جمعه 88 بهمن 16 :: 12:45 عصر ::  نویسنده : مطالب وبلاگ های پارسی بلاگ

عوامل و یا راهکارهای عملی کسب بصیرت در دین و معارف آن چیست؟


سؤال شما بیانگر هوشمندی و زمان شناسی تان می باشد و امیدواریم این صفت را در خود حفظ و تقویت نموده و همواره در مسیر اصلی دین استوار پیش بروید
قبل از بیان آنچه از ما خواسته اید مناسب است ابتدا تعریف لغوی و اصطلاحی بصیرت را بیان نمائیم
بصیرت در لغت
برای بصیرت در لغت معانی متعددی نقل گردیده از جمله : بینایی. دانایی. زیرکی. هوشیاری. بینش. آگاهی. چشم خرد. (لغت نامه دهخدا)
بصیرت در اصطلاح :
شـنـاخـت روشـن و یـقـیـنـی از دیـن، تـکـلیـف، پـیـشـوا، حـجـّت خـدا، راه، دوسـت ودشـمـن، حـق و بـاطل، (بصیرت) نام دارد. (پیامهای عاشورا ‏- جواد محدثی)
شهید مطهری در تعریف روشن بینی یا همان بصیرت که تجلی آن در رفتار امام حسین علیه السلام بود می گوید : روشن‏ بینی یعنی چه؟ یعنی حسین (ع) در آن روز چیزهایی در خشت خام می‏دید که دیگران در آیینه هم نمی‏دیدند. ( مطهری، مرتضی، حماسه حسینی 2، ص‏84)
تعریف عرفانی بصیرت
بصیرت از نظر اهل عرفان، عقلی است که با نور قدسی منور شده و با هدایت الهی روشن گردیده باشد، لذا دچار خطا و اشتباه نمی‏شود و همواره حقیقت را پیدا و نمایان دیده و باطل را نابود و زایل شونده می‏بیند و هیچ گاه دچار حیرت نشده، شک و تردید در ساحت آن راه نمی‏یابد. [عبدالرزاق قاسانی، شرح منازل السائرین، ص 337] ..( جلوه‏های عرفانی نهضت حسینی ‏- محمد امین صادق ارزگانی‏ ‏- بوستان کتاب )
اما در خصوص آنچه از ما راجع به راهکارهای عملی کسب بصیرت خواسته اید باید بگوئیم که در روایات معصومین علیهم السلام کسب بصیرت از دو منظر مورد توجه قرار گرفته است که در این نوشتار به اختصار به هر دو محور اشاره می گردد .
اول : موانع کسب بصیرت
برخی از امور و گرایش ها در وجود انسان مانع از بصیرت یافتن وی می گردد بگونه ایکه با وجود یقین به حقانیت موضوعی ، آن را نادیده گرفته و چشم بصیرت خود را نسبت به آن فرو می بندد که در اینجا به دو مورد اشاره می کنیم :
1- دلبستگی به دنیا
حضرت علی علیه السلام در این خصوص می فرماید : انّ الدّنیا دار محن، و محلّ فتن، من ساعاها فاتته، و من قعد عنها و اتته، و من ابصر الیها اعمته...
بدرستی که دنیا خانه محنتهاست، و جایگاه فتنه‏هاست، کسی که طلب کند آن را هلاکش کند؛ و کسی که به دنبالش نباشد را ، با او بنیکوئی همراهی کند ؛ و هر که نظر کند بسوی آن ، کور گرداند او را ( چشم بصیرت را از او می گیرد )....(شرح آقا جمال الدین خوانساری بر غرر الحکم ج‏2 ص 637 )
نمونه های تاریخی این گروه از افراد نیز همچون «عمر سعد» ها که به خاطر دلبستگی دنیا ، چشم بصیرت خود را کور کردند و به مبارزه با حق پرداختند کم نیستند .
مقام معظم رهبری در این خصوص در توصیه ای به جوانان عزیز بیسجیان عزیز هر جای کشور که هستید این بصیرت را روز به روز زیاد کنید . نگذارید بعضی از نیازهای مادی و مسائل کوچک ، جلوی بصیرت ها را بگیرد . (دیدار فرماندهان بسیج سراسر کشور27/8/71)
2- گرفتار شدن به شهوات و لذت ها
امیرالمومنین علی علیه السلام در این باره می فرماید : إِذَا أَبْصَرَتِ الْعَیْنُ الشَّهْوَةَ عَمِیَ الْقَلْبُ عَنِ الْعَاقِبَةِ (137/ 3).هرگاه چشم ظاهری ، شهوت را ببیند چشم دل انسان نسبت به عاقبت کار کور گردد . (تصنیف غرر الحکم و درر الکلم ص 305 )
لذا می بینیم مقام معظم رهبری در سخنرانی های مکرر خود نسبت به تهاجم فرهنگی هشدار داده و در یکی از این سخنرانی ها فرموده اند : سیاست امروز سیاست اندلسی کردن ایران است (مقام معظم رهبری، 6 فروردین 1381) چراکه وقتی جامعه ای مشغول و گرفتار شهوات شد دیگر بصیرت خور را نسبت به مسائل پیرامونی از دست می دهد و همچون اندلس ممکن است کشور را تقدیم کفار نماید .

