![]() جمعه 88 بهمن 16 :: 12:1 عصر :: نویسنده : مطالب وبلاگ های پارسی بلاگ
سلام امیدوارم از مطالب تدبر در قرآن خسته نشده باشی.
میدونی اگر کسی بخواد از قرآن بعنوان یک طبیب استفاده بکنه و به عبارت دیگه قرآن را وارد متن زندگیش بکنه لازمه اش چیه؟ لازمه طبابت یک طبیب?عمل به دستورات اوست و این میسر نمیشه مگر با ایمان و اعتقاد قطعی به طبیب. من و قتی درخود بیماری و جهلی نبینم و درد و مرضی نشناسم?نیازی به قرآن نخواهم داشت و رجوعم به قران بی معنا خواهد بود. دیدی یه موقعایی آدم از خوندن قرآن زده و خسته میشه! این بخاطر همینه که ما اولا درک نکردیم که مریضیم و احتیاج به درمان داریم و بعدش درک نکردیم که قرآن است که شفا بخش و درمانگر و طبیب قطعی ما است. تازه اگر خیال کنیم طبیبای دیگه هم میتونن برای ما کاری کننن باز هم نمیتونیم از طبابت قرآن استفاده کنیم. وقتی بدونی مریضی تو رو فقط یک دکتری در اصفهانه که میتونه درمان کنه نه دکترای تهران و شیراز ?اونوقته که حتما به دستورای دکتر اصفهانیه گوش میدی و عمل می کنی ولی اگر بدونی چند تا دکتر هستند که میتونن درمانت کنن اونوقته که به حرف هیچکدوم درست عمل نمیکنی. خدا به همه ما درک قرآن و شفا بخشی و استفاده از این طبیب منحصر به فرد را عنایت بکند انشاء الله. موضوع مطلب : ![]() جمعه 88 بهمن 16 :: 12:1 عصر :: نویسنده : مطالب وبلاگ های پارسی بلاگ
الف. مفهوم تدبر: «تَدبر»به معنی «اندیشیدن در پشت وماوراء امور» میباشد که «ژرف اندیشی و عاقبت اندیشی» را در نظر دارد. نتیجه این ژرف اندیشی و عاقبت اندیشی «کشف حقایقی است که در ابتدای امر و نظر سطحی، به چشم نمیآمد.» «کاوش در باطن و توجه به نتایج و عواقب امر» دو خصوصیت اساسی تدبر میباشد چرا که تلاش برای کشف عاقبت امور، بناچار انسان را از سطح به عمق میکشاند.
ب. تدبر در قرآن و اهمیت آن: این واژه (تدبر) چهار بار در قرآن بکار رفته است: در سه آیه، قرآن مخاطبین خود را به تدبر در اعماق مقاصد پیام خویش دعوت نموده است که آهنگ و سیاق این آیات نوعی توبیخ و اعتراض را بهمراه دارد:
1ـ «اَفلم یدبروا القول...»( مومنون/68) (پس چرا در این سخن (قرآن) ژرف نیندیشند؟)
2ـ «اَفلا یتدبرون القرآن اَم علی قُلوبٍ اقفالها» ( محمد/26) (پس چرا در قرآن ژرف نمیاندیشند؟ مگر بر دلهایی قفلهای آن چیره گشته است.؟)
3ـ «اَفلا یتدبرون القرآن ولو کان مِنً عِنْدِ غیر الله لوجدوا فیه اختلافاً کثیراً» (نساء/82) (پس چرا در این قرآن ژرف نمیاندیشند؟ و اگر از نزد غیر خدا میبود، در آن ناهماهنگی و تضاد بسیاری مییافتند.)
