سلام بر لباسهای خاکی آغشته به خون ، سلام بر شلمچه ، بر دوکوهه ، سلام بر خرمشهر موضوع مطلب : سرزمین رمل های تشنه ، سرزمینی که هر قدمی در آن به راحتی برداشته نمی شود ، قدمی استوار می خواهد ، گامی محکم و متین به سمت حقیقتی از پیش تعیین نشده . در فکه هم شتی می بینی ، رمل هایی که پایت در آنها فرو می رود به سختی در آنها حرکت می کنی ، می فهمی که گام نهادن در وادی عشق ، استواری و یقین می خواهد . اینجا اگر پایت سست باشد زمین گیر می شوی و تا ابد در خاک ساکن می مانی و عشق یعنی درد و رنج و سختی ، یعنی تا پای جان ایستادن ، فدا نمودن جان در بر جانان ،ریختن آنچه پربهاست در برابر پربهاترین بهانه بودن و رملهایی که اگر قطره ای آب یا خون در آن ریخته شود تا آخرش را فرو می برد و عشق را تبخیر می کند.و فضایی که بوی حقیقت در آن موج می زند و تو شاید در گروهی خونین پیوند سرخ زمین و آسمان را دیده باشی وقتی که خورشید حقیقت می رود تا در بستر سیاهی سکنی گیرد و نور آن در تلألو نقره فام یک غروب می شکند و اشعه هایش تنها سرخ رنگ اند و بس . یعنی که خورشید حقیقت وقتی به غروب می نشیند بهایش خون است و سپس تاریکی حاکم می شود. اما باز به بهای خون دیگری خورشید رخ می نماید و این گردش تا مدار هستی در جریان است ،ادامه دارد و فکه و غروبش تداعی گر این حادثه است و ایت حادثه در تاریخ مظلون شیعه همواره در جریان است و اوج آن در کربلاست و سپس تکرار آن در تمامی روزگاران که : کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا . فکه یعنی ماندن یک مین ، یک مین ذخیره که یک عاشورایی دیگر را ، یک جا مانده از قافله را به کاروان کربلا برساند، یعنی : شهادت خود به سراغ مرد شهادت آمدن ، یعنی سید شهید مرتضی آوینی و یار وفادارش را پس از پایان سال های خون و شمشیر به کربلا رساندن. ((کربلایی که تشنه خون توست و انتظار می کشد تا تو زنجیر خاک از پای اراده ات بگشایی و از خود و دلبستگی هایش هجرت کنی و به کهف حصین لازمان و لامکان ولایت ملحق شوی و فراتر از زمان و مکان خود را به قافله سال 61 هجری برسانی و در رکاب امام عشق به شهادت رسی))... و تو ای آنکه در سال 61 هجری هنوز از ذخایر تقدیر نهفته بوده ای و اکنون در این دوران جاهلیت ثانی و عصر توبه بشریت پای به سیاره زمین نهاده ای نومید مشو که تو را نیز عاشورایی است و کربلایی که تشنه خون توست و انتظار می کشد تا تو ... . موضوع مطلب : عشق یعنی در سکوت یک نگاه موضوع مطلب : که اون قدیم قدیما بابا چه مهربون بود لحظه ی برگشتنش ادای احترام کرد
موضوع مطلب : بنام خدا
دغدغة سعادت و بهتر زیستن، از دیر باز، همة انسانها را مشغول داشته است و زندگی انسان پر از تلاش متفکران، جهت نشان دادن راه زندگی و سعادت میباشد. چگونه میتوان به بهترین وجه زندگی کرد و به سعادت و نجات رسید؟ فلسفه و تفکر بشری، در کش و قوس تاریخ، برای این پرسش اساسی، وحی را تنها راه حل، معرفی کرده است. قرآن کریم که کتاب سعادت بشر است، برای هدایت او به سیری نازل شده که در آن، تمام استعدادهای او، به فعلیّت میرسد و در نتیجه به زندگی برین میرسد، دنیا و دین و عقبای او را تأمین میکند. هدایت قرآن، به این سمت و سو است و آثاری که بر این هدایت بار میشود، در یک کلمه، سعادت واقعی انسان است. هدایت الهی و قرآنی، در گرو ایمان به خدا و کسب تقوا و توبه و بازگشت به سوی اوست. (تغابن، 11; بقره، 2; رعد،27) و هر که در راه او مجاهده و تلاش نماید، به هدایت میرسد. قرآن به بهترین مسیر زندگی هدایت میکند، و ثمرة تمسک به آن، زندگی بهتر است. "إِنَّ هَـَذَا الْقُرْءَانَ یَهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَم; (اسرأ،9) قرآن، به طریقهای که مستقیمترین و صافترین و پابرجاترین طرق است، دعوت میکند." و میان ظاهر و باطن، عقیده و عمل، تفکر و برنامه، همگونی ایجاد کرده و همه را به سوی الله دعوت میکند و کسانی که به این هدایت تمسک کنند را به پاداشهای بزرگی بشارت میدهد. همچنین این نکته از روایت بلند علوی نیز فهمیده میشود که فرمود: "... و من اهتدی نجا هر کس به هدایت الهی چنگ زد، به نجات واقعی رسیده است." از این رو، ثمراتی که بر هدایت بار میشود عبارت است از: صلاح دنیا و آخرت و کمال انسان و به فعلیت رساندن تمام ظرفیتهایش که تحت عنوان نجات و سعادت هر دو سرا مطرح میشود. موضوع مطلب : اگرچه مشغله کاری و درسی مدتهاست از وبلاگنویسی دورم کرده است، اما انقلاب اسلامی و دهه فجر، آن قدر عظمت دارد که بتوان سطوری هر چند تکراری و هر چند کوتاه، جهت بزرگداشت این ایام نگاشت. و اینک: موضوع مطلب : ![]() جمعه 88 بهمن 16 :: 12:32 عصر :: نویسنده : مطالب وبلاگ های پارسی بلاگ
در پست قبلی، بشدّت رفتار اشتباه رییس جمهور را نقد کردم. برخی دوستان خرده گرفتند که چرا پس از سخنان رهبر انقلاب، به این اختلافات دامن می زنید و چرا راهی را می روید که دشمنان انقلاب می روند؟ چرا می خواهید احمدی نژاد را در مقابل رهبر قلمداد کنید؟ و از این دست ایرادات.