دوم : راه های عملی کسب بصیرت
در این خصوص نیز در روایات ما راهکارهای متعددی مطرح گردیده که به برخی از آنها اشاره می نمائیم :
1- شناخت حقیقت ولایت و ولی امر زمانه خود:
شناخت ولی امر زمان در اسلام از چنان جایگاهی برخوردار است که بنا به فرموده رسول گرامی خدا صل الله علیه و آله اگر کسی بمیرد و امام زمان خود را نشناسد همانند کسی است که به مرگ جاهلیت قبل از اسلام مرده است (البحار 23/ 94 الغدیر 10/ 360 اثبات الهداة 1/ 126 تفسیر ابی الفتوح 1/ 508 - الحکم الزاهرة با ترجمه انصاری ص 108)
لذا شناخت خود ولی امر مسلمین در این زمان راهکار اصلی و مهمی است که می تواند انسان را به بصیرت برساند شناخت همانگونه که حضرت علی علیه السلام در سخنانی خطاب به دو تن از یاران خود در این باره می فرماید :فَإِنَّهُ لَا یَبْلُغُ أَحَدٌ مِنْ شِیعَتِنَا حَدَّ الِاسْتِبْصَارِ حَتَّی یَعْرِفَنِی بِالنُّورَانِیَّةِ فَإِذَا عَرَفَنِی بِهَا کَانَ مُسْتَبْصِراً بَالِغاً کَامِلًا... (بحار الأنوار ج‏26 ص 7 )
هیچ کس از شیعیان به بصیرت نمی رسند مگر اینکه با شناخت من به نورانیت برسند پس هنگامی که مرا به این مقام شناختنند بطور تمام و کمال به بصیرت یافته اند .....
در اینجا لازم به ذکر است که بر اساس مبانی اعتقادی شیعه هر کسی لیاقت قرار گرفتن در راسی حکومت را ندارد ، بلکه آن کسی شایستگی قرار گرفتن در راس حکومت را دارد که بدون انگیزه های فردی و دنیایی و با پشتوانه الهی در مسیر پیاده نمودن احکام خدا قدم بردارد لذا این مسئولیت در مرتبه اول بر عهده پیامبران ، سپس ائمه اطهار(علیهم السلام ) و در دوران غیبت بر عهده ولی فقیه گذاشته شده است .
2- داشتن فکر و اندیشه و تجزیه تحلیل مسائل
از دیگر اموریکه انسان را به بصیرت سوق می دهد اندیشه و تجزیه و تحلیل جریانات سیاسی و اجتماعی می باشد .
علی علیه السلام در این باره می فرماید : أَفْکِرْ تَسْتَبْصِرْ. فکر کن تا بصیرت یابی. لَا بَصِیرَةَ لِمَنْ لَا فِکْرَ لَهُ. نیست بصیرتی از برای کسی که نباشد فکری از برای او. (تصنیف غرر الحکم و درر الکلم ص : 57)
البته برای رسیدن به تحلیل صحیح نسبت به جریانات بخصوص جریانات سیاسی باید مواد اصلی آن که اخبار صحیح می باشد را از مجاری صحیح کسب نموده سپس نسبت به آنها فکر و تجزیه و تحلیل نمود .
3-دوراندیشی در امور
از دیگر اموریکه موجب بصیرت یافتن انسان می شود آینده نگری و تدبیر در مسائل و جریانات می باشد حضرت علی علیه السلام فرموده اند : مَنِ اسْتَقْبَلَ الْأُمُورَ أَبْصَرَ (تصنیف غرر الحکم و درر الکلم ص : 57) هر که از قبل پیش بینی کند و به پیشواز کارها برود (نسبت به امور دور اندیشی کند) بینا گردد .
4- پیروی از عالمان وارسته
امام محمد باقر علیه السلام در وصف علماء ربانی می فرماید : قَالَ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیٍّ الْبَاقِرُ ع ... الْعَالِمُ مَعَهُ شَمْعَةٌ تُزِیلُ ظُلْمَةَ الْجَهْلِ وَ الْحَیْرَةِ فَکُلُّ مَنْ أَضَاءَتْ لَهُ فَخَرَجَ بِهَا مِنْ حَیْرَةٍ أَوْ نَجَا بِهَا مِنْ جَهْلٍ .... (الإحتجاج علی أهل اللجاج ج‏1 ص17 )
عالم مانند کسی است که به همراه خود شمعی دارد که بوسیله آن ظلمت جهل و حیرت از بین می رود و هر کس که به نور آن روشنی یافت پس از حیرت خارج شده و از جهل نجات می یابد
5- رعایت ایمان و تقوای الهی
یکی دیگر از راهکارهای عملی جهت دست یابی به بصیرت رعایت تقوای الهی می باشد چرا که خداوند متعال می فرماید : «ان تتقوا الله یجعل لکم فرقانا؛ اگر تقوا بورزید خداوند قوه تشخیص و جداسازی حق از باطل به شما عنایت می کند» (انفال، آیه 29). پرهیزگاری و انجام واجبات و پرهیز و دوری از محرمات، به انسان نورانیت و روشن بینی درونی می بخشد به گونه ای که انسان در پرتو آن می تواند حق و باطل را از هم تشخیص دهد و به راحتی وسوسه های شیطانی را بشناسد و خود را از دام آن رهایی بخشد و قرآن کریم در این باره می فرماید: «ان الذین اتقوا اذا مسهم طائف من الشیطان تذکروا فاذاهم مبصرون؛ پرهیزگاران هنگامی که شیطانی پیرامون حریم آنها گردش کند متوجه می گردند و بیدار و بصیر می باشند»
6- عبرت گرفتن از مسائل گوناگون
اگر کسی بطور دائم از آنچه که پیراموش می گذرد و یا در گذشته به وقوع پیوسته به دیده عبرت نگاه کند به راحتی می تواند به نتیجه جریانات واقف شده و با بصیرتی که پیدا می کند از گرفتار شدن از هلاکت نجات پیدا کند .
حضرت علی علیه السلام در این خصوص فرموده اند : فِی کُلِّ اعْتِبَارٍ اسْتِبْصَارٌ (تصنیف غرر الحکم و درر الکلم ص 472 ) در هر عبرت گرفتنی بصیرتی است.