این آیه شریفه صریحاً مطرح مینماید که تنها راه فهم اعجاز قرآن «تدبر در قرآن» است چرا که پیبردن به الهی بودنِ قرآن نیاز به تعمق و ژرف اندیشی دارد و الا در نظر سطحی، آیات، مرکب از حروف و کلماتی است که عرب با آنها تکلم مینماید و تفاوتی در نظر سطحی و ابتدایی با کلام بشر ندارد بنابراین درک معجزه بودن آن نیاز به عبور از این ظاهر را دارد. نکته دیگر آنکه «تدبر در قرآن» به «پیگیری سیر آیات، یکی پشت سرِ دیگری و دقت در باطنِ ارتباطِ آنها» نیز نظر دارد، چرا که کشف انسجام و هماهنگی و عدم وجود اختلاف، نیازمند پیگیری و بررسی آیات در یک سوره و آیات یک سوره با کل قرآن دارد تا معلوم گردد کتابی که در طول 23 سال در فراز و نشیبهایِ زندگی پیامبر و در شرایط بسیار متفاوت از یکدیگر، مطرح گشته است نمیتواند ساخته و پرداخته ذهن بشر بلکه هر موجود مادی باشد که پیوسته محکوم به تغییر و تحول و حرکت از نقص بسری کمال نسبی خویش هستند بنابراین در امر تدبر در قرآن:
«کاوش و اندیشه در کشف مفاهیم و روابطِ ناپیدایِ موجود در هر یک از آیات و ارتباط آیات با یکدیگر و آن آیات با آیاتِ دیگر سورِ قرآن» مدنظر میباشد.
4ـ «کتاب انزلناه الیک مبارک لیدبروا آیاته ولیتذکَّر اولوْ الالباب.»(ص/29) «آن کتابی بسیار با عظمت –که آنرا بسویت فروفرستادیم – و بسیار پر خیر و برکت است تا که در آیاتش تدبر نمایند.»
با دقت و تامّل در سیاق این آیه در مییابیم که بدون «تدبر در قرآن» نمیتوان از ذخائر بیکران و پرخیر و برکت کلام خدا بهرهای جست و همچنین نمیتوان از ظلمت شک و تردید و حیرت و سرگردانیِ نفاق، خود را رهانید و به ایمانی راسخ و یقینی استوار، دست یافت. حضرت امیر در نهج البلاغه (خ106) میفرماید: تنها «شخص متدبر» میتواند مغز و حقیقت ناب و خالص اسلام را دریابد: «فجعله (الاسلام) أمناً لِمَن عَلِقَه … و فَهْماً لِمَنْ عَقَلَ و لُبّاً لِمَن تَدَبَّرَ…» (پس خداوند اسلام را امنیت قرارداد برای آنکه بدان متصل شود و … و فهم قرارداد برای آنکه تعقل کند و مغز قرارداد برای آنکه تدبر نماید.)
این بیانات «نقش اساسی تدبر» را در وصول به حقیقت قرآن و اسلام به ما نشان میدهد.
ج. تدبر و تلاوت راستین قرآن: طبق آیه شریفه بقره/121 کسانی حقیقتاً به اسلام و قرآن ایمان دارند که، کتاب خدا را آنگونه که شایسته است تلاوت مینمایند: «الذین آتیناهم الکتاب یتلونه حق تلاوته اولئک یومنون بِِِه…» بنابراین آنکه این تلاوت راستین و پیروی از قرآن را نداشته باشد از ایمان تهی و در زمره سرمایه باختگان است: «... ومن یکفر به فاولئک هم الخاسرون. بقره /121 با مقایسه این آیه شریفه با آیه سوره ص که هدف از نزول و وسیله بهرهوری از قرآن را «تدبر در آیات» معرفی میکند درمییابیم که «تلاوت راستین» همان «جریان تدبر در آیات» میباشد. در حدیث شریفی در تفسیر آیه «یتلونه حق تلاوته...» به نکته فوق صراحتاً اشاره گردیده است: ( در سخن خداوند که میفرماید «... یتلونه حق تلاوته...» که به شیوه ترتیل آیاتش را میخوانند و معانیش را فهم میکنند و به احکام آن عمل مینمایند و امید به وعده الهی دارند و از عذابش در خوف و هراس بسر میبرند و قصص را آنرا مجسم میبینند و از مثلهایش عبرت میگیرند، اوامرش را اجرا میکنند و از محرماتش دوری میگزینند؛ وآن ـ بخدا قسم ـ صرفاً با حفظ آیات و چینش منظم حروف و تلاوت سورهها و تحقیق یک دهم و یک پنجم قرآن حاصل نمیشود ـ آنان حروفش را حفظ و حدودش را تباه کردند؛ و جز این نیست که آن (حق تلاوت) همان تدبر در آیاتش میباشد چرا که خداوند میفرماید: «کتاب انزلناه الیک مبارک لیدبروا آیاته» (امام صادق میزان الحکمه ج 1))
این حدیث شریف مطرح میسازد که «جریان تدبر» همان «جریان تلاوت راستین قرآن» میباشد که از «قرائت» شروع و با «فهم عمیق» ادامه یافته و به «عمل» ختم میگردد. بر اساس این حدیث پر محتوی، تدبر در آیات «ترتیل آیات، فهم معانی، عمل به احکام، امید به وعده الهی، خشیت از عذاب، تجسم نمودن قصص، عبرت از نمونه حوادث، اجرای اوامر و دوری از محرمات» را شامل میشود با آنکه نه معنای لغوی «تلاوت» و نه معنای لغوی «تدبر» چنین محتوائی را با خود دارند لذا معلوم میشود که مقصود «جریان تلاوت راستین قرآن» بوده و با «جریان تدبر در آیات» وحدت دارد.
