فرصت را مغتنم می شمارم تا به جهانیان بگویم که به هیچ وجه تصور نکنند که این رقابت نشانگر ضعف < ایران > است، بلکه اقتدار < ایران > در غلبه کردن بر مشکلات خود را نمایان کرده است. برخی ابراز نگرانی کرده اند که به خاطر ماهیت غیر عادی این انتخابات رئیس جمهور بعدی ممکن است در اداره کشور دچار مشکلاتی شود. من این سخن را نمی پذیرم، و اعلام می دارم که شخصا در خدمت او خواهم بود. از همه ی < ایرانیها >، خصوصا از همه ی کسانی که با ما بودند، می خواهم تا پشت سر رئیس جمهور بعدیمان متحد شوند.
در حالی که زمان کافی برای بحث در مورد اختلافات جاریمان خواهد بود، اکنون زمان آن است که بدانیم آنچه ما را متحد می کند بزرگتر است از آنچه ما را جدا می کند.
در حالی که ما هنوز به باورهای متضادمان از هم پایبندیم، ولی وظیفه ای داریم بالاتر از وظیفه ای که نسبت به حزب داریم. اینجا < ایران > است و ما کشور را قبل از حزب در نظر می گیریم. ما با هم پشت سر رئیس جمهور جدیدمان می ایستیم.
برخی از من پرسیده اند آیا نسبت به چیزی افسوس می خورم، بله من نسبت به یک چیز افسوس می خورم و آن این است که این فرصت را نداشتم تا بمانم و برای مردم < ایران > در چهار سال آتی مبارزه کنم، مخصوصا برای آنها که نیاز دارند باری از دوششان برداشته شود و مانعی از جلویشان جابجا شود، بطور خاص برای آنها که صدایشان شنیده نشده است. من صدایتان را شنیدم و هرگز فراموشش نمی کنم.
من < ایران > را در این مبارزه ی انتخاباتی دیده ام و آنچه را که دیدم دوست دارم. ارزش آن را دارد که برایش مبارزه کنم و آن مبارزه ایست که هیچگاه متوقفش نخواهم کرد.
اکنون مبارزه ی سیاسی به پایان رسیده، ما همگی بر می گردیم به تلاش انتها ناپذیر برای منفعت مشترک همه ی < ایرانیها > و جمعیت کثیری در دنیا که به ما برای رهبری راه < امام > نگاه می کنند. متشکرم و شب بخیر، و خدا < ایران > را مورد برکت قرار دهد."
اگر ملت ما و طرفداران پرشور دوطرف بیانیه فوق را می شنیدند، در آن موقع فکر می کنید وضعیت آقای موسوی نزد افکار ملت شریف و اخلاق محور کشورمان چه صورتی می یافت؟ وضعیت کشورمان از نظر اقتدار سیاسی، ثبات سیستم، رشد و شکوفایی مادی و معنوی چگونه می شد؟ همبستگی مردم، وحدت ملی و صمیمیت بین آحاد جامعه پس از یک رقابت نفس گیر انتخاباتی چطور؟ نگاه متحدان ما و بسیاری دیگر از ملت ها که به ما به عنوان الگو نگاه می کنند چطور؟ ...
حال تصور بفرمایید، اگر آقای آل گور پس از اعلام رأی دیوانعالی نتیجه را نمی پذیرفت و «تیپر گور» همسر ایشان طی مصاحبه ای با بخش انگلیسی تلویزیون برون مرزی کوبا (دشمن قدیمی آمریکا) اعلام می داشت که: "یک سری نقاطی هستند که اصلا مشخص است که خودش ملاک تشخیص نادرست بودن نتایجی است که <دیوانعالی> اعلام کرده است. مثلا <پام بیچ> و <میامی- دید> هیچ وقت فرزند خودشان را نمی گذارند که به کس دیگری رأی بدهند. خود من <کالیفرنیایی> هستم و <آل> هم بارها گفته من داماد <کالیفرنیا> هستم. بنابراین اهالی <کالیفرنیا>، <آل> را نمی گذارند به آقای < بوش > رأی بدهند. این دو تا ملاک است و باقی موارد هم شبیه همین است".
وی همچنین در ادامه در پاسخ به سؤال خبرنگار شبکه انگلیسی زبان کوبا مبنی بر ارائه مستندات اظهار داشته بود: "در < ایالتها > و < واشنگتن > در واقع تجمع مردم حاکی از این بود که آرای < آل گور > بسیار بالاتر از آنکه اصلا قابل تصور باشد. هروقت طرفداران دو طرف حاضر می شدند طرفداران < جورج > درمقابل طرفداران < آل > در حد یک صدم بودند"
اما «تیپر گور» چنین مصاحبه ای نکرد. او بخاطر عشق به کشورش و همبستگی ملی در آمریکا در برابر اقدامات کاملا مشکوک فرماندار ایالت فلوریدا (برادر جورج بوش) و رای غیر منصفانه قضات دیوان عالی آمریکا (که به حزب جمهوری خواه تمایل داشتند)، سکوت کرد و برای آرام ساختن هواداران متعصب حزب دموکرات، به یاری همسرش شتافت. اعتراض و کنایه های تندروهای حزب را شنید اما هیچ حرکتی نکرد تا اتحاد ملی آمریکایی ها اندک صدمه ای ببیند.
امروز آل و تیپر گور، یکی از محترم ترین زوج ها در ایالات متحده محسوب می شوند و در تاریخ آمریکا از آنها به نیکی یاد خواهد شد.
جوانان و دانشجویان علاقمند به سیاست و اقتصاد به ما بپیوندند.
به گزارش روابط عمومی حزب اسلامی کار اردوی زمستانه جوانان حزب اسلامی کار به منظور درک جمعی در یک حرکت اردویی و گفتگو پیرامون موضوعات مختلف سیاسی روز و تحلیل و نقد و بررسی کارکردهای نهادهای مدنی و سیاسی در ارتفاعات شهر تهران برگزار شد.
در این اردو که تعدادی از جوانان حزب اسلامی کار و خانواده های آنان حضور داشتند موضوعاتی همچون بررسی فضای امید به آینده جوانان ، اهمیت تحصیلات عالیه در جامعه امروزی و آینده مبهم فعالان دانشجویی و سیاسی نیز مورد بحث و گفتگو قرار گرفت.
آقای منشوری رئیس سازمان جوانان در پایان گفت: جوانان و دانشجویان علاقمند به سیاست و اقتصاد به ما پیوسته و برای ساختن فردایی بهتر گرد هم آیند.
در حسرت آسمان و بالم می سوخت با یاد تو بودم و خیالم می سوخت من خسته میان خاک ها جا ماندم ای کاش کمی دلت به حالم می سوخت.... شهدا! بخدا گناهکارا هم دل دارن..........