و در بیان دیگری این امر را منوت به دوام عبرت گرفتن دانسته اند و بیان دشته اند : دَوَامُ الِاعْتِبَارِ یُؤَدِّی إِلَی الِاسْتِبْصَارِ (تصنیف غرر الحکم و درر الکلم ص 472 )
دایم بودن عبرت گرفتن می‏کشاند بسوی بصیرت.
7- ذکر و یاد الهی
از دیگر راههای رسیدن به بصیرت ذکر و یاد الهی می باشد حضرت علی علیه السلام فرموده اند : مَنْ ذَکَرَ اللَّهَ اسْتَبْصَرَ (تصنیف غرر الحکم و درر الکلم ص : 189) یعنی هر که یاد کند خدا را بصیرت یابد
8-پیمودن مسیر اهل بصیرت
به عنوان نمونه یکی از ویژگی های برجسته یاران امام حسین علیه السلام در جریان عاشورا بصیرت می باشد
امـام صـادق (ع) دربـاره حضرت عباس (ع) با تعبیر (نافذ البصیره)یاد می کند که گویای عـمـق شـنـاخـت آن شـهـیـد اسـت (کـانَ عـَمُّنـَا الْعـَبـّاسُ بـْنُ عـَلِی نـافـِذَ الْبـَصـیـرَةِ صـُلْبَ الاِْیْمانِ). [اعیان الشیعه، ج 7، ص 430] در زیارتنامه حضرت عباس (ع) نیز می خوانیم:
(وَ اَنَّکَ مـَضـَیـْتَ عـلی بـصیرةٍ مِنْ اُمرِکَ مُقتَدِیاً بِالصّالِحینَ) [مفاتیح الجنان، زیارت حضرت عباس (ع)، ص 435] که شهادت او را از روی بـصـیـرت و بـراساس اقتدا به صالحان برشمرده است، نیز می خوانیم: خدا را گواه می گـیـرم کـه تـو هـمـان راهـی را رفـتـی کـه شـهـدای بـدر و دیـگـر مـجـاهـدان راه خـدا پیمودند. (همان) .
در زیارتنامه حضرت مسلم بن عقیل نیز بر همین بصیرت در مبارزه و شهادت و پیمودن راه شهدای بـدر و مـجـاهـدان اسـلام و اقـتـدا بـه صـالحان و پیروی از انبیا تأکید شده است، با تعبیراتی همچون: (اَشْهَدُ اَنَّکَ مَضَیْتَ عَلی ما مَضی عَلَیْهِ الْبَدْرِیُّونَ الُْمجاهِدُونَ... وَ اَنَّکَ قَدْ مَضَیْتَ عَلی بَصیرَةٍ مِنْ اَمْرِکَ مُقْتَدِیاً بِالصّالِحیِنَ وَ مُتَّبِعاً لِلنَّبِیّینَ) [همان، زیارت مسلم بن عقیل، ص 403] .
بنا براین ما نیز می توانیم با مطالعه زندگی اینگونه افراد ، ویژگی هایی که موجب شد تا به این صفت متصف شوند را پیدا کرده و با الگو قرار دادن رفتار آنها ما نیز در زمره اهل بصیرت قرار بگیریم .
در اینجا به نمونه هایی از ویژگی اهل بصیرت اشاره می نمائیم :
1. زمان شناسی
زمان شناسی و اقدام به موقع از ویژگی های برجسته اهل بصیرت می باشد کسیکه زمان شناس نباشد ، درک به موقعی از حوادث ندارد و در نتیجه نمی تواند برای جهان اسلام مفید باشد .
چه بسا سخنی بی موقع موجب تقویت دشمنان اسلام گردد و از سویی دیگر سکوت بی موقع و یا موضع گیریهای دو پهلوی به ویژه از سوی خواص در مقاطع حساس موجب تقویت دشمنان و تضعیف جبهه حق گردد کما اینکه در قیام امام حسین علیه السلام عده ای در زمانیکه باید به حمایت از حق برخیزند سکوت اختیار کردند، ولی بعد از شهادت امام علیه السلام به ناگاه متوجه شدند چه اتفاقی افتاده و قیام توابین را راه اندازی کردند ؛ اگرچه اقدام در جای خود امری پسندیده بود ولی دیگر نمی توانست امام حسین علیه السلام را زنده نماید .
مقام معظم رهبری در دیدار خود با شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی، شناخت «لحظه و نیاز» و اقدام متناسب با آن را یک خصوصیت و ویژگی بسیار مهم برشمردند و خاطرنشان کردند: برخی از اهالی کوفه که با عنوان «توابین» چند ماه بعد از حادثه عاشورا قیام کردند و به شهادت رسیدند، به امام حسین (ع) ایمان داشتند و انشاءالله در نزد خداوند هم مأجور هستند اما آن وظیفه ای را که باید عمل می کردند، انجام ندادند زیرا «لحظه» و عاشورا را نشناختند. (حضرت آیت الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی امروز در دیدار مسئولان شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی و رؤسای ستادهای دهه فجر سراسر کشور 29/10/88)
2. شـنـاخـت فتنه و تشخیص حق از باطل
یکی از ویژگی ها اهل بصیرت آن است که به هنگام ممزوج شدن حق و باطل تشخیص مسیر حق برای آنها ممکن است و در انتخاب مسیر حق از باطل دچار انحراف نمی شوند
دوران دشوار هر انقلابی ، آن دورانی است که حق با باطل در آن ممزوج بشود... در دوران شبهه و در دوران جنگ با کافر غیر صریح ، جنگ با کسانی که می توانند شعارها را بر هدف های خودشان منطبق کنند ، بسیار بسیار دشوار است ؛ باید هوشیار بود .
موضع خود را شناختن و در آن قرار گرفتن ، هوشیاری سیاسی و قدرت تحلیل سیاسی – البته به دور از ورود در دسته بندی های سیاسی – خودش یکی از آن خطوط ظریفی است . (سخنرانی در پایان چهارمین مجمع بزرگ فرماندهان و مسؤولان دفاتر نمایندگی ولی فقیه در سپاه 27/6/ 1370)