د. فرق قرائت، تلاوت، ترتیل و تدبر: برای انس با قرآن، پنج عنوان «قرائت» «تلاوت»، «ترتیل»، «استماع و انصات» و «تدبر» در خود قرآن مطرح گریده است: «فاقرءوا ما تیسر من القرآن» (مزمل / 20) «اتل ما اوحی الیک من الکتاب» (عنکبوت / 45) «ورتّل القرآن ترتیلا» (مزمل/4) «أفلا یتدبرون القرآن» (محمد/24) «و إذا قری القرآن فاستمعوا له و انصتوا...» (اعراف/204)
1ـ قرائت: بمعنی «جمع کردن و بهم پیوستن» میباشد ومقصود از آن در سخن«جمع و پیوستن حروف و کلمات» میباشد که با بهم پیوستن حروف، کلماتِ با معنی و با پیوستن کلمات و حروف به هم، جملات مفید ساخته میشود. در تعریف آن در کتب لغت ( مفردات) گفتهاند: « قرائت، بهم پیوستن حروف و کلمات به یکدیگر در جریان ترتیل» است. از این معنای دقیق بر میآید که «قرائت» بعنوان جزئی از جریان ترتیل مطرح است. 2ـ تلاوت: بمعنی «در پی آمدن، دنبال کردن» است به طوری که بین تابع و متبوع چیزی جز تبعیت نباشد. تلاوت قرآن، «متابعت از قرآن در قرائت و دنبال کردن معانی و پیروی در عمل میباشد.» 3ـ ترتیل: بمعنی «جمع شدن وهماهنگی و نظام یافتن چیزی بر طریقی مستقیم» میباشد ( معنای مجرد آن این است.) اگر این معنای باب مجرد را به باب تفعیل ببریم معنای «ترتیل» بدست میآید: «جمع کردن و هماهنگی و نظام بخشیدن چیزی بر طریق مستقیم» که طریق مستقیم نسبت به هر چیزی معنای متناسب با آنرا خواهد داشت. آیات قرآن از نظم و چینش خاصی برخوردار است که با هدف درمان فکر و روح بشر و هدایت و ارشاد آنها به قلههای کمال انسانیت هماهنگ گردیده است از این رو «ترتیل قرآن»: «نظم و چینش خاص آیات، هماهنگ با تأمین نیازهای فکری ـ روحی بشر با اهداف درمان فکر و روح و ثبات بخشی به قلب مؤمنین و هدایت و ارشاد آنها به قلههای کمال بشری» خواهد بود. از آنجا که قرآن با روح بشر، سروکار دارد این «چینش و انتظام» هم در بخش «الفاظ قرآن» و هم درحوزة «محتوا و معانی آیات» مطرح است که هم زیبائی ظاهر و هم عمق باطن را گویا است. با توجه به معانی سه واژه فوق و مفهوم تدبر که قبلاً ذکر گشت معلوم میگردد: که از پنج عنوانی که برای برخورد با قرآن مطرح میگردد اصالت با «جریان تدبر» یا «جریان تلاوت راستین» است که «قرائت» بعنوان بخشی از «ترتیل» و ترتیل به عنوان روش و شیوة «جریان تدبر» مطرح است که از این بیان اهمیت و ضرورت بحث «تدبر در قرآن» روشن میگردد. هـ «تدبر در قرآن» در دو سطح« عمومی و تخصصی» و در سه حوزه «ترجمه, تفسیر, تأویل» مطرح میگردد. در سطح عمومی آنچه مطرح است کار تدبر بر یکی از ترجمههای معتبر است که این سطح همة اقشار مختلف را در بر میگیرد و تنها شرط ضروری آن داشتن سواد و