(ایشان با اشاره به قضایای دو سه روز اخیر خاطرنشان کردند: «این موضوع نباید موجب دامن زدن به اختلاف شود ضمن آنکه نباید به کسی بیهوده تهمت زد و او را به خاطر یک امر از همه آن چیزهایی که صلاحیت محسوب می شود نفی کرد.»)
(رهبر انقلاب اسلامی همگان را به رعایت انصاف در عمل و گفتار دعوت کردند و با اشاره به سفارش خداوند متعال در قرآن به رعایت انصاف و عدالت حتی در برخورد با دشمنان خاطرنشان کردند: «در نظام جمهوری اسلامی همه ضمن اعلام پایبندی خود به اصول، و با سلایق مختلف در کنار هم باشند.») موضوع مطلب :
آزارم می دهد، این که هم تو اذیت شوی و هم من. تعارف های به ظاهر دوستانه، ولی خراب کارانه ات آزارم می دهد. وقتی تو عجله داری، من هم؛ وقتی تو درس داری، من هم؛ وقتی هر دو دیرمان شده است، چرا با اصرار می خواهی که پیشت بمانم؟ چرا کاری که قرار بود نیم ساعته تمام شود، باید یک و نیم ساعت به طول بینجامد؟ مگر وارد شدن به یک سایت و یک ثبت نام ساده چقدر کار می برد؟ حالا اگر ناهار و میوه و چاشنی با کلّی بحث سیاسی و غیر سیاسی دیگر را به زمانی دیگر واگذار کنیم، روزمان شب نمی شود؟ دوست من! دوستی به این است که ملاحظه ی راحتی همدیگر را بکنیم. نه تکه و پاره کردن دوستی در زیر مشت های تعارف! دوستت دارم. همین! موضوع مطلب : ![]() می خواستم درباره ی حجاب بنویسم. می خواستم زیبایی های حجاب را وصف کنم. می خواستم صدها دلیل عقلی و شرعی بیاورم تا ثابت کنم که حجاب، آرایش برتر است. می خواستم بگویم که چگونه حجاب و آزادی دو همسایه ی همراه اند. و می خواستم بگویم که چگونه حجاب با عشق جمع می شود. همه اینها را می خواستم بگویم. ولی زبانم ناتوان بود. شاید نمی توانستم مخاطبم را قانع کنم. تا این که خبر شهادت تو را شنیدم. تا این که تو را شهید حجاب یافتم؛ و تو را بهترین و قاطع ترین دلیل بر اثبات حجاب یافتم. برای خودم هم ثابت شد که چگونه حجاب و عشق در یک بدن و در یک روح با همدیگر می آمیزند! برای تو ـ ای زیباترین نمونه ی حجاب ـ همسایگی با بهترین زنان جهان، فاطمه ی زهرا پاره ی تن پیامبر اسلام، مریم پاک دامن مادر عیسی، آسیه ی با ایمان، خدیجه ی کبری و سمیه اولین زن شهید در راه اسلام، و همه ی زنان صالح را آرزو می کنم. و با تو عهد می بندم که من و دیگر برادران و خواهران مسلمانت تا آخرین قطره ی خون، راهت را در دفاع از حجاب ادامه دهیم. و با تو عهد می بندیم که انتقام خونت را از قاتلانت بگیریم. تا اینکه پرچم دین و شعار حجاب را در همه ی کشورهای دنیا بلند کنیم. بر این عهد باقی می مانیم تا زمانی که به آن وفا کنیم یا در این راه به دیدار معبودمان و به جمع شما و همه ی برادران و خواهران مؤمن شهیدمان بپیوندیم. موضوع مطلب :
آنچه می بینید تصاویری از جنایات سبزپوش هاست که در روزهای اخیر در تهران اتفاق افتاده است: 1. ضرب و جرح سرباز نیروی انتظامی در حالی که نه حکم تیر داشت و نه حتی حکم حمله؛ 2. حمله به پلیس و به آتش کشاندن اتومبیل نیروی انتظامی موضوع مطلب : آرشیو وبلاگ های پارسی بلاگ منوی اصلی آخرین مطالب آرشیو وبلاگ پیوندها |
||||