3. شناخت روشن از دین
اهل بصیرت از دین و آئین خود شناخت واضح و روشنی دارند و برای اعتقادات خود تا پای جان فداکاری می کنند .
حضرت ابوالفضل علیه‏السلام به عنوان بزرگ‏ترین یاور سالار شهیدان به هنگام رزم، مطرح نموده و گفته است:
والله ان قطعتم یمینی - انی احامی ابدا عن دینی‏
به خدا سوگند اگر دست راست من را قطع کنید باز هم من از دین خود حمایت می نمایم (عبدالرزاق مقرم، مقتل الحسین، ص 269) .
4. شـنـاخـتن دوست و دشمن
شناخت دوست و دشمن از دیگر ویژگی های اهل بصیرت می باشد لذا مقام معظم رهبری نیز در پیام خود به دومین کنگره جامعه اسلامی دانشجویان این قشر فرهیخته از جامعه را به این مساله رهنمود نموده و فرموده اند : شما و دیگر تشکل های اسلامی دانشگاه ،به کار خود نظم دهید ، آن را با هدف های روشن که از بینات و محکمات انقلاب گرفته شده ، جهت بخشید ، بصیرت لازم و دید نافذ را برای شناخت دشمن و روش های کینه ورزانه اش برای خود و عموم دانشجویان فراهم سازید ، فتنه گری ها و فتنه گرها را بخصوص در محیط دانشجویی شناسایی و خنثی کیند ، اختلافات درون سازمانی و برون سازمانی را به حداقل برسانید . (پیام به مناسبت دومین کنگره جامعه اسلامی دانشجویان 9/7/77)
5. تولی و تبری
یکی دیگر از صفات اهل بصیرت آن است که اهل تولی و تبری و جذب و دفع و موضع گیری بوده و علاوه بر دفاع از حریم ولایت از دشمنان آنها نیز تبری می جوید .
قـیـس بـن مسهّر صیداوی در میان راه مکه و کوفه، از سوی امام حسین (ع) مأموریت یافت که نامه ای بـه مـسلم بن عقیل و شیعیان کوفه برساند. قیس در نزدیکی کوفه در کمین مأموران کوفه افتاد و پیش از اسارت، نامه امام را نابود کرد تا به دست دشمنانش
نیفتد.
عبیدالله بن زیاد از این کار آگاهانه و جسورانه قیس، بسیار خشمگین شد و او را مجبور کـرد تـا بـه منبر رود و به حضرت علی و امام حسین (ع) ناسزا بگوید. قیس از فرصت استفاده کرد، به منبر رفت و خطاب به مردم گفت: مـردم! حـسـیـن بـن عـلی، بـهترین خلق خداست؛ پسر دختر پیامبر است. من فرستاده او به سوی شمایم که از میان راه به اینجا آمده ام. به یاری او بشتابید! آن گاه عبیدالله و پدرش را لعنت کرد و بر امیرمؤمنان درود فرستاد. عبیدالله ملعون نیز دستور داد او را از بالای کاخ فرو انداختند و بدین سان به شهادت رسید.( ابصارالعین، ص 112 ـ 113) . (عبرتهای عاشورا / علی اصغر الهامی نیا / مرکز تحقیقات اسلامی)
6. آگاهی از ترفندها و خدعه های دشمن
اهل بصیرت خدعه ها و ترفند های دشمن را می شناسند و فریب این نیرنگها را نمی خورند .
شناخت و بصیرت نسبت به این موضوع از چنان جایگاهی برخوردار است که مقام معظم رهبری آن را یکی از راههای نجات کشورهای اسلامی از سلطه استکبار جهانی برشمرده اند .
ایشان در این زمینه فرموده اند : راه نجات کشورهای اسلامی از زورگویی ،اشغال و سلطه گری استکبار جهانی بازگشت به اسلام ناب محمدی (صل الله علیه و آله ) و بصیرت کامل نسبت به دشمن واقعی است . ملت های مسلمان باید ترفندها و خدعه های استکبار را درک کنند . امروز زمان پی بردن به این مطلب است که چرا شرق و غرب ،آمریکا ، شوروی ، ارتجاع و ایادی آنها در دنیا دست به دست هم دادند و بیشترین فشارها را طی یازده سال گذشته بر جمهوری اسلامی ایران وارد کردند . (دیدار اقشار مختلف مردم 24/5/69)