برخورداری از یک ترجمة معتبر است و آنچه در این جزوه در پی بیان آن هستیم همین سطح میباشد. و. تدبر در آیات نیازمند زمینههای مناسبی میباشد که در بستر آن «تدبر» صورت بپذیرد. شناخت و اعتراف به شأن قرآن و موقعیت خود در برابر قرآن قدم اول در پیدایش زمینة مناسب میباشد. قدم بعدی در زمینهسازی. زمانها و جایگاههای مناسب تدبر خواهد بود. پس از زمینه سازی، نوبت به تحصیل «شرایط تدبر میرسد که این شرایط همان «کلیدهای تدبر در قرآن» هستند و در سطح مورد نظر این جزوه تنها کلیدهای عام ضروری میباشد. نکتة مهم این است که گاها در نگاه اولیه بحث زمینهها و کلیدهای تدبر بحث غیرضروری به نظر میرسد و تنها ذکر شیوههای تدبر لازم میآید ولی در عمل به تجربه ثابت گردیده است که از لحاظ روحی بدون توجه به زمینهها و کلیدها به هیچ وجه استفاده کامل از شیوهها و عمل به نتایج آن میسر نمیگردد. موضوع مطلب : ج. عمل و بکارگیری نسخههای درمانی
تا این مرحله توانستهایم به پیام قرآن و نسخههای متعدد درمانی آن پی ببریم که تدبر ثانویه در آیات شکل گرفته است. مرحلة بعدی مرحلة عمل کردن به نسخههای درمانی تدبر شده است که رعایت نکات ذیل الزامی است: (1) محزون کردن خویش به همراه قرائت که توضیحات آن قبلا نیز آمده است. (2) خود را مخاطب قرآن دیدن. قرآن کتابی نیست که صرفا برای مطالعه باشد و یا فیلمی که صرفا برای تماشا باشد بلکه همچون کارگردانی است که متناسب با واقعیتهای نفسانی و شرایط فکری ـ روحی، نقش خود را در صحنههای خویش به نمایش میگذارد از این رو ما به عنوان مخاطب قرآن باید خود را صاحب یک نقش در صحنههای مطرح شده در قرآن ببینیم و باید دقت کنیم که با توجه به شرایط فکری ـ روحی ـ اخلاقی که هم اکنون در آن به سر میبریم، در صحنههای قرآن چه نقشی را ایفا میکردیم و چه موضعی را اتخاذ مینمودیم و در چه راهی قدم میگذاشتیم. به عنوان نمونه به داستان موسی با فرعون اشاره میکنیم. شخصیت فرعون به عنوان عنصری که مردم به بردگی او تن داده و ذلیل او میباشند، جباری که قدرت نظامی ـ سیاسی وحشتناکی را پدید آورده، هر صدایی را در نطفه خفه میکند، اطرافیان چاپلوس دارد، ثروت سرشار مصر در اختیار اوست در حالیکه شخصیت موسی به همراه برادرش با قیافة دو چوپان ساده با نمودِ چوپانی و کلاه روستایی و عصای چوپانی در دست، در قرآن مطرح هستند. حال موسی رو به فرعون کرده و میگوید:
«آیا مایل هستی که از آلودگی پاک شوی و تو را به سوی پروردگارت هدایت کنم تا از عظمتش خشیت یابی؟» (سورة نازعات آیة19) در این درگیری واقعا ببینیم آیا اگر ما در شرایط فرعون بودیم و آن قدرت و امکانات را داشتیم از موسی(ع) سخنی را میپذیرفتیم؟ ...
(3) کاوش در نتایج تدبر اولیه و ثانویه و نسخههای متعدد کشف شده برای پیدا کردن داروی درد خویش پس از توجه به جریان آیات و طرح سؤال و درنگ و فهم و تدبر پیام آیة و مخاطب آیات دیدن خویش و تحزین نفس، نوبت کاوش برای استخراج داروی درد خویش از میان آیات مورد تدبر قرار گرفته فرا میرسد چرا که قرآن در کنار بیان دردها بلافاصله از درمان آن سخن میگوید که این مرحله تدبر سوم و آخرین جزءِ تدبر است که باید صورت بگیرد که رعایت و توجه به 4 نکته لازم است: ـ دانستن درد خویش. ـ پیدا کردن تعریف آن در قرآن. ـپیدا کردن درمان. ـ بکار بستن نسخة مورد نظر.
موضوع مطلب :
موضوع مطلب : سلام راجع به اون سوالی که مگر ما بیماریم، میخوام یه مثال بزنم شاید برامون راحتتر مساله حل بشه. شما وقتی یه وسیله برقی میخری، توی کارتونش حتما یه دفترچه راهنما گذاشتن که آقا این کولر این دگمه اش اینکارو می کنه، اون قسمتش مربوط به فلان کاره،اگر اینطوری که ما میگیم ازش استفاده نکنی زودتر از موعد انقضاش خراب میشه و و و... حالا به خودت فکر کن،واقعا میدونی از کجا اومدی،کجا میخوای بری،چجوری باید بری،چکار کنی بهتهره،از کدوم راه بری راحتتر و کم دردسرتره،از خودت چجوری باید استفاده کنی؟،و و و ... من میگم بیماری ما همین جهلمون به خودمونه. البته عقل و علوم هم سرجاشون باید در موردش بحث کرد و رابطشون با وحی رو مورد کنکاش قرار داد. به نظر من قرآن دفترچه راهنمای ما انسانهاست که قدم به قدم باید طبق دستوراتش جلو بریم تا به مقصود برسیم. البته این حرفا برای اونی خوبه که براش مهم باشه که چجوری باید زندگی کنه،اونی که بجز ظاهر این زندگی و روزمرگی و صبح و شب کردن،به چیز دیگه ای فکر نمیکنه این حرفا بدردش نمیخوره. موضوع مطلب : قطعا برای ما مسلمانها قرآن کریم اهمیت فراوانی و تقدس بسیاری دارد.ما حاضر نمی شویم قرآن را در مکانی پایین تر از اشیاء دیگر قرار دهیم و یا پای خود را بسوی آن دراز کنیم و یا ... ولی آیا مقام فرآن در همین حدخلاصه می شود؟ آیا هدف نزول قرآن این بوده است که هنگام قسم خوردن به آن تمسک جوییم و هنگام مرگ بر سر قبرها آنرا قرائت کنیم (البته با بدترین صدا!!!)؟ خوب است سراغ معلمین بزرگ قران برویم و کمی از شأن و مقام قران جویا شویم: 1- فضل القران علی سائر الکلام کفضل الله علی خلقه(بحار الانوار ج92 ص19) 2- ان کلام الباری سبحانه لا یشبه کلام الخلق کما لا یشبه افعاله افهالهم(بحار ج89 ص107) 3- فتجلی الله سبحانه فی کتابه(نهج البلاغه خ147) در این سه حدیث عجیب که الان ترجمه مضمونی آنرا مطرح می کنم دقت کن! می گوید برتری خداوند بر مخلوقات چه مقدار است! او خالق است و اینها مخلوق که اگر او نمی خواست اینها هم نبودند. برتری خداوند بر مخلوقات کاملا واضح است و نیازی به توضیح ندارد حال همین برتری را قرآن بر کتابها و سخنان و کلامهای دیگر دارد. نکته دوم اینست که آیا می توان اعمال خالق را با اعمال مخلوقات مقایسه کرد؟! به همین اندازه هم نمی توان کلام خالق را با کلام مخلوق مقایسه کرد. نکته سوم هم اینکه خداوند چون بخاطر خصوصیات ذاتی خود مستقیما قابل برخورد و مشاهده و صحبت کردن نیست، قران را معرفی کرده است که اگر می خواهید با من صحبت کنید مرا مشاهده کنید، به سوی قرآن بروید زیرا که قران تجلی و بزرگترین نشانه من است. با این توضیحات اگر ما با خداوند در حد قسم خوردن و احترامهای ظاهری کار داریم ، قرآن را هم باید سر تاقچه اطاق بگذاریم و اگر نه باید...