 




موضوع مطلب :


جمعه 88 بهمن 16 :: 12:45 عصر ::  نویسنده : مطالب وبلاگ های پارسی بلاگ

هجرت درونی و معنوی را توضیح بدین ؟


در پاسخ به چند مطلب توجه کنید :
1- هجرت از نظر اسلام تنها هجرت مکانی و خارجی نیست، بلکه باید قبل از این هجرت هجرتی از درون آغاز شود، و آن هجرت و دوری از چیزهایی است که منافات با اصالت و افتخارات انسانی دارد، تا در سایه آن برای هجرت خارجی و مکانی آماده شود. و این هجرت لازم است، تا اگر نیازی به هجرت مکانی نداشت، در پرتو این هجرت درونی در صف مهاجران راه خدا در آید.
خداوند در این باره می فرماید : وَ مَنْ یُهاجِرْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ یَجِدْ فِی الْأَرْضِ مُراغَماً کَثِیراً وَ سَعَةً وَ مَنْ یَخْرُجْ مِنْ بَیْتِهِ مُهاجِراً إِلَی اللَّهِ وَ رَسُولِهِ ثُمَّ یُدْرِکْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَی اللَّهِ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِیماً. و کسی که در راه خدا هجرت کند نقاط امن فراوان و گسترده‏ای در زمین می‏یابد، و کسی که از خانه‏اش به عنوان مهاجرت به سوی خدا و پیامبر او بیرون رود سپس مرگش فرا رسد پاداش او بر خدا است و خداوند آمرزنده و مهربان است. (نساء- 100)
اصولا روح هجرت همان فرار از ظلمت به نور و از کفر به ایمان، از گناه و نافرمانی به اطاعت فرمان خدا است، و لذا در احادیث می‏خوانیم: مهاجرانی که جسمشان هجرت کرده اما در درون و روح خود هجرتی نداشته‏اند، در صف مهاجران نیستند، و به عکس آنها که نیازی به هجرت مکانی نداشته‏اند، اما دست به هجرت در درون وجود خود زده‏اند، در زمره مهاجرانند. امیر مؤمنان علی ع می‏فرماید: و یقول الرجل هاجرت، و لم یهاجر، انما المهاجرون الذین یهجرون السیئات و لم یاتوا بها: بعضی می‏گویند مهاجرت کرده‏ایم در حالی که مهاجرت واقعی نکرده‏اند مهاجران واقعی آنها هستند که از گناهان هجرت می‏کنند و مرتکب آن نمی‏شوند .
2- هجرت به دو نوع صوری و ظاهری و هجرت درونی و باطنی تقسیم می شود .
هجرت صوری و صورت هجرت عبارت است از هجرت به تن از منزل صوری به سوی کعبه یا مشاهد اولیاء(ع)، و هجرت معنوی خروج از بیت النفس و منزل دنیاست الی الله و رسوله، و هجرت به سوی رسول و ولی نیز هجرت الی الله است. و تا آن زمان که نفس را تعلقی به خویش و توجهی به انّیت است مسافر نشده، و تا بقایای انانیت در نظر سالک و دیوارهای شهر خودی و اذان اعلام خودخواهی مختفی نشده، در حکم حاضر است نه مُهاجر. ( برگرفته از کتاب آداب نماز امام خمینی(ره) ص8 )
3- هجرت با توجه به موقعیت افراد انواع گوناگونی دارد. برخی از هجرت‏ها و مهاجرت‏ها به دلیل فقدان یا کمبود منابع طبیعی برای ادامه زندگی، قابل تحمل نبودن شرایط مختلف پیرامونی از جمله فرهنگ و همین طور به دلایل سیاسی صورت می‏گیرد.
آنچه مسلم است همه انواع هجرت‏ها که در بالا به آنها اشاره شد، چیزی جز تغییر مکان جغرافیایی نیست و تنها جنبه مادی دارد.
آن هجرتی اصالت دارد و ارزشمند است که الی الله باشد. یعنی مقصد هجرت عندالله باشد. و شهیدان راه خدا یکی از مصادیق مهاجر واصل اند - عند ربهم یرزقون- . مقام عندالله نیز شرح و توضیح دارد که ما به آن نمی‏پردازیم.
حال ممکن است تغییر مکان‏های مادی و جغرافیایی عاملی برای توجه و تذکر انسان به هجرت معنوی و هجرت الی‏الله باشد. در این صورت آن هجرت مادی نیز ازرشمند و منشأ اثر خواهد شد. ولی هجرت کردن لزوماً با تغییر مکان همراه نیست. مبدأ این هجرت نیز بیت النفس است. مهاجر کسی است که خانه‏ی نفس را ترک گفته است و قدم در راه و مسیر الله گذاشته است. و این همان هجرت مقدس است . چه بسا هجرت عده‏ای به سمت بیت الله باشد و الی الله نباشد.
آن گاه که مقصد الله شد و همه کارها رنگ خدایی گرفت و اهداف مادی رنگ باختند و کوچک‏ترین حرکات برای رضای خدا انجام گرفت، آن زمان است که نصر خداوند متعال شامل حال ما شود و از آن روز، روز پیروزی ماست. دیگر مشکلات، حرکت ما را کند نخواهد نمود، با شکست، ناامید نخواهیم شد و افعال خویش را با هدف خود خواهیم سنجید و قدمی جز برای رضای خدا برنخواهیم داشت. آن گاه که مقصد و هدف الله شد حتی از خداوند نیز طلب پاداش نخواهیم نمود، زیرا هدف ما نه پاداش بلکه رسیدن به مقام قرب اوست، که با هیچ پاداشی قابل تعویض و مقایسه نیست.
حال سزاوار است آنکه بار سفر و هجرت از دیار خویش برای جهاد در راه بسته است، و هدفی این‏چنین بزرگ دارد، لقای خداوند را به پاداش اندک دنیوی بفروشد و خویش از لقای خداوند بی‏نصیب کند؟!
آنان که با دنیا و لذات مادی آن انس گرفتند، انگیزه اعمال را جز در جهت بدست آوردن رفاه بیشتر نمی‏دانند و اینان ساکن دنیا هستند و هیچ‏گاه رخت جهاد در راه خدا را بر تن نخواهند نمود و هیچ‏گاه قدمی برای رضایت او بر نخواهند داشت! که اگر همین حجاب‏های مادی مانع نمی‏شد در می‏یافتند که از چه تجارت بزرگی دست‏کشیدند و هم‏ چون چار پایان شکم خویش را پر و خالی می‏کنند .
4- اینجا این بحث پیش می آید که غیر از سیر و حرکت انتقالی و مکانی، نوعی سیر و حرکت معنوی هم هست که به تعبیر قرآن مهاجرت الی الله شمرده می شود .
این سفر معنوی با چه پایی و با چه کیفیتی است؟ به عبارت دیگر این «بیت » کدام بیت است و مقصد چیست؟ مقصد الله (خدا) است ولی خود نیست . ممکن است بگوییم خانه جهل است; انسان در سیر علمی خود از خانه ظلمت جهل خارج می شود، اما به کجا می رود، معلوم و مشخص نیست . ممکن است این خانه خانه خودخواهی و خودپرستی باشد; از خودپرستی است که اگر انسان خارج شد به خداپرستی می رسد . مسلما مقصد همان است که نام آن را «آدمیت » گذاشته اند . این همان راه خودشناسی به منظور خود سازی است .
5- به منظور خودسازی و تهذیب نفس چند کار باید انجام دهید:
1- سیر مطالعاتی و افزایش اطلاعاتی که منتهی به آگاهی و بیداری می شود. در این زمینه متذکر می شویم شرکت در جلسات مذهبی و استماع سخنرانی ها و مواعظ و همچنین تلاوت مداوم قرآن کریم و خواندن روایات اسلامی و شرح زندگی بزرگان و اهل عرفان و سلوک و مباحث مربوط به معاد و رستاخیز نیز بسیار مفید است. در این راستا تا می توانید مطالعه کنید و اطلاعات دینی خود را افزایش دهید.
2- پاکسازی و تهذیب نفس از عادت های بد و دلبستگی ها و وابستگی ها و اموری که مانع کمال و سیر و سلوک انسان به سوی خدا تلقی می شود.
3- اصلاح صفات شخصیتی و پاک سازی دل و درون از رزایل اخلاقی و آراسته شدن به فضایل اخلاقی از طریق راهکارهای علم اخلاق و تمرین آن ها در معاشرت با مردم و رعایت اخلاق اجتماعی. برای ان منظور باید کتاب های اخلاقی مطالعه کنید و در معاشرت خود با مردم راهکارهای آن را عملیاتی نمایید.
5- تفکر شخصی در سوال های اساسی انسان که در بینش دینی مطرح می شود مانند, خداشناسی و انسان شناسی و هستی شناسی و دین شناسی و معاد شناسی. در این راستا کتاب های اعتقادی و فلسفی و عرفانی مفید اند.
6- انجام وظایف عبادی و تحصیل صفت تقوی و پرهیزکاری, از طریق آشنایی با واجبات دینی و گناهان و پایبندی به احکام دینی با نیت خالصانه و صادقانه برای کسب رضای خداوند و نزدیک شدن به او .
7- تقویت ارتباط عاشقانه با خداوند و اولیای معصومین(ع) و مومنان اهل ولایت و محبت, از طریق انجام مستحبات و زیارات و مانند آن.
در صورتی که این مسیر به درستی و عالمانه طی شود, به طور قطع حالات انسان دارای ثبات خواهد بود و دگرگونی ها و تحولات سامان یافته تر می شود و نگرانی ها رفع خواهد شد.
برآیند و رآورد چنین سلوکی تقویت ایمان خواهد بود. ایمان یگانه نیروی با ارزشی است که تضمین کننده سعادت انسان در دنیا و آخرت است.