یه سوال: آیا می توان از قران به عنوان دفترچه راهنمای انسان یاد کرد؟ نظرت چیه؟ موضوع مطلب : ![]() جمعه 88 بهمن 16 :: 12:1 عصر :: نویسنده : مطالب وبلاگ های پارسی بلاگ
مقدمه: شیوة ترتیل و شیوة استماع و انصات: برای انس با قرآن و تدبر در قرآن، گاه گوش جان به آیات الهی میسپاریم و گاه خود به قرائت اقدام مینماییم. تدبر از طریق «شنیدن قرآن» به شیوة استماع و انصات و از طریق قرائت قرآن همان شیوة ترتیل است. آنچه که در سطح عمومی تدبر به آن نیاز داریم شیوة ترتیل و مراحل آن است که در این پست و پستهای بعدی مرتبط با مسائل تدبر در قرآن بدان میپردازیم.ادامه مطلب... موضوع مطلب : ![]() جمعه 88 بهمن 16 :: 12:1 عصر :: نویسنده : مطالب وبلاگ های پارسی بلاگ
ب. کاوش جهت فهم پیام قرآن و نسخههای متعدد درمانی آن. (ترتیل معنوی)
طرح سؤال: روش کاوش جهت فهم پیام قرآن «طرح سؤال از ترجمة آیات» میباشد. طرح سؤال، نقش اساسی در تمرکز و جهتدهی فکر در امر تدبر و انگیزهای قوی برای پیگیری آیات میباشد و اساسا ذهنی که سؤالات مشخصی ندارد تا که نیازهای فکری و روحیاش پاسخ بگیرد، انگیزهای برای تدبر در آیات نخواهد داشت.
(1) دقت در ترجمههای معتبر:ادامه مطلب... موضوع مطلب : ![]() جمعه 88 بهمن 16 :: 12:1 عصر :: نویسنده : مطالب وبلاگ های پارسی بلاگ
تذکرات مهم:
1 ـ آنها که بخواهند در مرحلة عمومی تدبر که این مطلب عهدهدار آن بود عمیقتر و بهتر عمل کنند لازم است به چند کلید علمی و چند اصل اساسی تدبر دقت داشته باشند که ذیلا آنها را مطرح میکنیم.
کلیدهای علمی(خاص)
چند اصل اساسی در حوزة محتوای قرآن:
قرآن برای مردم نازل شده است و آنان مخاطب پیامها و دستورالعملهای قرآن میباشند نظری گذرا بر خطابهای «یا بنیآدم» «یا معشر الجن و الانس» «یا أیها الناس» و ... به روشنی این سخن را تأیید میکند. قرآن مسئولیت هدایت تمام بنیآدم را تا روز قیامت بر عهده دارد و در مقابل مردم مسئولیت تبعیت و اطاعت را باید به گردن بگیرند. این مسئولیت دو طرفه در کنار خطابهای مستقیم به ناچار قابل فهم بودن خطابها را مطرح مینماید.
قرآن کریم در عین قابل فهم بودن خطابهایش برای اقشار مردم، قرین دائمی عترت میباشد. از این رو این دو سرمایة گرانبها، دو چهرة یک حقیقت میباشند که نباید میان آنها جدایی افکند. از آنجا که تدبر گستردة در قرآن علاوه بر طهارت فطری، نیازمند آشنایی با روشهای صحیح تدبر و قبل از آن، اصول اساسی تدبر میباشد و از طرحی فهم قرآن مراتب بیشماری دارد و مردم نیز از فهم یکسان و دور از آلودگی برخوردار نیستند و ... پس به ناچار باید در فهم قرآن از معصومین (علیهم السلام) یاری جست که به حقیقت قرآن، دست یافتهاند و تمام مراتب فهم آن را طی کردهاند تا اصول تدبر و روشهای آن را به ما بیاموزند. ضرورت وجود مرشدی معصوم در ارتباط با کلام خدا با توجه به انحرافات عظیم، پدید آمده در تاریخ فهم قرآن، ما را از توضیح بیشتر بینیاز میگرداند. شأن معصومین در ارتباط با قرآن نسبت به ما گسترده است که علاقمندان را به فصل سوم کتاب «پژوهشی پیرامون تدبر در قرآن» رجوع میدهیم.