منابع اصلی اخلاق اسلامی:
-راه روشن, ترجمه مهجه البیضاء فیض کاشانی
- اخلاق اسلامی, ترجمه جامع السعادات ملا مهدی نراقی
- معراج السعاده، ملا احمد نراقی
- نقطه های آغاز در اخلاق عملی آیت الله مهدوی کنی
- اخلاق در قرآن (3 جلد) مصباح یزدی
- اخلاق در قرآن، آیت الله جوادی آملی
منابع بیشتر:
- خودشناسی برای خودسازی، مصباح یزدی
- تهذیب نفس، ابراهیم امینی
- مقالات استاد محمد شجاعی
- خودسازی، شهید باهنر
- خودسازی، محمد یزدی
- جهاد با نفس، ج 3، حسین مظاهری


 




موضوع مطلب :


جمعه 88 بهمن 16 :: 12:35 عصر ::  نویسنده : مطالب وبلاگ های پارسی بلاگ

بازی


آدمها همه در خانه های زندگی بازی میکنن...


گاهی توتنها بازی میکنی...


گاهی بازیت را با بقیه قسمت میکنی...


گاهی بقیه تورو تو بازی سهیم میکنن...


گاهی بقیه باهات بازی میکنن...


گاهی تو با بقیه بازی میکنی...


گاهی خدا باهات بازی میکنه...


گاهی تو با خدا بازی میکنی...


گاهی خودت خودت را بازی میدی...


گاهی...


مهم نیست ...


این یک بازی است...


اگر هم باهات بازی شد...لبخند بزن...


این قانون بازی های ماست


 چون خدایی هست...


پ.ن


1.فعلا لبخند میزنم...تا کی نمیدونم...


2.چه قدر راحت بچه گی کردم بدون امر و نهی...از خاله بازی گرفته تا خونه درست کردن(یک خونه که توش 5 نفر جا میشدن)با برف تا فوتبال؛ بسکتبال ؛ والیبال و بدمینتون تا لی لی بازی تا تیرکمون درست کردن تا معلم شدن تا هر بازیه فکری و کامپیوتری که به ذهنت برسه تا... هیچ چیزی نیست که از دوران کودکی من جامونده باشه... چیزی که ناراحتم میکنه بازی های ما آدم بزرگهاست...


3.تا اطلاع ثانوی فقط با بچه ها بازی میکنم...


 




موضوع مطلب :


جمعه 88 بهمن 16 :: 12:35 عصر ::  نویسنده : مطالب وبلاگ های پارسی بلاگ

 


شهری در آسمان


این متن برای شهری در آسمان است برای شهری که اجازه داد در خلوتش بنویسم حرفهای دلم را...


کسی نیست نگاهم را دنبال کند...


بهتر...


راحت نگاهت میکنم...


راحت گریه میکنم...


بدون اینکه کسی دلش برای دختری کنار یک قبر بسوزد...


راحت حرف میزنم ...


راحت سنگ قبرت را با گلاب میشویم...


راحت به عکست لبخند میزنم...


راحت دسته گلم را برایت پر پر میکنم...


بهتر...


چون کسی نیست دلش برای دختری کنار یک قبر بسوزد...


ولی...


مثل همیشه یک چیز راحت نیست...


خداحافظی...


کاش کسی بود و میدانست چه قدر خداحافظی سخت است ازیک بابای آسمانی...


پ.ن


1.شهری در آسمان من با اجازه بابای آسمانیش روز امروز 29 شهریور؛روزعید فطر یک ساله شد...این تقارن را براش به فال نیک میگیرم...تولدت مبارک ...عید همه دوستان هم مبارک...


 


2.برای یک شهر آسمانی در آسمان تولد میگیرند...


3.اینجا برای باران بهترین خاطرات را رقم زد...بهترین دوستان را به یادگار گذاشت ...بهترین سفر را به ارمغان اورد...بهترین ...


4.یک تشکر از همه دوستای خوبم...برای یک سالی که گذشت...


5.شهری در آسمان به من قول داد موقع فوت کردن شمع هایش در آسمان آرزو کند برای آرزوی من...و آرزوی همه شما وبلاگی ها...




موضوع مطلب :


جمعه 88 بهمن 16 :: 12:35 عصر ::  نویسنده : مطالب وبلاگ های پارسی بلاگ

 


همه جا، یک به نیت امام فلان...به نیت 14 معصوم...به نیت313 یار امام زمان(ع)...به نیت حروف ابجد امام علی(ع)... به نیت...بلدیم پشت کارامون بذاریم.


خوب مهریه عروس خانوم: ...14313110!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!


این چیه اونوقت؟؟؟


 14 به نیت 14 معصوم 313 به نیت..................دیگه چیکارش میشه کرد ما خیلی ارادت داریم به ائمه!!!!!!!!


و چیزی که زیاد است از این نیت ها....


حالا بگو دوتا حدیث از همون امامی که خیلی ارادت داری بهش بگو....


همه چیز را به بازی و پای دین و قران و ائمه نذاریم...دوستداری مهرت زیاد باشه دیگه به نیت فلان فلان چیه میچسبونی بهش...


قضیه از اونجایی آب میخوره که ما دوست داریم همه چیز متبرک بشه به ائمه ؛قران و...


ولی این روزها داره یادمون میره متبرک شدن با لفظ بازی های ما جور در نمیاد...


یک جورایی سر خودمون را کلاه میذاریم...اونم چه کلاه گشادی...


کلاه گشاد


پ.ن


1.دقت داشته باشین این پست را یک دخترنوشته ...(دخترها هم به این چشم رو هم چشمی ها اعتراض دارن)


2.هممون استاد این حرفهاییم...ولی راست می گیم موقع عمل هم مردش باشید...


3.دیدم شاید تو این ایام بد نباشه به اینجور چیزام فکر کنی...شاید چون درای آسمون خدا بازه یک فرجی بشه...


4.حالا شاید بعدا اندر باب مجالس عقد عروسی هم نوشتیم...




موضوع مطلب :


جمعه 88 بهمن 16 :: 12:35 عصر ::  نویسنده : مطالب وبلاگ های پارسی بلاگ

 


چشمهایم را که بستم...میدونستم خوابم نمی بره...


یاد کودکی افتادم و قصه مادر بزرگ : نمکی هفت در را بستی ؛نمکی یک در را نبستی.... 


این قصه را هرشب مادر بزرگ برایم تعریف می کرد و نمی دونم چه راز و آرامشی بین صدای مادر بزرگ بود ، که هیچ وقت خواب نگذاشت آخر قصه را بفهمم.


چه قدر این روزها چشمهایم را می بندم ولی با چشمهای بسته تا صبح بیدارم.

دلم آرامش صدای مادربزرگ را می خواهد...


آرامش مادربزرگ


پ.ن


1.میلاد امام حسن (ع) را به همتون تبریک میگم.


2.این روزها کنار سفره افطار جای خیلی ها خالی است...


3برای شادی روح هرکی دوستش داشتیم و الان تو یک شهری تو آسمونه ؛صلوات...


4.ببخشید خیلی غمگین بود...خوب دلم تنگ شده.




موضوع مطلب :


جمعه 88 بهمن 16 :: 12:35 عصر ::  نویسنده : مطالب وبلاگ های پارسی بلاگ

دفاع مقدس


صدا...عکس...فیلم...و آدم هایی که هنوز نفس میکشند...


اینها مانده از روزهای جنگ؟؟؟


و هفته...


8سال گذشت که هفته ای بگیریم به یاد ان روزها؟؟؟


و عشق...


باباهایی رفتند که ما امروز عشق را درک کنیم؟؟؟عشق یعنی دوست داشته باشی و برای همین دوست داشتن بروی به ...