قرآن با همین الفاظش از جانب خدا بر قلب پیامبر به وحی نازل شده است و این مرتبة لفظی، تنزل آن حقیقت ملکوتی قرآن میباشد که در پیشگاه خداست: «بیشک ما آن را به صورت قرآن عربی قرار دادیم شاید که شما تعقل نمایید و به یقین آن در حالی که مرجع کتاب در پیشگاه ماست به راستی بسیار والا و فرزانه است.» (زخرف / 3و 4)
نظم و چینش قرآن نیز به امر الهی صورت گرفته است چنانکه قرآن خود بر این معنی تصریح دارد. «... و ما آن را به نحو خاصی چیده و انتظام بخشیدهایم.» این نظم و چینش نه تنها در محدودة آیات هر سوره بلکه در ارتباط با چینش سور نیز مطرح است چینشی که از سورة فاتحهالکتاب آغاز و به سورة ناس ختم میگردد.
قرآن خورشید جاری در بستر زمان میباشد که همة مکانها و زمانها را تا قیامت در هنگام نزول مد نظر داشت چرا که احاطه و نظارت خداوند بر گذشته و حال و آینده میباشد از این رو، پیام قرآن مقید به هیچ مکان و زمانی حتی مکان و زمان نزول خود آیات نمیباشد در غیر این صورت قرآن نمیتوانست برای آیندگان پیامی داشته باشد:
«و اگر آیه هرگاه در خصوص قومی نازل شود سپس آن قوم بمیرند، آیه نیز بمیرد، که بیشک از قرآن دیگر چیزی باقی نخواهد ماند و لیکن قرآن از اول تا آخرش جریان دارد مادامی که آسمانها و زمین استمرار دارند و برای هر قومی آیهای است که آن را تلاوت مینمایند.» (امام باقرu، ص 73، المیزان)
موضوع مطلب : ![]() جمعه 88 بهمن 16 :: 12:1 عصر :: نویسنده : مطالب وبلاگ های پارسی بلاگ
چند اصل اساسی در حوزة متدبر در قرآن:
اصول اعتقادات سالم همچون آینهای شفاف است که ما را به حقیقت پیام قرآن راهنمایی میکند و برعکس اصول اعتقادات فاسد همچون عینکی تیره و تار است که از درک حقیقت پیام قرآن انسان را محروم میکند.
این اصل از مهمترین اصول اساسی در شخص متدبر است که در صورت فقدان آن انسان از هدایت قرآن محروم میگردد. این پاک طلبی و حقیقت جویی جلوة بارزش عشق به خدا و عشق به آخرت میباشد ولو شخص متدبر هنوز به اسلام نگرویده باشد.
«و این کتابی است که آن را فرو فرستادیم. و بسیار با برکت است ... و کسانی که به آخرت عشق میورزند به آن ایمان میآورند.» (سورة انعام آیة 93)
در کنار تمام شیوهها، ابزار و اصول تدبر «اصل مشورت» نقش مهمی را در سلامتی برداشت و پرورش قدرت تفکر و خلاقیت شخص متدبر در قرآن ایفا میکند و ضامن حفظ انسان از فرو غلطیدن در ورطة هولناک تفسیر برأی و انحرافات و بدعتهای حرام میباشد. نکتة مهمی که در امر مشورت باید بدان عنایت نمود، صلاحیت شخص مشاور و مستند رأی مشورتی او میباشد. نکتة دیگر آنکه چون مشاورین ما معصوم نیستند با وجود سند قرآنی ـ حدیثی رأی آنان، نباید به یک مشاور اکتفا کرد. بلکه بخصوص آنجا که امر مهمی در کار است با مشاورین با صلاحیت متعددی باید مشورت نماییم. نکتة دیگر آنکه حتی وجود مقدس امام معصوم اصرار داشتند که تعبدا سخن آنان را نپذیریم بلکه به سند قرآنی سخن توجه نماییم و سپس با بصیرت براساس دلیلی محکم بیان معصومu را قبول نماییم.