و این روزها...


سر کوچه ها...بزرگراه ها...ورزشگاه ها...پارک ها...مدرسه ها...دانشگاه ها...نام ها به نظرت اشنا نیست؟؟؟


فقط یک جمله برای تبریک روزهای نمادینی که گذشت...ولی روزی، آن روزها  نمادین نبود...مرد می خواست برای روزهایش...و امروز مردهایش جایی روی زمین ما ندارند...آسمان بهتر است برایشان...


پ.ن


1.خیلی ها کامنت گذاشتن که :باران تو نمیخوای چیزی برا هفته دفاع مقدس بنویسی؟؟؟ نه من واژه ای به نام هفته را هیچ وقت توی ذهنم کنار دفاع مقدس نیاوردم که براش بنویسم...


2.البته نام گذاری خوب است برای خیلی ها که زود یادشان میرود...حتی آسمان آبی را...


3.برادر برای من یعنی شوخی ...یعنی کل کل های خواهرانه برادرانه...یعنی عشق...هیچ وقت فکر نمیکردم روزی بشود که دلم برای صدا...کارها...حرفها...و حتی صدا کردن اسمش هم تنگ شود...دلم برات تنگ شده...زود برگرد...


4.مثلامهر شروع شده...تبریک به بچه محصلا...چه مدرسه ای چه دانشگاهی چه...


 




موضوع مطلب :


جمعه 88 بهمن 16 :: 12:35 عصر ::  نویسنده : مطالب وبلاگ های پارسی بلاگ

بوسه ی بابا


بابا که داشت میرفت...بغلم کرد...هنوز گرمی بوسه اش ،روی گونه ام را احساس  می کنم...


بابا که برگشت...نگذاشتن ببینمش...صورتم را روی پارچه سفید روی صورتش گذاشتم؛ گفتم :این طرف گونه ام را هم ببوس...


همه گریه میکردند...


کسی ندید بوسه بابا روی گونه ام را...


 پ.ن


1: این کیه ؟؟؟!!! این سوال را یکی از بچه های دانشگاه ازم پرسید وقتی عکس شهید اوینی را توی دفترم دید...من گفتم شهید آوینی ،سید شهیدان اهل قلم...  گفت: شهید آوینی کیه؟؟؟!!!


2:یادمه تو شیرازیک جلسه ای داشتیم با آقای بیژن کیاایشون گفتند: بچه ها هنر را تعریف کنید :من بدون معطلی گفتم : هنر دمیدن روح تعهد در انسانهاست(امام خمینی ره) . آقای کیا این جمله را بزرگ روی تخته نوشت...از آن وقت ،با فکر به این جمله فکر میکنم...


 


 




موضوع مطلب :


جمعه 88 بهمن 16 :: 12:35 عصر ::  نویسنده : مطالب وبلاگ های پارسی بلاگ

باران


نقطه سر خط...


اگر خط دیگری باشد...


پ.ن


1: شهری در آسمان باران همین جا تمام شد...


2.: دلم تنگ می شود...


زیر باران خدا بدون چتر باید رفت






موضوع مطلب :


جمعه 88 بهمن 16 :: 12:34 عصر ::  نویسنده : مطالب وبلاگ های پارسی بلاگ

این روزها هر آن خبری جدید و جالب از ایران به گوش می رسد، آخرین خبر جالب خلع مرجعیت آیت الله صانعی بوده است که آن را حوزه مدرسین حوزه علمیه در جواب استعلام طرفداران دولت اعلام کرده است و البته در اظهار نظری جالب آیت الله یزدی گفته است منظور ما خلع مرجعیت نبوده بلکه منظور ما فاقد شرایط مرجعیت بوده که البته من هر چه فکر کردم فرق آن ها را ندانستم و به شما هم پیشنهاد می کنم زیاد به حرف های آقای یزدی فکر نکنید چون احتمالاً چیزی دستگیرتان نمی شود و اما شرایط لازم برای مرجعیت: 1- پیروی کامل از دکتر احمدی نژاد 2- قبل از دادن فتوا باید با نیروهای محترم بسیج و حامیان دولت در مجلس مشورت کند. 3- آقای روح الله حسینیان باید مرجعیت ایشان را تایید کند.


خوشبختانه این مشکل رفع شد اما این روزها حسابی سر ماموران عزیز انتظامی گرم است چون به طور شبانه روزی مشغول بازداشت افراد مختلف هستند که فکر می کنم وزارت بسیار محترم اطلاعات این لیست را تهیه کرده اند که پیش بینی می شود در پایان عملیات حدوداً 13 میلیون نفری که به گفته وزارت کشور به آقای موسوی رای داده اند بازداشت شوند و البته جا دارد ضمن عرض خسته نباشید به این عزیزان از خداوند متعال برای این بزرگواران علو درجات را خواستار شویم.


و اما تشکر بعدی ما از نیروهای زحمتکش بسیج است که شب عاشورا به حسینیه جماران در تهران و مسجد قبا در شیراز حمله کردند و نگذاشتند که در این دو مکان برای سالار شهیدان عزاداری صورت گیرد و بدین شکل حرمت این شب را حفظ کردند اما گله از کسانی که فردای آن روز از صبح تا شب حرمت شکنی کردند.


و آخرین تشکر ما از آقای علم الهدی که به خس و خاشاک یک درجه افتخاری دادند و آن ها را تبدیل به حیوانات اهلی کردند.




موضوع مطلب :


<   <<   41   42   43   44   45   >>   >   
آرشیو وبلاگ های پارسی بلاگ
درباره وبلاگ

نویسندگان
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز



فروش بک لینک