«اذا حدثتکم بشیء فاسئلونی من کتاب الله» (امام باقر)
آیات قرآن جلوههای بسیاری از حقایق را در باطن خویش پنهان نموده است و هر کس به میزان صلاحیت علمی و معنوی به حقیقت یا حقایقی چند از آیه یا آیات پی میبرد و این معنی به کسی اختصاص ندارد بلکه قرآن سفرة گسترده کریمانهای است که خداوند همه را به تناول از آن دعوت نموده است پس هر کس که آهنگ قرآن نماید و ابراز گرسنگی کند به میزان صلاحیت معنوی در کنار مقدار صلاحیت علمی از سفرة قرآن تناول خواهد نمود. از این رو نباید خود را حقیر و فکر خویش را محدود نمود و در برابر فهم و برداشت افراد صاحب رأی و شخصیتهای برجستة علما و فقها از آیات حالت تسلیم محض گشت و از تدبر مستقیم در آیات با ابزار و اصول و شیوههای تدبر خودداری نمود. «خلاقیت و ابتکار» در کشف نکاتِ بکر آیه از عادت به روش صحیح تدبر و توجه به حیات بخش بودن و طراوت همیشگی آیات و پرباری و دقیق و ظریف بودن کشف پیام آیه ناشی میشود. خطر انحرافات فکری و بدعتهای حاصل از جسارتهای بیضابطه را مشورت مستمر با اهل نظر و صاحبان صلاحیت علمی، مرتفع مینماید که قبلا در مورد آن توضیح دادیم.
2 ـ نمونة عملی تدبر: به عنوان الگو از مرحلة طرح سوال به تدبر در آیات اولیة سورة حمد با توجه عقلانی در محتوای ترجمه (خرمشاهی) میپردازیم. «بسم الله الرحمن الرحیم» طرح سؤال: 1 ـ چرا دو صفت «بخشنده و «بخشایشگر» (رحمان و رحیم) در کنار هم و به دنبال یکدیگر آمده است؟ 2 ـ چرا این دو صفت در کنار نام «الله» ذکر میشود و از صفات دیگر خداوند نام برده نمیشود؟ 3 ـ چرا خداوند با لفظ «الله» در این آیة معرفی میگردد و نامهای دیگر مثل «پروردگار» «رب» و ... بکار برده نمیشود؟ 4 ـ مگر خداوند شیء یا جسم است که «اسم» داشته باشد؟ 5 ـ فرق «بخشنده» و «بخشایشگر» (رحمان و رحیم) چیست؟ 6ـ چرا فقط 2 صفت آورده شده است؟ 7 ـ چرا این جمله در اول تمام سورهها تکرار میشود؟ 8 ـ معنای «الله، رحمن، رحیم» با توجه به ترجمههای معتبر چیست؟ و ... «الحمد لله رب العالمین» 1 ـ معنای «حمد، رب، عالمین» با توجه به ترجمههای معتبر چیست؟ 2 ـ چرا لفظ «حمد» برای ستایش بکار برده شده است؟ 3 ـ چرا ستایش را مختص خداوند قرار داده است؟ 4 ـ منظور از ستایش خداوند چیست و به چه وسیلهای میتوان آن را انجام داد؟ 5 ـ چرا بعد از اینکه با نام خداوند سوره آغاز میگردد از او ستایش میشود؟ 6 ـ چرا به جای «رب» (پروردگار) صفات دیگر نیامده است؟ 7 ـ آیا لازم بود هم «الله» گفته شود و هم «رب العالمین»؟ 8 ـ چرا خداوند را در برابر «عالمین» ستایش می کند مگر عالمین دارای چه مقامی هستند؟ 9 ـ چرا گوینده این جمله مشخص نیست؟ موضوع مطلب : آرشیو وبلاگ های پارسی بلاگ منوی اصلی آخرین مطالب آرشیو وبلاگ پیوندها |
||||||||